eitaa logo
❤...شهیــــدگمنـــام...❤
974 دنبال‌کننده
15.6هزار عکس
6.9هزار ویدیو
93 فایل
•بسم‌رب‌الشهداء• 🥀زنده نگه داشتن یاد #شهدا کمتر از #شهادت نیست🥀 تازنده‌ایم‌رزمنده‌ایم✋ 🌷إن‌شاءالله‌شهادت🌷 #شهید_گمنام 🌹خوش‌نام‌تویی‌گمنام‌منم 🌹کسی‌که‌لب‌زد‌برجام‌تویی 🌹ناکام‌منم😔✋️ 🌹گمنام‌منم😔✋ ⛔کپی ممنوع⛔ بیسیمچی: @shahidgomnam313
مشاهده در ایتا
دانلود
در کربلای خانطومان از آخرین نفراتی بود که از خط خارج شد، موقع عقب نشینی داشت از خاکریز رد می شد که روی خاکریز یه تیر از پشت خورد و گفت یازهرا(س) و با صورت از بالای خاکریز زمین افتاد؛ تیر خورده بود توی شش و سینه اش و خس‌خس می‌کرد و و می‌گفت... بهم گفت آب داری؟ گفتم نه، گفت: پس جیب خشاب رو باز کن داره رو سینه‌ام سنگینی میکنه جیب خشاب رو باز کردم شروع کرد به شهادتین گفتن، گفتم شیخ مجید من میرم کمک بیارم ببرمت، گفت نمی‌خواد و لحظاتی بعد شهید شد پیکر مطهرش هم همونجا موند... قسمتی از وصیت شهید حجت الاسلام مجید سلمانیان " اگر خواستید نذر کنید فقط گناه نکنید مثلاً بگید نذر می کنم یه روز گناه نمی‌کنم هدیه به حضرت از طرف مجید، یعنی از طرف من این رو انجام بدید..."🌸 شهید مدافع‌ حرم مجید سلمانیان🌹
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌹السلام علیک یا صاحب الزمان 🌹 ❤️حضرت آیت الله خامنه ای (حفظه الله): 💫با شریف ترین اعمال انتظار فرج است 💫 🕊 ختم به نیت تعجيل در فرج (عج)🕊 ♻️ متوسل میشویم به مادر بزرگوار (عج) حضرت (س) و حضرت # زینب (س) و با هم ختم میکنیم : 🔰 ذکر شریف 📿 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷 💠 به نیابت از تمامی انبیاء و معصومین و شهدا 💠 براى تعجيل در فرج بقیه الله امام زمان (عج) و سلامتی و طول عمر رهبر عزیزمون 💠 رفع موانع ظهور و بلاهاو گرفتاری از مسلمین به ویژه مسلمانان مظلوم هند 💠 رفع فتنه ها و بلاهای آسمانی وزمینی ونجات از گمراهی 💠 گشایش در امور ازدواج و رزق و روزی و اشتغال جوانان 💠 آزادی اسیران در بند و زندانیان بیگناه 💠 شفای همه بیماران به ویژه بیماران کرونایی 🎁 هدیه به چهارده معصوم (ع) 🎁 هدیه به حضرت زینب (س) 🎁 هدیه به حضرت نرجس خاتون (س) 🎁 هدیه به شهدا و اموات مسلمین 🌻 ان شاءالله ذخیره ی آخرت مون بشه جهت ختم لطفاً تعداد ذکر را پی وی بنده ارسال کنید🙏🙏 @shahidgomnam_315 🌹🌺التماس دعا 🌺🌹 🎆اللهم عجل لولیک الفرج 🎆
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌹السلام علیک یا صاحب الزمان 🌹 ❤️حضرت آیت الله خامنه ای (حفظه الله): 💫با شریف ترین اعمال انتظار فرج است 💫 🕊 ختم به نیت تعجيل در فرج (عج)🕊 ♻️ متوسل میشویم به مادر بزرگوار (عج) حضرت (س) و حضرت # زینب (س) و با هم ختم میکنیم : 🔰 ذکر شریف 📿 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷 🌹تعداد ذکر های فرستاده شده:6313🌹 🌹 باقی مانده:7687🌹 💠 به نیابت از تمامی انبیاء و معصومین و شهدا 💠 براى تعجيل در فرج بقیه الله امام زمان (عج) و سلامتی و طول عمر رهبر عزیزمون 💠 رفع موانع ظهور و بلاهاو گرفتاری از مسلمین به ویژه مسلمانان مظلوم هند 💠 رفع