eitaa logo
شهید ابراهیم هادی🕊️🌷
101 دنبال‌کننده
347 عکس
465 ویدیو
9 فایل
کانال رسمی شهید ابراهیم هادی🌷🕊️ با نظارت خواهر بزرگوار شهید خانم «زهره هادی» ادمین @Khademshohada110 🌷جهت ارتباط با خانواده محترم شهید با ادمین ارتباط بگیرید 📚💌جهت ثبت کرامات شهید نیز با ذکر نام یا بدون ذکر نام تون میتونیم داخل کانال بارگذاری کنیم.
مشاهده در ایتا
دانلود
enc_17009347358486038235115.mp3
3.5M
▪️این شبا حال و هوای خونه مون خیلی عجیبه .. ▪️التماست میکنم بیشتر بمون علی غریبه... 😭😭 منه تنها ،منه مظلوم ازت میخوام بمون خانوم‌ ... اللهمَّ عجل لولیک الفرج🌱 🎙محمد حسین حدادیان 🖤🖤🖤 @shohadabarahin_amar
enc_17009347358486038235115.mp3
3.5M
▪️این شبا حال و هوای خونه مون خیلی عجیبه .. ▪️التماست میکنم بیشتر بمون علی غریبه... 😭😭 منه تنها ،منه مظلوم ازت میخوام بمون خانوم‌ ... اللهمَّ عجل لولیک الفرج🌱 🎙محمد حسین حدادیان 🖤🖤🖤 @shohadabarahin_amar
🔥جنگ به روستای ما آمد 🔥 قسمت هجدهم ساک کوچکم را دوباره جمع می کردم و هر کس یک گوشه گریه می کرد. باورم نمیشد اینقدر جدایی از هم سخت شده باشد. شوهرم تماس گرفت و گفت باید بروم "صیدا". می خواست نزدیک خانواده خودش باشم. صيدا سنی نشین بود و امن تر از جاهای ديگر جنوب. روزهای سختی گذشته بود اما عجیب به هم عادت کرده بودیم. روزهای قبل خیال می کردم شاید مادرم از همه ما خسته شده است دیگر. خسته بود. حق داشت. اما وقتی که ساک کوچکم را دوباره جمع می کردم و لباس های بچه ها را تنشان می کردم ایستاده بود کنار پنجره و های های گریه می کرد. می گفت نرو. نمی توانستم. می دانستم شاید این خداحافظی خداحافظی آخر باشد. شاید ما را بزنند. شاید آنها را. و ما دوست داشتیم اگر قرار بر رفتن است همه با هم برویم. از در که بیرون رفتم صدای گریه خانه را برداشته بود. دوباره همان جاده. این بار بدون ترافیک. تا نزدیک بیروت بی اراده گریه می کردم. دلم پر بود. از جاده. از دوری خانواده. از جنگ. از رفتن سید. از آوارگی. از اینکه هر لحظه خبر شهادت بشنوی. بی اراده گریه می کردم. مثل بغضی که برای مدتی طولانی حبسش کرده باشی. در خانه مادرم نمی توانستم راحت گریه کنم. باید به همه روحیه می دادم. حالا فرصت گریه بود برای من. نزدیک بیروت که رسیدیم رفتم سراغ گوگل مپ. نه اینکه راه را بلد نباشم. بلد بودم. اما به دنبال راه دیگری بودم. نمی خواستم از ضاحیه عبور کنم. نه اینکه بترسم، نه اینکه نگران جنگنده ها باشم، طاقت گذشتن از ضاحیه را نداشتم. ضاحیه حالا دیگر برای من پسر بچه ای بازیگوش و پر از شور زندگی نبود. ضاحیه زخمی شده بود. ضاحیه بدون سید. سالهایی که در ضاحیه زندگی کرده بودم حتی در اوج تنهایی سالهای بعد از شوهر شهیدم، همیشه دلم قرص بود که سید اینجاست. در ضاحیه. کجای ضاحیه؟ نمی دانستم. اما مهم این بود که در ضاحیه بود و همین همیشه دلم را محکم می کرد. مثل بچه ای که دستش را محکم به دست پدرش داده. حالا سید هم رفته بود. ضاحیه زخمی بود. ضاحیه بدون سید برای من جهنم بود.