بی واسطه خوب باش ، بی واسطه شادی کن و بی واسطه بخند ...
شک نکن ؛ تو که خوب باشی ؛ همه چیز خوب می شود ،
خوب تر از چیزی که فکرش را میکنی ...
H🌺🍃
...
آدم ها همه می پندارند که زنده اند؛ برای آنها تنها نشانه ى حیات، بخار گرم نفس هایشان است! کسی از کسی نمی پرسد: آهای فلانی از خانه #دلت چه خبر،گرم است؟چراغش نوری دارد هنوز؟
23.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کشف پیکرهای مطهر ۷ شهید دوران دفاع مقدس در منطقه عملیاتی والفجر یک _ فکه
🕊گروههای تفحص شهدا موفق شدند ۲۹ فروردین ماه امسال پیکرهای مطهر ۷ شهید دوران دفاع مقدس را در منطقه عملیاتی والفجر ۱ تفحص نمایند
https://eitaa.com/joinchat/2882666983C7bdc4696df
هدایت شده از محمد رضایی
12.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان خواب یکی ازرزمندگان مدافع حتما ببینید قطعآ حالتون دگ گون واشکتون جاری میشه التماس دعا
هدایت شده از محمد رضایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حجاب است هویت من😎👍🏻
#استوری💓
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
هدایت شده از دفاع مقدس
6.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙 #داستان_صوتی
💕 رفیق من، سنگ صبور غمهام
..... وقتی پیکر تکه تکه غلامرضا رو دید، زد زیر گریه!
تا اون موقع هیچکس اشک احمد متوسلیان رو ندیده بود!
▫️به یاد فرمانده شهید، غلامرضا قربانی مطلق
🕊 سالروز شهادت
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
هدایت شده از دفاع مقدس
🔰 چهرهی دیپلماتیک
"حاج احمد متوسلیان"
حاج احمد و «غلامرضا» از بدو آشنایی، دوشادوش یکدیگر در تمامی صحنههای مقابله با ضدانقلاب حضور داشتند.
بر خلاف حاج احمد که اقتدار و سختگیریاش معروف بود، غلامرضا به شوخ طبعی و ملایمت شهرت داشت. تنها کسی که به راحتی جرأت میکرد با حاجاحمد شوخی کند، همو بود!
غلامرضا زبان فصیح و شیوایی داشت، زمانی که احتیاج به سخنرانی، مذاکره، بحث و یا از این قبیل کارها بود، حاجاحمد او را میفرستاد. هر وقت از غلامرضا علت این امر را میپرسیدند، بلند میخندید و میگفت: « من چهره دیپلمات برادر احمد هستم.»
حاج احمد تعلق خاطر عجیبی به او داشت در پی آزادسازی پاوه، بجای اینکه خود فرماندهی سپاه را بدست گیرد این مسئولیت را بر دوش «غلامرضا» گذاشت و خودش زیردست او، مسئولیت عملیات سپاه پاوه را پذیرفت.
چهارم اردیبهشت ۱۳۵۹ وقتی غلامرضا شهید شد؛ حاج احمد در مقابل جسم در خون طپیده او زانوی ادب بر زمین نهاد و چون ابر بهاری زار زار گریست. زاری و ناله حاج احمد را تنها در کنار پیکر غلامرضا مطلق و محمد توسلی دیدهاند و بس...
فرمانده سپاه پاوه
شهید غلامرضا قربانی مطلق🌷
سالروز شهادت
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
هدایت شده از دفاع مقدس
سرداری که حاج احمد در مقابلش زانو زد!
۴ اردیبهشت ۵۹ -- سالروز شهادت غلامرضا قربانی مطلق
درسال۱۳۳۲ درتهران دیده به جهان گشود.در فروردین۵۸ به سپاه منطقه ۶ اعزام شد. در آنجا بود که با هر دو همرزم جدا ناشدنی خود آشنا شد: احمد متوسلیان و محمد توسلی ... و از آن پس تا اعزام به کردستان،در بانه، بوکان و سنندج و سرانجام در پاوه دوشادوش یکدیگر به ستیز با ضدانقلاب پرداختند.در دی۵۸حاج احمد به جای اینکه خود فرماندهی سپاه شهر را بدست گیرد این مسئولیت را بر دوش غلامرضا نهاد و حکم فرماندهی سپاه پاوه به نام این جوان قد بلند و خوش مشرب،که ریش انبوه و سیاه و موهای مجعدش جذابیت خاصی به او می بخشید،صادر شد.اردیبهشت۵۹ مقابل مقرسپاه،سفیر مرگبارخمپاره۱۲۰ و پس از آن صدای مهیب چند انفجار شهر را به لرزه درآورد و درمیان غبار و دود ناشی از انفجار،غلامرضا خاموش و غرق در خون،روی خاک دراز کشیده بود،یکی از پاهایش بطور کامل از زیر کمر قطع و سینه و پهلویش،مشبک شده بود.فریاد یاحسین فضای پادگان را پر کرد.هرکس سردرگریبان خود گرفته بود وناله میکرد.زمانیکه حاج احمد از ماجرا باخبر شد بزحمت خودش را کنترل کرد. سرانجام با رسیدن به بالای سر جنازه،بغضش ترکید.نشست و آرام و بی صدا اشک ریخت
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