eitaa logo
[شهیدجاویدالاثر غلامحسین اکبری]
1.3هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
11.2هزار ویدیو
60 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ســلام بر آنهایی که بــه نفـــس افـتــادنــد تا مــا از نفـس نیفتیم ...💚 حمید سیاهکالی مرادی 🕊 ˹
✅ ️دستخط منتشر شده از سید مقاومت، سید حسن نصرالله: باسمه تعالی قطعاً سننتصر قطعا پیروز خواهیم شد نصرالله
🌹 🌹ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺧﺪﺍ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ 🌹ﺍﻭّﻝ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺭﺍ 🌹ﺩﻭّﻡ ﺑﻪ ﺷﻪ ﻧﺠﻒ ﺳﻼﻣﯽ ﺑﮑﻨﯿﻢ 🌹ﺭُﺧﺴﺎﺭ ﺷﯿﺮ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ 🌹 ﮐﻪ ﻧﺪﺍﻧﯿﻢ ﮐﺠﺎ ﺗﺮﺑﺖ ﺍﻭﺳﺖ 🌹ﯾﺎﺩ ﺁﻭﺭ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻧﺴﺎء ﺭﺍ 🌹ﺍﺯ ﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﺑﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺴﻤﻮﻡ ﺳﻼﻡ 🌹ﻣﻈﻠﻮﻡ ﺭﺍ 🌹ﻣﻈﻠﻮﻡ ﺩﮔﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﺩﺭ ﺧﻮﻥ ﺧﻔﺘﻪ 🌹ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ ﮐﺮﺑﻼ ﺭﺍ 🌹ﮔﻔﺘﻢ ﺯ ﭼﻮﻥ ﻧﮕﻮﯾﻢ 🌹ﺁﻥ ﭘﺎﮎ ﺍﻣﺎﻡ ﭘﺎﺭﺳﺎ ﺭﺍ 🌹ﭘﺲ ﻋﻠﻢ ﺁﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﻌﺼﻮﻡ 🌹ﺩﺭﯾﺎﯼ ﻓﻀﯿﻠﺖ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ 🌹 ﮐﻪ ﺭﺋﯿﺲ ﻣﺬﻫﺐ ﺷﯿﻌﻪ ﺑﻮﺩ 🌹ﺁﻥ ﺣﻨﺠﺮﮤ ﻋﻠﻢ ﻭ ﺿﯿﺎء ﺭﺍ 🌹ﯾﺎﺩ ﺁﺭ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ 🌹ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﺯﻧﺠﯿﺮ ﺑﻪ ﭘﺎ ﺭﺍ 🌹ﺭﻭ ﺟﺎﻧﺐ ﻣﺸﻬﺪ ﮐﻦ ﻭ ﺑﮕﻮ 🌹ﺩﺭ ﻃﻮﺱ ﺭﺍ 🌹ﯾﺎﺩ ﺁﺭ ﺻﺎﺣﺐ ﺟﻮﺩ 🌹ﻫﻢ ﻣﺎ ﺭﺍ 🌹ﺣﺎﻻ ﺗﻮ ﺑﯿﺎ ﺣﻀﻮﺭ ﺑﺮﺳﯿﻢ 🌹ﺁﻥ ﺭﻭﺷﻨﯽ ﻭ ﻧﻮﺭ ﻫُﺪﯼ ﺭﺍ 🌹ﺍﻓﺮﻭﺧﺘﻪ ﻋﺮﺵ ﮐﺒﺮﯾﺎ ﺭﺍ 🌹ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺩﮔﺮ ﺁﻝ ﻋﺒﺎ ﺭﺍ 🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیاد شہداے هشت سال دفاع مقدس درباغ 🌹شہادت🌹 رانبندید بہ مابیچاره هازان سونخندید ما هنوز شہادت را بے درد مےطلبیـم غافل از آنکہ "شہادت را جز بہ اهل درد نمےدهند" ؏َـجِّڸْ_لِوَلیِّٖــღــڪَ_اَلْفَـــــَࢪَجْ ؏َـج 🇮🇷 ━─✵
یکی چشمش را برای خدا می دهد اما من و تو می‌توانیم برای خدا چشممان را کنترل کنیم ..!! 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴واکسن امریکایی=پیجر مگه رهبری علم پزشکی داشت که ورود واکسن آمریکایی و انگلیسی رو ممنوع کرد؟! حالا به نظرتون چرا حسن روحانی و ظریف اصرار بر خرید واکسن های آمریکا و انگلیس داشتند و بعضی ها برای این نوع واکسن غش میکردند🤔🤔🤔🤔
‍ خاطرات_شهید 🔸حامد در کمک کردن به دیگران بسیار حرفه‌ای بود از کمک به دوستان و آشنایان بگیر تا کمک های مخفیانه به خانواده‌های نیازمندایی که بعد از شهادتش معلوم شد . 🔹یکی از دوستان تازه می خواست عروسی بگیرد و خانه ای در یکی از روستاهای اطراف کرایه کرده بود حامد در آن زمان تمام دوستان و نزدیکان را جمع کرد تا با رنگ آمیزی و تعمیر خانه شرایطی را به وجود بیاورد که تازه عروسِ رفیقش در خانه‌ای که می خواهد برای اولین بار پا بگذارد زیبا و پر رنگ و لعاب باشد و به اصطلاح توی ذوقش نخورد بماند... 🔸که آخر کار هنگام تعمیر سقف آنقدر سقف پوسیده بود که پایش تا بالای زانو روی سقف رفته و مجبور شد خانه خودش را برای تازه عروس و داماد خالی کند و تا تعمیر سقف برود خانه مادرش. 🔹در کمک مالی به دیگران هم که بسیار مخفیانه و مخلصانه کار میکرد حامد فامیلی داشت کارگر بنده خدا چند وقتی بود که سفارش کار نداشت و وضع مالی اش خراب شده بوده حامد در آن ایام به هر بهانه ای به خانه آنها سرکشی می‌کرد و بارها وقتی آن بنده خدا از اتاق بیرون میرفت مخفیانه در جیب کت او پول می گذاشت وقتی حامد شهید شد آن بنده خدا در بین گریه ها و ناله هایش داستان را برای من تعریف کرد. شهیدحامدکوچک_زاده🌷
