eitaa logo
❤...شهیــــدگمنـــام...❤
1هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
6.7هزار ویدیو
86 فایل
•بسم‌رب‌الشهداء• زنده نگه داشتن یاد #شهدا کمتر از #شهادت نیست تازنده ایم‌رزمنده ایم✋ 🌷إن‌شاءالله‌شهادت🌷 #شهید_گمنام 🌹خوش‌نام‌تویی‌گمنام‌منم 🌹کسی‌که‌لب‌زد‌برجام‌تویی 🌹ناکام‌منم😔✋️ 🌹گمنام‌منم😔✋ ⛔کپی ممنوع⛔ بیسیمچی: @shahidgomnam313
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 :👇 فرزند مؤمن، هجدهم ارديبهشت 1372 در شهرستان سمنان در خانوادمتدین بہ دنیاآمد. خاطرات، قدم بہ قدم ما را با زندڱےيك شهيد آشنا مےسازند. از حسن خلق عباس در مدرسہ و احترام بہ والدينش در خانہ و... از آنجايےڪہ شهيد دانشڱر در خانواده‌اےمذهبے پرورش يافتہ بود، بسيارے از خاطرات مربوط بہ او، با خاطره عبادت‌هايش عجين شده است:👇 بعد از نماز در مسجد بہ تعقيبات مشغول مے‌شد. يڪے از مستحباتےڪہ از هشت سالڱےشروع ڪرده بود، بعد از هر نماز حدود 3 تا 5 دقيقہ سر بہ سجده مےڱذاشت.» موقع رفتن بہ مدرسہ در مقطع ابتدايے و راهنمايے سرش را مے‌شست، بعد جلوےآينہ مےايستاد و موهايش را شانہ مےڪرد و بہ لباسش عطر مي‌زد.» دانشڱر پنجم مهر 1390 وارد دانشڱاه امام حسين(ع) شد و رخت رزمندڱے بہ تن ڪرد. دورانے را شروع ڪردڪہ او را تا شهادت بالا برد. «هميشہ مےڱفت نڪند ما بہ اندازه‌اےڪہ حقوق دريافت مےڪنيم بہ همان اندازه ڪار نڪنيم؟ ڪہ در سپاه خدمت مےڪنيم و توفيق خدمت در اين نهاد انقلابے را داريم بايد خدا را شاڪر باشيم و حقوق و مزاياڪمترين چيز براے ماست.» :👇 اوڪہ 23 بهمن 1394 دختر عمويش را بہ همسرے برڱزيده بود، ڪمتر از سه ماه بعد در اول ارديبهشت سال 1395 عازم سوريہ شد:👇 «پشت بيسيم شنيديم ڪہ يڪے از نيروهاي جبهه النصره پارچه‌اے بہ دست ڱرفتہ و روے خط خودنمايے مےڪند. عباس، قناسه (دراڱانوف) درخواست ڪرد. با قناسہ او را زد و به درڪ واصل ڪرد.»  مقطع سوريہ يڪے بعد از ديڱرے تا شهادت عباس آورده مےشوند. شهيد دانشڱر ڪمے قبل از شهادت نماز ظهر را در تيررس دشمن اقامہ مےڪند؛ ياران حسين(ع) اما باز هم آرام است و اين موقعيت خطرناڪ ازڪيفيت نمازش ڪم نمےڪند. ڪسے نميداند در اين نماز ميان عباس و خدا چہ ميڱذرد. او چند ساعت بعد به شهادت مے‌رسد: «عباس ساعت سه و نيم بعد از ظهر پنج‌شنبہ 95.3.20 به شهادت رسيد ولے ما در مقر بوديم، نمید‌انستيم ڪہ عباس شهيد شده يا نہ، فقط م‌یدانستيم ڪہ عباس براے جلوڱیرےاز پيشروے دشمن بہ جلو رفته، موقع غروب خورشیدڪہ همہ نران بوديم و ڱمي‌گفتيم عباس الان مياد، سياهےشب فرا رسيد، همہ بيےقرار بوديم. ڱاهےاز مقر بيرون مےآمديم، چشم‌انتظار عباس بوديم، از سر شب تا صبح هر صدایےڪہ مے‌آمد همہ بيرون مے‌پريديم کہعباس اومد اومدصبح فرارسيد، نيروهايے براے تفحص جلو رفتند، پيڪر مطهرش را بہ عقب آوردند. ديديم خون صورت عباس را خضاب ڪرده و سرخے‌اش سرزمين حلب را رنگين کرده است.» تازه‌داماد بود. رفقاے عباس در سوريہ هم‌قسم شده بودندڪہ از او مراقبت ڪنند و او را سالم بہ ايران برڱردانند. بعد از شهادتش ڱفتيم خدا براے او نقشه ڪشيده بود. درس عاشقےرا چشيده بود و بايد مےرفت. 🌼 @shahidgomnam🌼