فتنه ها و بلاهای آسمانی وزمینی ونجات از گمراهی 💠 گشایش در امور ازدواج و رزق و روزی و اشتغال جوانان 💠 آزادی اسیران در بند و زندانیان بیگناه 💠 شفای همه بیماران به ویژه بیماران کرونایی 🎁 هدیه به چهارده معصوم (ع) 🎁 هدیه به حضرت زینب (س) 🎁 هدیه به حضرت نرجس خاتون (س) 🎁 هدیه به شهدا و اموات مسلمین 🌻 ان شاءالله ذخیره ی آخرت مون بشه جهت ختم لطفاً تعداد ذکر را پی وی بنده ارسال کنید🙏🙏 @shahidgomnam_315 🌹🌺التماس دعا 🌺🌹 🎆اللهم عجل لولیک الفرج 🎆
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌹السلام علیک یا صاحب الزمان 🌹 ❤️حضرت آیت الله خامنه ای (حفظه الله): 💫با شریف ترین اعمال انتظار فرج است 💫 🕊 ختم به نیت تعجيل در فرج (عج)🕊 ♻️ متوسل میشویم به مادر بزرگوار (عج) حضرت (س) و حضرت # زینب (س) و با هم ختم میکنیم : 🔰 ذکر شریف 📿 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷 🌹تعداد ذکر های فرستاده شده:8187🌹 🌹 باقی مانده:6787🌹 💠 به نیابت از تمامی انبیاء و معصومین و شهدا 💠 براى تعجيل در فرج بقیه الله امام زمان (عج) و سلامتی و طول عمر رهبر عزیزمون 💠 رفع موانع ظهور و بلاهاو گرفتاری از مسلمین به ویژه مسلمانان مظلوم هند 💠 رفع فتنه ها و بلاهای آسمانی وزمینی ونجات از گمراهی 💠 گشایش در امور ازدواج و رزق و روزی و اشتغال جوانان 💠 آزادی اسیران در بند و زندانیان بیگناه 💠 شفای همه بیماران به ویژه بیماران کرونایی 🎁 هدیه به چهارده معصوم (ع) 🎁 هدیه به حضرت زینب (س) 🎁 هدیه به حضرت نرجس خاتون (س) 🎁 هدیه به شهدا و اموات مسلمین 🌻 ان شاءالله ذخیره ی آخرت مون بشه جهت ختم لطفاً تعداد ذکر را پی وی بنده ارسال کنید🙏🙏 @shahidgomnam_315 🌹🌺التماس دعا 🌺🌹 🎆اللهم عجل لولیک الفرج 🎆
❤...شهیــــدگمنـــام...❤
✍️ #رمان_تنها_میان_داعش #قسمت_چهاردهم 💠 و صدای عباس به‌قدری بلند بود که حیدر شنید و ساکت شد. احس
✍️ 💠 فرصت هم‌صحبتی‌مان چندان طولانی نشد که حلیه دنبالم آمد و خبر داد امشب همه برای نماز مغرب و عشاء به مقام (علیه‌السلام) می‌روند تا شیخ مصطفی سخنرانی کند. به حیدر که گفتم خواست برایش دو رکعت نماز حاجت بخوانم و همین که قدم به حیاط مقام گذاشتم، با خاطره حیدر، خانه خیالم به هم ریخت. 💠 آخرین بار غروب روزی که عقد کردیم با هم به مقام آمده بودیم و دیدن این گنبد سفید نورانی در آسمان نیلی نزدیک اذان مغرب، بر جراحت جالی خالی حیدر نمک می‌پاشید. نماز مغرب و عشاء در فضای غریبانه و عاشقانه مقام اقامه شد در حالی که می‌دانستیم دور تا دور شهر اردو زده و اینک ما تنها در پناه امام حسن (علیه‌السلام) هستیم. 💠 همین بود که بعد از نماز عشاء، قرائت دعای فرج با زمزمه گریه مردم یکی شده و به روشنی حس می‌کردیم صاحبی جز (روحی‌فداه) نداریم. شیخ مصطفی با همان عمامه‌ای که به سر داشت، لباس رزم پوشیده بود و بلافاصله شروع به سخنرانی کرد :«ما همیشه خطاب به (علیه‌السلام) می‌گفتیم ای کاش ما با شما بودیم و از شما می‌کردیم! اما امروز دیگه نیاز نیست این حرف رو بزنیم، چون ما امروز با (علیهم‌السلام) هستیم و از شون دفاع می‌کنیم! ما به اون چیزی که آرزو داشتیم رسیدیم، امروز این مقام و این شهر، حرم اهل بیت (علیهم‌السلام) هست و ما باید از اون دفاع کنیم!» 