هدایت شده از دفاع مقدس
Ahangaran (7).mp3
1.15M
#سرود_انقلابی
🌷 پاسداران رزمنده قهرمان
🎙 با نوای: حاج صادق آهنگران:
🌱 پاسداران رزمنده قهرمان
سرفراز از شما دشت آزادگان
لاله گون از شما دشت آزادگان
لاله گون از شما دشت آزادگان
از دلیری و مردانگی شما
مرز و بوم وطن شد ز ظلمت رها
لاله رسته در جبهه از خونتان
لاله رسته در جبهه از خونتان
قتلگاه شما کربلای وطن
خونتان چون حسین شد به جای کفن سرخ شد روی تاریخ از روی تان
سرخ شد روی تاریخ از روی تان
سالی از هجرتان ای عزیزان گذشت
لحظه ای یادتانم فراموش نگشت
نامتان تا ابد در جهان جاودان
نامتان تا ابد در جهان جاودان
از حسین یافتید درس آزادگی
مرگ خونین به از ذلت و بردگی
انقلاب از قیام شما یافته جان
انقلاب از قیام شما یافته جان
شد هویزه ز خون شما کربلا
جان فدا کرده در راه دین خدا
شد به خون غوطه ور پیکر پاک تان
شد به خون غوطه ور پیکر پاک تان
افتخار آفرین مادر هر شهید
گرچه بعد از شهادت، عزیزش ندید
سرفراز است بین همه مادران
سرفراز است بین همه مادران
از شهیدان اسلام ببر این پیام
گو به رهبر خمینی امامم سلام
کن دعا روز و شب بهر رزمندگان
کن دعا روز و شب بهر رزمندگان
۲ اردیبهشت ۱۳۵۸ سالروز اعلام رسمی تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
روایتگر رویدادهای جنگ
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰
هدایت شده از دفاع مقدس
سرداری که حاج احمد در مقابلش زانو زد!
۴ اردیبهشت ۵۹ -- سالروز شهادت غلامرضا قربانی مطلق
درسال۱۳۳۲ درتهران دیده به جهان گشود.در فروردین۵۸ به سپاه منطقه ۶ اعزام شد. در آنجا بود که با هر دو همرزم جدا ناشدنی خود آشنا شد: احمد متوسلیان و محمد توسلی ... و از آن پس تا اعزام به کردستان،در بانه، بوکان و سنندج و سرانجام در پاوه دوشادوش یکدیگر به ستیز با ضدانقلاب پرداختند.در دی۵۸حاج احمد به جای اینکه خود فرماندهی سپاه شهر را بدست گیرد این مسئولیت را بر دوش غلامرضا نهاد و حکم فرماندهی سپاه پاوه به نام این جوان قد بلند و خوش مشرب،که ریش انبوه و سیاه و موهای مجعدش جذابیت خاصی به او می بخشید،صادر شد.اردیبهشت۵۹ مقابل مقرسپاه،سفیر مرگبارخمپاره۱۲۰ و پس از آن صدای مهیب چند انفجار شهر را به لرزه درآورد و درمیان غبار و دود ناشی از انفجار،غلامرضا خاموش و غرق در خون،روی خاک دراز کشیده بود،یکی از پاهایش بطور کامل از زیر کمر قطع و سینه و پهلویش،مشبک شده بود.فریاد یاحسین فضای پادگان را پر کرد.هرکس سردرگریبان خود گرفته بود وناله میکرد.زمانیکه حاج احمد از ماجرا باخبر شد بزحمت خودش را کنترل کرد. سرانجام با رسیدن به بالای سر جنازه،بغضش ترکید.نشست و آرام و بی صدا اشک ریخت
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰
سرداری که حاج احمد در مقابلش زانو زد!
