eitaa logo
❤...شهیــــدگمنـــام...❤
1هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
6.7هزار ویدیو
86 فایل
•بسم‌رب‌الشهداء• زنده نگه داشتن یاد #شهدا کمتر از #شهادت نیست تازنده ایم‌رزمنده ایم✋ 🌷إن‌شاءالله‌شهادت🌷 #شهید_گمنام 🌹خوش‌نام‌تویی‌گمنام‌منم 🌹کسی‌که‌لب‌زد‌برجام‌تویی 🌹ناکام‌منم😔✋️ 🌹گمنام‌منم😔✋ ⛔کپی ممنوع⛔ بیسیمچی: @shahidgomnam313
مشاهده در ایتا
دانلود
گفتم: خیلی تشنه ام . گفت: چاکرتم الان بهت آب می دم. سرش را برگرداند. دست گذاشت روی پهلویش. قمقمه اش را درآورد و داد به من. نصف قمقمه اش آب بود. دوجرعه خوردم و گفتم: - به بچه ها هم بدم؟ گفت: آره بده بچه ها هم بخورن ولی عذر می خوام که کمه!همین قدر بود! گفتم: خودت چی؟ لبخند زد بچه ها آب می خوردند و متوجه گفتگوی ما نبودن. همه ی بچه ها از آب قمقمه او خوردند. آب داخل قمقمه تمام شد. قمقمه برگشت دست خودم. تکانی به قمقمه دادم و گفتم: - تمام شد. گفت: اشکال نداره. با دست رفقایش را نشان داد و گفت: - ما شش نفر شیمیایی شدیم! به همدیگه قول دادیم که هیچکی آب نخوره. قرارمون هم اینه که انقدر اینجا کار کنیم تا بمیریم! بریم لب حوض کوثر. امام حسین بهمون آب بده ! این نذر ماست. 📕 متن پشت جلد کتاب بلوغ پشت خاکریز 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌹 @Shahidgomnam 🌹
#سیره_شهدا همیشہ توی جیبش یہ زیارت عاشورا داشت ڪار هر روزش بود بعد هر نماز باید #زیارت میخوند حتی اگہ خستہ بود حتی اگہ حال نداشت و یا #خوابش میومد شده بود تند میخوند، ولی میخوند تازه فهمیدم داستان سلام هاش به آقا #امام_حسین (علیه السلام) چی بود #شهید_علی_عابدینی🌷 @shahidgomnam
🇮🇷 🇮🇷 ✍اوایل ازدواجمان بود نیمه های شب از خواب بیدار می شدم می دیدم مجید نیست می رفتم می دیدم در اتاق مشغول است.این رویه مجید بود، بسیار به ندرت اتفاق می افتاد نماز شب مجید قضا شود، به ویژه در ماه های اخیر به شدت در نماز شب گریه می کرد و صدای الهی العفو شبانه او همچنان در گوش من زنگ می زند. 🌷یادش با @Shahidgomnam
به قد و قواره اش نمی آمد درباره ی ازدواج بگوید ؛ اما با صراحت تمام موضوع را مطرح کرد ؛ گفتیم زود است ؛ بگذار جنگ تمام شود ، خودمان برایت آستین بالا میزنیم . گفت : نه ، پیامبر فرموده اند ازدواج کنید تا ایمانتان کامل شود ؛ من هم برای تکمیل ایمان باید ازدواج کنم ، باید !! همین ها را گفت که در سن نوزده سالگی، زنش دادیم! گفتیم ؛ حالا بگو دوست داری همسرت چگونه باشد؟ گفت : عفیف باشد و با حجاب..... 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 @Shahidgomnam
🌷🕊💫🕊🌷 🌷شهید برونسی نقل می کرد: شب عملیات خوردیم به یک میدان مین. یک گردان منتظر دستور من بود. گشتیم شاید معبر عراقی ها را پیدا کنیم. پیدا نکردیم. متوسل شدم به بی بی حضرت زهرا سلام الله علیها، قلبم شکست. گریه ام گرفت. نمی دانم چند دقیقه گذشت. یکدفعه گویی از اختیار خودم بیرون آمدم. رفتم سراغ گردان. تو یک حال از خود بیخودی دستور برپا دادم، بعد هم دستور حمله. بچه های اطلاعات داد و بیداد می کردند. محمدرضا فداکار می گفت: آن شب حتی یک مین هم عمل نکرد. چند روز بعد، سه تا از بچه ها گذرشان افتاده بود به همان میدان مین، اولین نفر که پا می گذارد توش، یک مین عمل می کند و پاش قطع می شود! بچه ها با سنگ و کلاه بقیه مین ها را امتحان کردند، همه منفجر می شدند! 🌹شـادی روحـش 🌹 پیشنهادمطالعه کتاب بی نظیر فوروارد_یادتون_نره 📥ورُودبِه معبر ‌شُّہَدٰاء 👇 @shahidgomnam