‌ ترسناک بود. حالا تمام خاطرات من زخمی شده بود. "برج البراجنه" با تمام شلوغی هایش، "حی السلم" و خانه های قدیمی و کوچه های تنگش. حالا همه جا زخمی شده بود دیگر. نه من نباید از ضاحیه می گذشتم. زینب و ریحانه به خاطر گُل سَر به جان هم افتادند. تقصیر زینب بود. گل سر ریحانه را می خواست. ریحانه جیغ می زد و نمی داد. زینب گریه می کرد. یک لحظه نفهمیدم چه اتفاقی افتاد. راه را اشتباهی رفتم و حالا در "الاشرفیه" بودم. منطقه مسیحی نشین. مسیحی بودن منطقه اشکالی نداشت. اصلا سر راهم تا بيروت از روستاهاي مسيحي زيادي گذشته بودم. اما می دانستم که اینجا مرکز اصلی القوات اللبنانیة است. نمی دانم چرا ضربان قلبم بالا رفت. دست هایم می لرزید. هیچ دلیلی برای ترسیدن نبود. اما نمی دانم چرا. ترسیدم. شاید چون تنها بودم. شاید آنها هم جا خورده بودند از اینکه زنی با چادر و تنهایی آن هم در وسط جنگ با چند بچه قد و نیم قد و یک ماشین قدیمی افتاده باشد وسط کوچه های الاشرفیه. درست است که القوات اللبنانیة از نظر فكري و سياسي مخالف و حتى دشمن ما بودند اما باز هم اين ترس مفهومي نداشت. شايد چون برای اولین بار به این منطقه می آمدم. ریحانه و زینب بی خیال اوضاع هنوز به خاطر گل سر می جنگیدند و ریحانه موهای فرفری زینب را می کشید. زینب هم با دو جفت دندان تیز تازه اش به جان دست كوچک ریحانه افتاده بود. پشت ماشین قیامت بود و در دل من آشوب و رو به رویم کوچه های الاشرفیة. خواهرم مدام زنگ می زد. جوابش را نمی دادم. مثل گنجشکی که راه را اشتباه رفته و راه خروج را بلد نباشد و خودش را به در و دیوار بزند، تمام کوچه پس کوچه های "الاشرفیه" را با سرعت زیر پا گذاشتم. تصور اینکه ماشین به سرش بزند و خراب بشود یا بنزینش تمام شود ترسم را بیشتر می کرد. به جاده اصلی که افتادیم تمام هیکلم می لرزید. هنوز هم نمی دانم چرا اینقدر ترسیده بودم. اصلا دلیلی برای ترسیدن نبود. ماشین را نگه داشتم و سرم را روی فرمان گذاشتم. هنوز ریحانه و زینب می جنگیدند و برای اولین بار در عمرم دلم می خواست یک دست کتک مفصل به هر دوی آنها بزنم. ظهر به صیدا رسیدم و مستقیم سراغ خانه ای رفتم که شوهرم گفته بود. در که زدم زنی در را باز کرد و گفت قرار بوده خانه را خالی کنند و مستاجر جدید بیاید اما دوباره با صاحب خانه به توافق رسیده اند که بمانند. انگار یک سطل آب سرد روی سرم ریخته باشند. با خستگی تکیه دادم به ماشین. زن با تعجب گفت - مگه به شما اطلاع نداده بودند؟‌ سرم را آرام تکانی دادم و حرفی نزدم. شوهرم جواب نمی داد. دوباره سوار ماشین شدم. باید قبل از غروب دوباره خودم را به جبیل می رساندم. ادامه دارد ... راوي: زني از جنوب لبنان 📝رقیه‌کریمی https://t.me/jshmhh13399https://eitaa.com/shahidhadadian74 https://eitaa.com/jashh2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊🌷 رمز خودسازی ما این است که برای هر عمل مان، برای هر چیزمان، برای هر حتی اندیشه مان، یک علامت سوال جلویش بگذاریم که "چرا؟" یک دلیلی برای کارهایمان، دلیلی برای اندیشه هایمان، دلیلی برای فکرمان و دلیلی برای زندگی مان پیدا کنیم. شهید🕊🌷 🥀 به کانال همراه باشهدا تا آسمان بپیوندید↙️↙️ @shohadabarahin_amar