۴ اردیبهشت ۵۹ -- سالروز شهادت غلامرضا قربانی مطلق
درسال۱۳۳۲ درتهران دیده به جهان گشود.در فروردین۵۸ به سپاه منطقه ۶ اعزام شد. در آنجا بود که با هر دو همرزم جدا ناشدنی خود آشنا شد: احمد متوسلیان و محمد توسلی ... و از آن پس تا اعزام به کردستان،در بانه، بوکان و سنندج و سرانجام در پاوه دوشادوش یکدیگر به ستیز با ضدانقلاب پرداختند.در دی۵۸حاج احمد به جای اینکه خود فرماندهی سپاه شهر را بدست گیرد این مسئولیت را بر دوش غلامرضا نهاد و حکم فرماندهی سپاه پاوه به نام این جوان قد بلند و خوش مشرب،که ریش انبوه و سیاه و موهای مجعدش جذابیت خاصی به او می بخشید،صادر شد.اردیبهشت۵۹ مقابل مقرسپاه،سفیر مرگبارخمپاره۱۲۰ و پس از آن صدای مهیب چند انفجار شهر را به لرزه درآورد و درمیان غبار و دود ناشی از انفجار،غلامرضا خاموش و غرق در خون،روی خاک دراز کشیده بود،یکی از پاهایش بطور کامل از زیر کمر قطع و سینه و پهلویش،مشبک شده بود.فریاد یاحسین فضای پادگان را پر کرد.هرکس سردرگریبان خود گرفته بود وناله میکرد.زمانیکه حاج احمد از ماجرا باخبر شد بزحمت خودش را کنترل کرد. سرانجام با رسیدن به بالای سر جنازه،بغضش ترکید.نشست و آرام و بی صدا اشک ریخت
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰
39.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
واقعا دست مریزاد باید گفت به همه دست اندر کاران این کلیپ بسیار جالب #دهه هشتادی و نودی، پرچمو توسط سید علی میدیم بدست حضرت مهدی...✌️
حتما ببینید و نشر دهید خیلی عالیه
زمینه رقیه۶.mp3
2.14M
نوحه حضرت رقیه
سحرگاهان بهر دیدن من در میان طبق آفتاب آمد
بدامان طفل کوچک خود اندر آن دل شب رأس باب آمد
بیا عمه آه و زاری کن به مرگ من سوگواری کن عمه جان زینب
خداوندا پاره شد جگرم همره پدرم می روم امشب
به تن امشب کهنه پیرهنم می شود کفنم عمه جان زینب
بیا عمه آه و زاری کن به مرگ من سوگواری کن عمه جان زینب
پس از رنج راه شام غم و آن همه ستم و وادی صحرا
از این ویران با دو دیده تر می روم به برِ مادرم زهرا
بیا عمه آه و زاری کن به مرگ من سوگواری کن عمه جان زینب
#حضرت_رقیه
سبک: #شبانگاهان
مداح.حاج آرمین غلامی
#دهه اول صفر۱۴۰۳_کرمانشاه
🌷 ۲۵ شهریور ۱۳۶۵ --- سالروز شهادت رزمنده بسیجی، عباس امانی
کارگر کوره پز خانه بود.
هفده سالگی به جبهه رفت.
نوزده سالگی هم بشهادت رسید. -- جزیره مینو -- آبادان
در وصیتنامه اش نوشت :
خدایا مرا بسوزان، همراه سوختن گناهان من را هم بسوزان.
خدایا چه بگویم که از بار گناهانم باخبری و میدانی در خلوت چقدر معصیت کردم.
خدایا توبه کردم...قبول دارم عهد شکنم، قبول دارم بند عاصی و گنه کارم..
خدایا دستم به دامان توست ، اول پاکم کن و بعد خاکم کن.
خدایا در جوانی آمدم و در جوانی خودم را به تو سپردم...
خدایا مرا ببخش که محتاج عفو و بخشش تو هستم.
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈
#نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
💠 با ما همراه باشید
🌴 کانال #دفاع_مقدس :
روایتگر رویدادهای جنگ
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