....!! 🌷محمد پاشو! پاشو چقدر می خوابی؟ _چته نصفه شبی؟ بذار بخوابم. _پاشو، من دارم نماز شب می خونم؛ کسی نیست نگاه کنه. هر شب به ترفندی برای نماز شب بیدارمان می كرد. عادتمان شده بود.... ❌ مردانِ بى ريا @Shahidgomnam
🌹 هر روز بخون حتی شده یه صفحه یا یه آیه. خیلی تو روحت اثر می ذاره؛ اما وقتی با معنی می خونی تو فکرت هم اثر می ذاره. @shahidghomnam
وقت ناهار رفتم پشت یه تپه و با تعجب دیدم کاظم روی خاک نشسته و لبه‌ های نان رو از روی زمین بر می‌داره ، تمیز می‌کنه و می‌خوره. اونقدر ناراحت شدم که به جای سلام گفتم ، داداش! ، تو فرمانده تیپ هستی ، این کارها چیه؟! ، مگه غذا نیست؟! ، خودم دیدم دارن غذا پخش می‌کنند. کاظم گفت ، اون غذا مال بسیجی ‌هاست ، این نان ‌ها رو مردم با زحمت از خرج زندگیشون زدند و فرستادند . درست نیست اسراف کنیم.... 📚ستارگان خاکی -------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷 http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
به غیبت کردن خیلی حساس بود ، می گفت : هر صبح در جیبتان مقداری سنگ بگذارید ، برای هر غیبت یک سنگ بردارید و در جیب دیگرتان بگذارید ، شب این سنگ ها را بشمارید ، این طوری تعداد غیبت‌ها یادمان نمی رود و سعی می کنیم تعداد سنگ ها را کم کنیم ... -------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😌👇🇮🇷 http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
#سیره_شهدا ✍وقتی اسیری گرفته می شد ، هاشمی رفتاری کاملا انسانی با او داشت و هرگز اجازه تعرض به اسیر را نمی داد و می گفت ، 💠باید با اسیر جنگی رفتاری علوی داشته باشیم . او برای اسیران شعر می خواند و از اشتباهات صدام و خوبی های انقلاب و امام می گفت . 💠خودش آنها را نظافت می کرد ، سرهایشان را می تراشید ، به عیادت اسیران زخمی می رفت ، در واقع انقلابی در دل آنها به وجود می آورد که او را خیلی دوست داشتند..... #شهیدسیدمجتبی_هاشمی 📚امام سجاد و شهدا 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ----------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷 http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
🌹🌹 🌹🌹🌹 دوتایی رفتند بازار. پدر بود دیگر دوست داشت بهترین ها را تن پسرش ببیند. اما نظر پسر با پدر زمین تا آسمان فرق داشت. عبدالله بین آن همه لباس دست گذاشت روی یک لباس سفید ساده. هر چه باباش گفت این خوب نیست و به جاش آن خارجی رو ورداد.قبول نکرد. گفت: گفت من ایرانیم و دوست دارم لباس بپوشم. 🌹🌹 🌹🌹🌹 🌷🇮🇷🌷 ----------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷 http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