هدایت شده از آرام جان...🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥هم‌اکنون یک موشک اسراییلی از بالای سر ما رد شد ▪️حاج حسین یکتا زیر موشک باران رژیم صهیونسیتی: اخبار در لبنان پیچیده است و ما می‌بینیم که چه اظهار محبتی به مردم ایران می‌کنند؛ وقتی این خبر پخش می‌شود که خانم‌ها انگشتر و سینه‌ریز و دستبند خود را اهدا می‌کنند. ▪️اگر یک مجاهدی در خط مقدم می‌جنگد خیالش راحت است که یک امت پشتیبان اوست. گرم گرم طلا و نقدینگی که تحویل ما دادید ما امانت‌دار شما هستیم و می‌رسد به دست مردم لبنان. 🔴 👇 @bidariymelat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب شهادت حضرت مادر بود دقیقا مثل خود مادر تو کوچه غریب گیر آوردنش...😭😭 از بس مادری بود...و هر شب روضه حضرت زهرا سلام الله علیها گوش میکرد و بعد می‌خوابید... به رویاهایش رسید به آرزوی شهادت با صورت خونی رسید محضر حضرت سیدالشهداء... شهدایی🥀🕊️ حدادیان🕊️🥀 https://eitaa.com/shahidhadadian74
هدایت شده از اهل القرآن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📟 ⏱چهل ثانیه با سرشناس‌ترین قاری جهان 💠فرازی زیبا و روح‌انگیز از استاد عبدالباسط محمد عبدالصمد 📖سوره مبارکه کــهـف ، آیات ۶۷ الیٰ ۶۹ 🌊همراه با تصاویری زیبا از دریا... 👌ببینید و بشنوید و لـذّت ببرید ... کانـال آموزشی الحان و نغمات قـرآنـی https://eitaa.com/alhanqurani کانال اهل القرآن https://eitaa.com/ahlalquran ╰┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅╯
✍خانم رقیه کریمی نویسنده متن و روایتی زنانه و زنده از جنگ درجنوب لبنان با نام 🔰 🔥 جنگ به روستای ما آمد 🔥 متن های روایت در کانال دوسالانه ادبی شهید محمد حسین حدادیان می‌باشد. میتوانید برای نشان دادن شرایط زندگی عزیزان لبنان این روایت را منتشر کنید. اکنون هر کس قلم بزند یا خبر اوضاع لبنان و غزه و روایت این جنگ را منتشر کنند خودش نوعی جهاد است... والحمد لله که ایران مثل همیشه پیش قدم هستند در کمک به مظلومان عالم هستی و بویژه هم اکنون که مسلمان که محکم پای دین اسلام ایستادند در میان آتش 🔥 و ظلم و جور زمانه همچنان مقاومت می‌کنند را یاری میکنند. وبگوییم کوتاه ترین دعا..🤲 برای بلندترین آرزو...🦋 🤲اللهم عجل لولیک فرج 🤲 🔥 جنگ به روستای ما آمد 🔥 راوي : زني از جنوب لبنان ✍نویسنده خانم رقیه کریمی https://t.me/jshmhh13399 https://eitaa.com/jashh2 https://eitaa.com/shahidhadadian74
خانه ای از جنس نور.mp3
16.1M
فرمول_طلاییِ_زندگی_مشترک✨✨✨✨✨✨✨✨✨ ✅جهنم‌ها و بن‌بست‌های خانه‌تان را تبدیل به فرصت کنید «برای ساختن بهشت»!
