eitaa logo
[شهیدجاویدالاثر غلامحسین اکبری]
1.3هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
11.2هزار ویدیو
60 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
جلسات بزرگداشت شهدا، ادامه‌ی حرکت جهادی و ادامه‌ی شهادت است
روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند
حضرت آیت الله خامنه ایی💐 گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست ۱۳۹۳/۱۱/۲۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|طلبه همدانی آن روز هم طبق برنامه، نزدیک ظهر، از حوزه بیرون آمد تا خود را به نماز جماعت برساند...🤲 نماز جماعتی که هیچ وقت برگزار نشد! حاج مصطفی قبل از رسیدن به نمازگزاران، تو روز روشن فقط به جرم طلبه بودن به دست یکی از اشرار معروف به شهادت رسید...💔 خبر خیلی شوکه کننده بود! مردم هم متعجب بودند، هم عصبانی... شهادت شهید مصطفی قاسمی، چراغی شد برای روشن کردن چهره حقیقی مردم ایران و رابطه عمیق آنها با روحانیت. طولی نکشید که ، فضای مجازی را پر کرد!🌿✨ در این ماجرای غم‌انگیز و البته پر افتخار، یک نقش اصلی مردم ایران بودند و نقش اصلی دیگر همان طلبه گمنام همدانی. میگویند در وصیت نامه اش گفته بود هزار تومان به فردی بدهکار است! و همان وصیت معروف شهدا را تکرار کرده بود: «همیشه تابع ولایت فقیه باشید و هیچ وقت پشت ولایت را خالی نکنید» ۷ اردیبهشت سال ۹۸ خیلی ها برای طلبه همدانی که مظلومانه و گمنام به شهادت رسید عزادار شدند...🕊😢 خیلی ها که شاید اطلاعاتشان از او به اندازه همان یک عکس صحنه شهادت بود با نام طلبه همدانی! حالا تصور کنید آنها که عمری با حاج مصطفی زندگی کرده بودند چه حالی داشتند...🥀
هدایت شده از همراه شهدا🇮🇷
دو شهید با پلاک های ۵۵۵ و ۵۵۶ ▪️طی عملیات تفحص، در منطقه چیلات، پیکر دو شهید پیدا شد. یکی از این شهدا نشسته بود و با لباس و تجهیزات کامل به دیوار تکیه داده بود. لباس زمستانی هم تنش بود و سر شهید دیگري را كه لای پتو پیچیده شده بود را بر دامن داشت‌. ▪️معلوم بود که شهيد دراز کش مجروح شده بوده است. خوب، پلاک داشتند، پلاک‌ها را دیدیم که بصورت پشت سر هم است. ۵۵۵ و ۵۵۶ فهمیدیم که آن‌ها با هم پلاک گرفته‌اند. معمولا این‌ها که با هم خیلی رفیق بودند، با هم می‌رفتند پلاک می‌گرفتند. ▪️اسامی را در کامپیوتر جست‌و‌جو کردیم دیدیم آن شهیدی که نشسته است، پدر است و آن شهیدی که درازکش است، پسر است. پدری سر پسر را به دامن گرفته است. شهید سید ابراهیم اسماعیل‌زاده موسوی پدر و سید حسین اسماعیل‌زاده پسر است اهل روستای باقر تنگه بابلسر... # همراه __ شهدا
هدایت شده از همراه شهدا🇮🇷