( ) 🌷قبل از سفرش به سوریه یک کلیپ یک دقیقه ای از پروازش تهیه کرده بود، با یکی از مداحان  صحبت کرده بود تا اگر شهید شد در مراسمش بخواند. یک بار در سفر و ماموریتی که به سیستان داشت به خورده بود آنقدر این برخورد بود که ما فکر کردیم تکه پاره شد وقتی رسیدم بالای سرش گفت الان وقت شهادتم نیست.🌷
🌷چهارده سال بیشتر نداشت، برای رفتن به جبهه بی قراری می کرد، او را به علت کمی سن ثبت نام نمی کردند، سرانجام در فروردین ماه سال 1364 و تشکیل پرونده، با اصرار فراوان همراه کاروان ما به جبهه اعزام شد. تحولی عجیب در او بوجود آمده بود، داشت. با ماژیکی که به همراه داشت روی دیگ غذا، گوشه ی سنگر، کنار تخته سنگ های اطراف سنگر می نوشت «شهید اسدالله اقبالی» او این جمله را بصورت تکرار و پشت سر هم می نوشت. یک روز از او پرسیدم چرا این کار را می کنی؟ گفت من می دانم که صد در صد در این سنگر به شهادت می رسم، می خواهم این نوشته از من به بماند تا بچه هایی که می آیند آن را ببینند. او در همان سنگر زخمی شد و پس از یک ماه که در پشت جبهه به سر می برد، دوباره در حالی که داروهایش را به همراه خود آورده بود، در همان سنگر بر اثر ترکش خمپاره ی دشمن به شهادت رسید. بعد از او هر کجای سنگر را نگاه می کردیم نوشته شده بود، 🌷 ✍ : همرزم شهید 
سر به سر خیالم نگذار....!! به دیدنم بیا ، که هنوز از پس رفتنت ، برنیامده‌ام... 🌷شهید شوبیر تقوی زاده🌷 ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره حاج مهدے سلحشور از تحول افراد در دوران دفاع مقدس 🌷شـ‌هیدے ڪه با یڪ نوار روضه، متحول شد و فقط ۳ماه بعد، به شـ‌هادت رسید. ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ 
شھادت‌ خوب‌ است اما تقـــــوا‌ بھتـر‌ است تقوایی‌که‌در‌قلب‌است و‌در‌رفتار‌ بروز‌ میکند🌤』
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 وقتی که شهید آوینی از شنیدن صدای «هل من ناصر» امام حسین (ع) در همه ادوار تاریخ از سوی عاشقان می گوید!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 نوای حاج صادق آهنگران: شب است و سکوت است و ماه است و من فغان و غم اشک و آه است و من شب و خلوت و بغض نشکفته‌ام شب و مثنوی‌های ناگفته‌ام شب و آخرین سوز مستانه ام شب و های های غریبانه ام شب و ناله‌های نهان در گلو شب و ماندن استخوان در گلو من امشب خبر می‌کنم درد را که آتش زند این دل سرد را بگو بشکفد بغض پنهان من که گل سرزند از گریبان من مرا کشت خاموشی ناله‌ها دریغ از فراموشی لاله‌ها کجا رفت تأثیر سوز و دعا؟ کجایند مردان بی‌ادّعا؟ کجایند شور‌آفرینان عشق؟ علمدار مردان میدان عشق کجایند مستان جام الست؟ دلیران عاشق،شهیدان مست همانان که از وادی دیگرند همانان که گمنام و نام‌آورند هلا، پیر هشیار درد آشنا! بریز از می صبر، در جام ما من از شرمساران روی توام ز دُردی کشان سبوی توام غرورم نمی‌خواست این سان مرا پریشان و سر در گریبان مرا غرورم نمی‌دید این روز را چنان ناله‌های جگر‌سوز را غرورم برای خدا بود و عشق پل محکمی بین ما بود و عشق نه، این دل سزاوار ماندن نبود سزاوار ماندن، دل من نبود من از انتهای جنون آمدم من از زیر باران خون آمدم ز دشتی که با خون چراغانی است ز دشتی که پر شور و عرفانی است از آن‌جا که دم ساز یعنی خدا سرانجام و آغاز یعنی خدا هلا،دین‌فروشان دنیا‌پرست! سکوت شما پشت ما را شکست چرا ره نبستید بر دشنه‌ها؟ ندادید آبی به لب تشنه‌ها نرفتید گامی به فرمان عشق نبردید راهی به میدان عشق اگر داغ دین بر جبین می‌زنید چرا دشنه بر پشت دین می‌زنید؟ خموشید و آتش به جان می‌زنید زبونید و زخم زبان می‌زنید کنون صبر باید بر این داغ‌ها که پر گل شود کوچه‌ها،باغ‌ها علیرضا قروه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⤴️ داستان مادرے کہ ادعا دارد مظلوم ترین مادر شهید ایران است.🌹 🍀راوی: حاج حسین کاجی