کارگاه تفکر ۲۰.mp3
12.79M
۲۰ آنچه در پادکست بیستم می‌شنوید : - رابطه شادی با فکر کردن چیست؟ - چگونه دنیا برای اهل تفکر منبع شادی و لذّت می‌شود؟ - عدم تغذیه و تفکر درست چگونه می‌تواند به تولید ناآرامی و خستگی و اضطراب بینجامد؟ منبع پادکست : جلسه ۹ از کارگاه تفکر @ostad_shojae | montazer.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بِسْمِ الله الرَّحْمَٰن الرَّحيمِ خداوند برای بندگان خاص خودش، ایستادگی در برابر شیطان با مال و فرزند و جان را مقرر کرده است. شهید سیّد حسن نصرالله (رضوان الله تعالی علیه، تمام زندگی‌اش را برای ایستادگی در راه خدا هزینه کرد، تا جایی که خدای متعال او را همنشین اولیا قرار داد. حالا یادگاری از آن بنده‌ی صالح در میان ماست و ما رسالتی داریم تا آن یادگار را نیز مانند صاحبش در راه ایستادگی برای خدا به تعالی برسانیم. این یادگار، هدیه‌ی شهید سیّدحسن نصرالله به حجّت‌الاسلام سیّد هاشم الحیدری بوده است؛ جناب آقای سیّد هاشم الحیدری در مراسم وداع با پیکر سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، این انگشتر را به حاج محمود کریمی اهدا کردند. مشخصات اثر نام اثر: انگشتر عقیق شهید سیّد حسن نصرالله نگین: عقیق کهنه یمانی، طبع کبدی جنس رکاب: نقره ۹۲۵ نوع رکاب: دست ساز بحرینی سایز: ۶۲ این یادگار سیّد عزیز تا روز ۱۵ آذر ماه، روز شهادت حضرت صدیقه طاهره (سلام‌الله‌علیها) به روایت ۹۵ روز، به‌ فروش خواهدرسید. راه ارتباطی: ۰۹۰۲۲۱۱۹۸۰۰ پدر شهید محمد حسین حدادیان https://eitaa.com/shahidhadadian74
هدایت شده از پرورستان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 اگر به امام زمان(عجل‌الله) توسل پیدا کنی هر آدم بدی باشی خدا دستتو به برکت این توسل می‌گیره ... @parvarestan_ir
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 ⭕️ هفتمین جلسه حیات طیبه (شرح صحیفه سجادیه)و بررسی تحولات اخیر 💠 با حضور: استاد محمد 📃و اعطای گواهی حضور برای معلمین حاضر در جلسه 💰همراه با جمع اوری کمک های انسان دوستانه به جبهه مقاومت 🗓 سه شنبه 29 آبان ماه 1403 ⏰ ساعت شروع مراسم 15:00 الی 18:00 🕌 مشهدمقدس - قاسم آباد مسیرها: ۱- استادیوسفی دانشگاه آزاد اسلامی ،سالن اجتماعات شهدای گمنام ۲-میدان مادر بلوار شاهد، روبروی آتش نشانی،سالن اجتماعات دانشگاه آزاد اسلامی،سالن اجتماعات شهدای گمنام. 🚺 مهدکودک دایر است 🖥 مراسم با پهنای باند رایگان: 🔻 هیئت آنلاین: 📿https://heyatonline.ir/montazer.mhd 📡 لطفا نمایید. 📱کانون فرهنگی تبلیغی منتظران منجی ‌عجل الله تعالی فرجه الشریف @jalasate_ostad
4_6003746096575154118.mp3
8.21M
🕊️🥀بشنویم به نیابت شهدا🕊️🥀 🕊️🥀هرکسی باشهیدی خوگرفت.. 🕊️🥀روزمحشرآبروازاو گرفت...🦋 ✨ سلام خدابرشهیدان🕊️🥀✨ شهدایی🥀🕊️ حدادیان🕊️🥀 https://eitaa.com/shahidhadadian74