💠 گریه جمعیت به‌وضوح شنیده می‌شد و او بر فراز منبر برایمان می‌سرود :«جایی از اینجا به نزدیک‌تر نیست! دفاع از حرم اهل بیت (علیهم‌السلام) عین بهشت است! ۱۴۰۰ سال پیش به خیمه امام حسن (علیه‌السلام) حمله کردن، دیگه اجازه نمیدیم دوباره به مقام حضرت جسارت بشه! ما با خون‌مون از این شهر دفاع می‌کنیم!» شور و حال حاضر در مقام طوری بود که شیخ مصطفی مدام صدایش را بلندتر می‌کرد تا در هیاهوی جمعیت به گوش همه برسد :«داعش با چراغ سبز بعضی سیاسیون و فرمانده‌ها وارد شد، با خیانت همین خائنین و رو اشغال کرد و دیروز ۱۵۰۰ دانشجوی شیعه رو در پادگان تکریت قتل عام کرد! حدود چهل روستای اطراف رو اشغال کرده و الآن پشت دیوارهای آمرلی رسیده.» 💠 اخبار شیخ مصطفی، باید دل‌مان را خالی می‌کرد اما ما در پناه امام مجتبی (علیه‌السلام) بودیم که قلب‌مان قرص بود و او همچنان می‌گفت :«یا باید مثل مردم موصل و تکریت و روستاهای اطراف تسلیم بشیم یا سلاح دست بگیریم و مثل (علیه‌السلام) مقاومت کنیم! اگه مقاومت کنیم یا پیروز میشیم یا میشیم! اما اگه تسلیم بشیم، داعش وارد شهر میشه؛ مقدسات‌مون رو تخریب می‌کنه، سر مردها رو می‌بُره و زن‌ها رو به اسارت می‌بَره! حالا باید بین و یکی رو انتخاب کنیم!» و پیش از آنکه کلامش به آخر برسد فریاد در فضا پیچید و نه تنها دل من که در و دیوار مقام را به لرزه انداخت. دیگر این اشک شوق بود که از چشمه چشم‌ها می‌جوشید و عهد نانوشته‌ای که با اشک مردم مُهر می‌شد تا از شهر و این مقام مقدس تا لحظه شهادت دفاع کنند. 💠 شیخ مصطفی هم گریه‌اش گرفته بود، اما باید صلابتش را حفظ می‌کرد که بغضش را فروخورد و صدا رساند :«ما اسلحه زیادی نداریم! می‌دونید که بعد از اشغال عراق، دست ما رو از اسلحه خالی کردن! کل سلاحی که الان داریم سه تا خمپاره، چندتا کلاشینکف و چندتا آرپی‌جی.» و مردم عزم مقاومت کرده بودند که پیرمردی پاسخ داد :«من تفنگ شکاری دارم، میارم!» و جوانی صدا بلند کرد :«من لودر دارم، میتونم یکی دو روزه دور شهر خاکریز و خندق درست کنم تا داعش نتونه وارد بشه.» مردم با هر وسیله‌ای اعلام آمادگی می‌کردند و دل من پیش حیدرم بود که اگر امشب در آمرلی بود فرمانده رشید شهر می‌شد و حالا دلش پیش من و جسمش ده‌ها کیلومتر دورتر جا مانده بود. 💠 شیخ مصطفی خیالش که از بابت مقاومت مردم راحت شد، لبخندی زد و با آرامش ادامه داد :«تمام راه‌ها بسته شده، دیگه آذوقه به شهر نمی‌رسه. باید هرچی غذا و دارو داریم جیره‌بندی کنیم تا بتونیم در شرایط دووم بیاریم.» صحبت‌های شیخ مصطفی تمام نشده بود که گوشی در دستم لرزید و پیام جدیدی آمد. عدنان بود که با شماره‌ای دیگر تهدیدم کرده و اینبار نه فقط برای من که را روی حنجره حیدرم گذاشته بود :«خبر دارم امشب عزا شده! قسم می‌خورم فردا وارد آمرلی بشیم! یه نفر از مرداتون رو زنده نمی‌ذاریم! همه دخترای آمرلی ما هستن و شک نکن سهم من تویی! قول میدم به زودی سر پسرعموت رو برات بیارم! تو فقط عروس خودمی!»...