داشت از قــــم بر میگشت جبهه
وسط راه یادش افتاد خمس مالش رو نداده
بلافاصله از همون جا برگشت قــم
خمس مالش رو پرداخت کرد و راه افتاد سمت جبهه
#شهیدمهدیزینالدین
#شهیدانه🕊🕊
●➼┅═❧═┅┅───┄
https://eitaa.com/shahidgholamhosseinakbari
تازه زنش را آورده بود اهواز. طبقهی بالای خانهی ما مینشستند. آفتابنزده از خانه میرفت بیرون. یک روز صدای پایین آمدنش را از پلهها که شنیدم، رفتم جلویش را گرفتم. گفتم: مهدی جان! تو دیگه عیالواری. یک کم بیشتر مواظب خودت باش.
گفت: چی کار کنم؟ مسئولیت بچههای مردم گردنمه. گفتم: لااقل توی سنگر فرماندهیات بمون.
گفت: اگه فرمانده نیمخیز راه بره، نیروها سینهخیز میرن. اگه بمونه توی سنگرش که بقیه میرن خونههاشون.
#شهیدمهدیزینالدین
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