هدایت شده از پرورستان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ 🌷رفیق شهیدم سیدمحمد‌ حسینی بهشتی اسلام مسلمان را حساس می‌سازد، حساس در برابر ناروایی‌ها‌، انحراف‌ها، کجی‌ها، نادرستی‌ها و ناپاکی‌ها. ✨صبحتون‌شهدایی✨ ثواب اعمال امروزمون رو با ذکر صلوات هدیه می‌کنیم به امام‌زمان‌عج‌ورفیق‌شهیدم‌‌ سیدمحمدحسینی‌بهشتی📿 🌷🕊 @parvarestan_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤲🌦 دعای فرج الهی عظم البلا ☀️ بسمِ اللَّهِ الرَّحمَنِ الرَّحِيم ☀️ ❇️ الَهِي عَظُمَ البَلاءُ وَ بَرِحَ الخَفَاءُ 🔶 و انكَشَفَ الغِطَاءُ وَ انقَطَعَ الرَّجَاءُ ❇️ و ضَاقَتِ الأَرضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ 🔶 و أَنتَ المُستَعَانُ وَ إِلَيكَ المُشتَكَى ❇️ و عَلَيكَ المُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ 🔶 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ❇️ أولِي‌الأَمرِالَّذِينَ‌فَرَضتَ‌عَلَينَا طَاعَتَهُم 🔶 و عَرَّفتَنَا بِذَلِكَ مَنزِلَتَهُم ❇️ ففَرِّج عَنَّا بِحَقِّهِم فَرَجا عَاجِلا 🔶 قرِيبا كَلَمحِ البَصَرِ أَو هُوَ أَقرَبُ ❇️ يا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ 🔶 اكفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ ❇️ و انصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ 🔶 يا مَولانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ ❇️ الغَوثَ الغَوثَ الغَوثَ 🔶 أدرِكنِي أَدرِكنِي أَدرِكنِي ❇️ السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ 🔶 العَجَلَ العَجَلَ العَجَلَ ❇️ يا أَرحَمَ الرَّاحِمِينَ بحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ 🎙 با نوای حاج مهدی سماواتی شهدایی🕊️🥀 محمد حسین حدادیان 🕊️🥀 https://eitaa.com/shahidhadadian74 صوت تمااااااام دعا و مناجات‌ها اینجا 👇 @ppt_doa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°درخواست شهید مدافع حرم سجاد مرادی : هر کسی اذیت نمیشه و پیام منو می شنوه یک روز برا ما نماز بخونه، ممنون میشیم🌹🌹🌹 °زیباترین قسمتش فقط اونجاست که میگه : ان شاءالله اونور جبران بکنیم!🌱 😭😭😭😭😭😭😭 °برادران و خواهران جهت شادی روح شهید سجاد مرادی این ویدیو را در گروهها و کانالها قرار دهید. اجرکم عندالله 🙂
📿برخی از توصیه‌های اخلاقی عرفانی آیت‌الله سید عبدالله رحمة‌الله‌علیه ✍️عمده چیزی که برزخ را تاریک می‌کند، حرف پشت سر مردم است، غیبت، تهمت... یکی از چیزهایی که برزخ را روشن می‌کند، گره‌گشایی از کار مردم است. برزخ را گناهان، تاریک می‌کنند، و از آن طرف اعمال خیر، باعث روشنایی عالم قبر و برزخ می‌شوند. ✔️ خواهش می‌کنم حاضر جواب نباشید. من به جوان‌ها می‌گویم دیر نمی‌شود، بعداً جواب بدهید. کمی تأمل کنید. حاضر جوابی بعضی وقت‌ها آدم را محروم می‌کند. همین‌طوری زود چیزی را نپرانید، تمرین کنید و یک ذره دیرتر جواب بدهید. ✔️مشاجره‌ها و نزاع‌ها، نور باطن را خاموش می‌کند! بسیاری از بی‌حالی‌ها و عدم نشاط‌ها به جهت مشاجرات است! کم منزلی داریم که در آن پرخاش و تندی نباشد. روزی چندتا پرخاش باشد، برکات می‌رود و دیگر چیزی نمی‌ماند! حتی اگر حق هم با تو بود، در امور جزئی و شخصی مشاجره نکن، چون کدورت آور است. ✔️ نعمتی که انسان را از خدا غافل کند، نقمت و عقاب است. از جمله، گریه‌ی استدراجی است. حالِ گریه به او می‌دهند، که فکر کند آدم خوبی است! بعضی افراد هستند که در مجالس و هیئت گریه می‌کنند اما کارهایی از این‌ها سر می‌زند که سنگ را به گریه می‌‍اندازد! مسکین گمان می‌کند خیلی حال خوبی دارد! ✔️ در جامعه‌ ما تقوای لسانی خیلی کم است؛ بعضی از متدیّنین، اهل مسجد، اهل هیئت، تقوای لسانی را از دست داده‌اند! گویا غیبت واجب است و تهمت و افتراء مستحب! خدا می‌داند خیلی خطرناک است، توفیق سلب می‌شود، قلب تیره می‌شود، نشاط در عبادات موجود نیست. ✔️ بگذارید جمله‌ای کامل شود بعد ایراد بگیرید. نمی‌دانم چرا اینطوری هستیم! در خواهر و برادری هم حاضر نیستیم حرف یکدیگر را تا آخر گوش کنیم. می‌گوییم وایسا، شکر تو کلامت! خب شکر به چه درد می‌خورد؟ یا اگر از جمله‌ای خوشش نیاید می‌پرد وسط حرف! بابا جان صبر کن تا حرف اون آدم تمام شود. ✔️ خشم ما را بیچاره کرده است، نمی‌گذارد به جایی برسیم! هی دور خود می‌چرخیم، چرا که بداخلاقیم! امام صادق علیه‌السلام فرمود: «آدم بد اخلاق، معارف را پیدا نمی‌کند.» آقای طباطبایی اگر بداخلاق بود، المیزان نمی‌توانست بنویسد. بد اخلاقی با معارف جور در نمی‌آید. ✔️ماها ولخرج نورانیت و نور هستیم؛ کاری می‌‍کنیم، نورانیتی حاصل می‌شود؛ راحت کاری می‌کنیم که می‌رود و جایش را به ظلمت می‌دهد. شب بلند می‌شویم چندتا استغفار می‌گوییم و مشمول آیه «ویستغفرون بالاسحار» می‌شویم اما صبح می‌گوییم «حالا غیبت فلانی نباشد ها…» هیچی تمام شد و رفت ✔️ تعجب می‌کنم از بعضی‌ها! آقا یا خانم مؤمن ۲۰ بار عمره رفته، بار ۲۱ می‌گویند بیا پول عمره را بده برای جهیزیه دختر یتیم؛ می‌گوید نمی‌توانم؛ دوستانم می‌روند، من نروم؟! حالا بگو شما این همه رفتی، اخلاق را رعایت می‌کنی؟ مگر دین مسخره است؟! هر سال عمره می‌روی؛ یک عیب را از خودت دور نکردی؟ ✔️ فرد در حالی که تصور دارد خبری است وارد روز قیامت می‌شود اما ناگهان تعجب می‌کند؛پس نمازها و عمره‌ها چه شد؟میگویند دل شکستی! ریا کردی! زهر زبان ریختی! جوان عزیز اگر می‌خواهی به جایی برسی از خانه‌تان شروع کن! اگر دل خواهرت را شکستی، دل مادروپدر را شکستی، برو درستش کن. از خانه شروع کنید. ✔️ اهل قسم نیستم ولی مجبورم، دلم می‌سوزد. خانم‌ها،آقایان! بشنوید! به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها قسم اگر لطیف نباشید چیزی گیرتان نمی‌آید، خودتان را معطل نکنید. هی اوقات تلخی راه می‌اندازد، عصبانی می‌شود، بعد هم میخواهد بشود زبدةالعارفین؛ یک‌بار این قسم را خوردم که تا لطیف نشوید چیزی گیرتان نمی‌آید. ✔️ خدا گناه «آبرو بردن» را سخت میبخشد. امام باقر علیه‌السلام فرمودند: «کسی که آبروی مردم را نریزد، خداوند از گناهان او صرف‌نظر خواهد كرد.» اغلب جهنمی‌ها، جهنمی زبان هستند! فکرنکنید همه از دیوار مردم بالا میروند. یک مشت مقدس را می‌آورند جهنم به سبب اينكه آبرو میبردند! اسلام خواهان حفظ آبروی افراد است. ✔️ خبرهای بد را هیچ وقت در خانه نگویید؛ تا به خانه می رسد، می‌گوید تصادفی را دیدم! نمی‌خواهد بگویید. اصلا خبرهای منفی را در منزل نگویید. شما را به خدا قسم میدهم این‌ها را رعایت کنید؛ ضربه‌هایی به خانواده زده می‌شود که جبران نمی‌شود. چیزهای پریشان کننده نگویید. به همسر و بچه‌ها آرامش دهید. ✔️ مردم فکر می کنند اولیاء خدا روزی هزار رکعت نماز می خوانده اند که این طوری شدند. خیر؛ آنها فقط در اثر داشتن صفات عالیه به این جا رسیدند ✔️ صفات عالیه انسان را ده فرسخ ده فرسخ جلو می اندازد یک خشم فرو خوردن آدم را از هزار رکعت نماز زودتر به خدا می رساند، یک دل شاد کردن تو را خیلی زودتر می رساند، یک مادر خوشحال کردن زودتر می رساند. از اینجا باید شروع کنیم. اینجا را درست کن بعد هزار رکعت نماز خودش می آید، خودت مشتاق می شوی.