به قد و قواره اش نمی آمد درباره ی ازدواج بگوید ؛ اما با صراحت تمام موضوع را مطرح کرد ؛ گفتیم زود است ؛ بگذار جنگ تمام شود ، خودمان برایت آستین بالا میزنیم . گفت : نه ، پیامبر فرموده اند ازدواج کنید تا ایمانتان کامل شود ؛ من هم برای تکمیل ایمان باید ازدواج کنم ، باید !! همین ها را گفت که در سن نوزده سالگی، زنش دادیم! گفتیم ؛ حالا بگو دوست داری همسرت چگونه باشد؟ گفت : عفیف باشد و با حجاب..... 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷 http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
زیر زمین خانه اش را کرده بود حسینیه ، پنجشنبه آخر هر ماه روضه می گرفت. از ۶ بعد از ظهر مراسم شروع می شد و خیلی از دوستان از ۴ می آمدند حسینیه ، ولی صیاد نمی گذاشت کسی دست به چیزی بزند. پاچه های دست و پایش را بالا می زد و مثل یک خادم کار می کرد ، همه جا رو جارو می کرد و می شست. مجلس که شروع می شد دیگر خودش را نشان نمی داد.... خط عاشقی ، ج1 "شهیدعلی صیاد شیرازی" 🌷یادش با ذکر
🔰 | 🔻 شهید به غیبت حساس بود یک روزبا دوستان مشغول صحبت از هر دری بودیم که یکی از دوستان از سیدرضا اجازه خواست تا مطلبی را بگوید. آن دوست ما قبل از صحبتش نگاهی به اطراف انداخت و تا رفت صحبتش را شروع کند، سید رضا مانعش شد و گفت: نمیخواهد بگویی... 🔆همه تعجب کرده بودیم. لحظاتی بعد دوستمان از سید رضا پرسید: چرانگویم؟ سیدرضا لبخندی زد و گفت: قبل از صحبتت به اطراف نگاه کردی، حدس زدم بخواهی غیبت کسی را بکنی! برای همین گفتم جلوی غیبتت را بگیرم.همیشه به غیبت حساس بود و به هر طریقی که می توانست مانع غیبت میشد. 📚منبع:کتاب طاهر خانطومان 🌷شهید سید رضا طاهر🌷 -------------------------------------------------- 🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی👇😅🇮🇷 http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
🍃یازهرا سلام الله علیها 🍃یا شهیده🥀 💎یاران واقعی بقیة الله اینگونه اند ✔️ ...🕊🌱 🔰ادامه عملیات کربلای 5 بود. حاج‌محمـد دنبال من آمد و گفت: بیا بریم گتوند کار دارم. من رانندگی می‌کردم. حاج‌محمـد خسته از روزهای سخت عملیات، حرفی نمی‌زد و به مسیر جلو خیره شده بود. انگار به چیزی فکر می‌کرد. من هم چیزی نمی‌گفتم. آمدیم اهواز، از میدان چهار شیر که رد شدیم. حاج‌محمـد سکوتش را شکست و بی‌مقدمه گفت: عبدالله من دو تا آرزو از خدا دارم، دعا کن که خدا بهم بده! گفتم: چیا؟ گفت: دوست دارم سال دیگه باز برم حج واجب و خانه خدا را زیارت کنم، بعدش بیام و شهید بشم! با خودم گفتم تو چه فکر‌هایی است حاج‌محمـد. گفتم: ان‌شاالله که هر چی خیر است پیش میاد! وقتی سال بعد برای بار دوم به حج واجب رفت، گفتم این از آرزوی اولش. وقتی هم سال بعدش در آخرین روزهای جنگ شهید شد، با خودم گفتم: این هم اجابت آرزوی دومش! 💌ﻭﺻﻴﺖ ﺯﻳﺒﺎﻱ ﺷﻬﻴﺪ: «بالاخره جنگ هم چیزی است که تمام می شود ولی بعد از جنگ هم ،جهاد هست و جبهه ادامه دارد و آنجایی که انسان وظیفه ی خداییش را انجام بدهد همانجا برایش جبهه است .» 🌱 ♥🕊 🌿شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌿 🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌷 🍃یاعلی علیه السلام🍃 یاشهید 🌷