💟✨در باشگاه بیشتر از همه به یکی از شاگردان که پدر_نداشت توجه نشان میداد، بچه های باشگاه خیلی دوستش داشتند
💟✨به بزرگ_تر و ارشد از خودش خیلی احترام میگذاشت مثلا وقتی کسی از اساتید کاراته می آمد اینقدر با حیا و با ادب بود که میرفت انتهای کلاس پشت سر بچه های کمربند پایین به احترام استاد می ایستاد.
💟✨حمید آقا نسبت به درآمدشان خیلی حساس بودن که حتما حلال باشه، حتی گاهی اوقات ساعت کاری که تمام میشد حمید آقا مشغول به کار بودن چون نمیخواستند که کم_کاری کرده باشند و پولی که به خانه می برند مورد داشته باشد.
✍به روایت دایی شهید
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
🌷یادش با #صلوات
@Shahidgomnam
💟✨در باشگاه بیشتر از همه به یکی از شاگردان که پدر_نداشت توجه نشان میداد، بچه های باشگاه خیلی دوستش داشتند
💟✨به بزرگ_تر و ارشد از خودش خیلی احترام میگذاشت مثلا وقتی کسی از اساتید کاراته می آمد اینقدر با حیا و با ادب بود که میرفت انتهای کلاس پشت سر بچه های کمربند پایین به احترام استاد می ایستاد.
💟✨حمید آقا نسبت به درآمدشان خیلی حساس بودن که حتما حلال باشه، حتی گاهی اوقات ساعت کاری که تمام میشد حمید آقا مشغول به کار بودن چون نمیخواستند که کم_کاری کرده باشند و پولی که به خانه می برند مورد داشته باشد.
✍به روایت دایی شهید
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
🌷یادش با #صلوات
@Shahidgomnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسم من رو تو گوشیت چی ذخیره کردی!؟ #کربلا_من #شب_جمعه شب زیارتی کربلا #امام_حسین علیه السلام کجا بریم !؟ کربلا، کربلا #کربلا به یاد #شهدا #مدافع_حرم و #دفاع_مقدس #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
.
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
@Shahidgomnam
تولد داریم چه تولدیییییی😍🎈
تولد یه مرد عاشق
یه مرد مبارز
مردی که باشجاعت تمام تو دل دشمن رفت
مردی که از خوشی ها و تعلقات دنیویش گذشت تا ما اینجا امنیت و ارامش داشته باشیم💕
یه مرد که قلمم عاجزه از گفتن خوبی هاش
و فقط یه کلام میگم
امروز تولد اون مرده❣😍🌸
و اون مرد کسی نیست جز
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
سهم هرکس ۵صلوات
هدیه به شهید🌸🎈🎁
@shahidgomnam
#عاشقانه_شهدا🌷
💞 به حمید گفتم: چی شده امروز بدون #عجله صبحونه میخوری ؟ [ حمید چون #تعقیبات نماز صبحش طولانی می شد برای اینکه به سرویس محل کارش برسه، با عجله صبحونه می خورد ]
💕گفت: امروز با سرویس نمیرم سر کار. با تعجب پرسیدم چرا ؟! حمید جواب داد: بخاطر #چادری که دادی به همکارم بدم برا خانمش !!!
💕نمیخوام حتی به اندازه سنگینی یک چادر از #بیت_المال (سرویس) #استفاده_شخصی کنم.
📚 کتاب یادت باشد
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#به_روایت_همسر
-----------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
🍃🌸 دو شهید در یک قاب
#مدافع_حرم #شهید_الیاس_چگینی از پاسداران تیپ ۸۲ سپاه صاحب الامر (عج) قزوین بود که چهارم آذر ۹۴ در استان حلب سوریه به شهادت رسید و تاکنون اثری از پیکرش بدست نیامده است....
#مدافعان_حرم
#زمینه_سازان_ظهور
#شهید_الیاس_چگینی
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
سالروز شهادت #شهید_الیاس :
۹۴.۰۹.۰۴
-------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی
شهـیدمیشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
بخواب آرام
هوا اینجا
پُراز تشویش و ابهام است
آسمان ابرے ست
زمین دلگیر
و دریا هـــم پـر از فریاد و طوفان است ...
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
#شبتونشهدایی
یه روز هوا خیلی سرد بود🌧وکمی بارانی☔️وحمید آقا با موتور🏍اومد ومنو سوار کرد وموقع پیادشدن من شروع کرد از معذرت خواهی🙏که ببخشید یخ زدی هواسردبود وازین حرفها گفتم بابا بزرگواری کردی منو رسوندی به جای اینکه من ازت😕 ممنون باشم وتشکر کنم تو داری معذرت خواهی میکنی؟!😐😊
#استوری
#پس_زمینه_گوشی
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
🌷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
رفیق!
حواست بہ جوونیت باشه،
نکنہ پات بلغزه
قراره با این پاھا
تو گردان صاحبالزمان باشۍ!
#شهیدان
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی🌿
همیشه وقتی در کارهای منزل کمکم میکرد از او تشکر میکردم اما میگفت این حرفهای یک همسر به همسرش نیست . .
شما باید بهترین دعا را در حق من کنید، باید دعا کنید شهید شوم.
اوایل من از گفتن این دعا ممانعت میکردم و دلم نمیآمد اما آنقدر اصرار میکردند 🌿🖐🏻
تا من مجبور میشدم دعا کنم شهید شود اما از ته دل راضی نبودم
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی♥
کناره سفره عقد نشستیم عاقدپرسید: عروس خانم مهریه رو میبخشند که صیغه موقت رو فسخ کنیم؟
به حمید نگاه کردم، گفتم : نه من نمیبخشم! نگاه همه با تعجب به من برگشت، ماتشان برده بود، پدرم پرسید: دخترم مهریه رو میگیری؟ رک و راست گفتم : بله میگیرم.😌
حمید خندید و گفت: چشم مهریه رو میدم، همين الان هم حاضرم نقدا پرداخت کنم. 😁
عاقد لبخندی زد و گفت: پس مهریه طلب عروس خانوم، حتماً باید آقا داماد این مهریه رو پرداخت کنه.
بعد از خواندن خطبه عقد دائم به رستوران رفتیم، تا غذا حاضر بشود، حمید پانزده هزار تومان شمرد، به دستم داد و گفت: این هم مهریه شما خانوم! پول را گرفتم و گفتم : اجازه بده بشمارم ببینم کم نباشه!
حمید خندید و گفت: هزار تومان هم بیشتر گیر شما اومده، پول را نشمرده دور_سر حمید چرخاندم و داخل صندوق صدقاتی که آنجا بود انداختم و گفتم : نذر سلامتی آقای من! 🥰
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی👇
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147