وقتی شب بیست و پنجم فروردین درگیری شروع شد تا نزدیک ظهر روز بعد ادامه پیدا کرد. جنگ تن به تن با داعشیها شدت پیدا کرده بود. در آن بحبوحه فضای نبرد، بسیاری از مدافعان حرم مجبور شدند نماز مغرب و عشا را با پوتین بخوانند. چرا که فرصت نبود و جرأت هم نمیکردند سرشان را بلند کنند. نزدیکهای صبح ناگهان صدای اذان از بیسیم به گوش رسید. محمدحسین طبق عادت همیشگیاش، در لحظات اول وقت شروع به اذان گفتن کرد تا به نیروهای در حال نبرد یادآوری کند وقت نماز است. تنها نیم ساعت بعد از آن، از بیسیم صدای شهادتین محمدحسین به گوش رسید که در اتاقک روضهخوانی پادگان، روحش به سوی آسمان پرواز کرد.
#شهید_محمد_حسین_حمزه
#سالروز_شهادت 🌹
●➼┅═❧═┅┅───┄
https://eitaa.com/shahidgholamhosseinakbari
✍ #زندگینامه_شهید
🌷 #شهید_محمد_حسین_حمزه پانزدهم اسفندماه ۱۳۶۵ در سمنان به دنیا آمد. پدرش محمدحسن #پاسدار و #جانباز است و مادرش، خواهر دو شهید. #لیسانس_مهندس_کامپیوتر داشت. پاسدار بود. ازدواج کرد و صاحب دو پسر و یک دختر شد. بیست و نهم فروردینماه ۱۳۹۵ به عنوان مدافع حرم در سوریه بر اثر اصابت گلوله مستقیم توپ به ناحیه گردن، دست راست و چپ و پهلوی چپ به #شهادت رسید. پیکرش را در گلزار شهدای #زادگاهش به خاک سپردند."