نـائــب الـشـهـیـد : حاج احمد کریمی تیر خورد، وقتی رسیدن بالا سرش، گفت: من دلم نمی‌خواد شهید بشم! با تعجب گفتن: یعنی چی نمی‌خوای شهید بشی؟! برا خدا داری ناز میکنی؟ گفت: آره، من نمی‌خوام اینجوری شهید بشم، میخوام مثل اربابم امام حسین ارباً اربا بشم... حاج احمد رفت به سمت آمبولانس، بیسیمچی هم حرکت کرد، علی آزاد پناه هم حرکت کرد، یکدفعه یه خمپاره اومد خورد وسطشون، دیدم حاج‌ احمد ارباً اربا شده. کل هیکل حاج احمد کریمی شد یه گونی پلاستیکی! ماملت امام حسینیم تو بخوای معشوق باشی، خدا هم عاشقت میشه... شهدا زندگیشون مفید بوده، مرگشون هم مفید بوده! واسه‌ی مرگِ مفید ، اول باید زندگیت مفید باشه؛ هم واسه خودت، هم واسه بقیه.. کجاییم؟! # همراه __ شهدا
حضرت آیت الله خامنه ایی💐 گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست ۱۳۹۳/۱۱/۲۷
هدایت شده از دفاع مقدس
8 اردیبهشت ماه سالروز شهادت شهید خلبان علی اکبر شیرودی شهید «علی‌اکبر قربان شیرودی» خلبان شهید «علی‌اکبر قربان شیرودی» متولد سال ۱۳۳۴ از خلبانان شهید هوانیروز ارتش بود که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در ارتش به مبارزه با رژیم پهلوی می‌پرداخت. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در راه مبارزه با شرارت‌های ضدانقلاب و جدایی‌طلبان در کردستان نقش مهمی را ایفا کرد تا جایی که او را «ستاره کردستان» لقب نهادند. این خلبان شجاع هوانیروز ارتش، سرانجام هشتم اردیبهشت سال ۱۳۶۰ وقتی برای بازپس‌گیری ارتفاعات «بازی‌دراز» به سوی «سرپل‌ذهاب» حرکت می‌کرد، از ناحیه پشت سر مورد اصابت گلوله تانک قرار گرفت و به شهادت رسید.
معــــ🌷﷽🌷ـــــ۱۷ـبر 🌹 زندگی به سبک شهدا 🌷 امیر سرلشکر خلبان شهید علی‌اکبر شیرودی(●ولادت: ۱۳۳۴، روستای بالا شیرود تنکابن ♢ ○شهادت: ۱۳۶۰، جبهه‌ی بازی دراز سرپل‌ذهاب ♢ ■مزار: گلزار زادگاه شهید) ♦️《آن روزهای آخر قرار بود که شیرودی به پاس خدمات منحصر به فردش دوباره ارتقا بگیرد و سروان شود. هرچند هیچ گاه درجه و مقام برایش مهم نبود. او هیچ گاه درجه ی خود را روی لباسش نصب نکرد. چند نفری از دوستان برای عرض تبریک آمده بودند، اکبر خیلی جدی گفت: تبریک را به زمان دیگری موکول کنید؛ زمانی که در اجرای فرمان امام و رسیدن به خدا شهید شوم.》 ♦️《مردم عادی هم در آن روزها خیلی به شیرودی ارادت داشتند. او بارها به دنبال حل مشکلات مردم بود. با این که خیلی درگیر مسائل جنگ بود اما از حل مشکلات مردم محروم مناطق مرزی غافل نبود. شیرودی هر بار فرصت داشت، به بیمارستان پادگان ابوذر می آمد برای اهدای خون.》 ♦️《در خانه که بود همه‌ی کارها را انجام می‌داد. با این‌که خسته بود اما اجازه نمی‌داد من کاری انجام دهم. از غذا درست کردن و ظرف شستن تا ... . حتی به حمام می‌رفت و کهنه‌های بچه‌ها را هم با صابون می‌شست!》 📖 منبع: کتاب "بر فراز آسمان" 🌷🍃🌸💠🌸🍃🌷 🌷نثار روح مطهر امیر سرلشکر خلبان شهید "علی‌اکبر قربان شیرودی" صلوات🌷https://eitaa.com/joinchat/2882666983C7bdc4696df
🍃 خدایا من به جبهه نبرد حق علیه باطل آمده ام تا جان خود را بفروشم. امیدوارم خریدار جهان من تو باشی، نه کس دگر. ... دلم می خواهد که در آخرین لحظه های زندگیم، بدنم و جسمم آغشته به خون در راه تو باشد، نه راه دیگر. فرازی‌از‌وصیت