فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توی مشکلات
از ریزه خواران #امام_زمان بخواهید
برای شما دعا کنند
#الهم_عجل_لولیک_الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚توصیه امام زمان(عج) برای حل مشکلات
و گرفتاری ها
💐#ویژه_ولادت_حضرت_زینب_س
🎙استاد حسین انصاریان
موسسه روایت سیره شهدا 14020824_01_01.mp3
5.81M
گزارش صوتی
شب شیدایی
ویژه برنامه
سالگرد شهادت شهیدان زین الدین
🎤 روایتگری
حجت الاسلام جوشقانیان
⌚️چهارشنبه ۲۴ آبان
🕌 قم _ گلزار شهدای علی ابن جعفر
┅══❉💠❉══┅
#شهیدان_زین_الدین
#روایتگری
#گلزار
🕊 موسسه_روایت_سیره_شهدا
🆔 @ravianerohani_ir
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
موسسه روایت سیره شهدا 14020824_01_01.mp3
5.81M
گزارش صوتی
شب شیدایی
ویژه برنامه
سالگرد شهادت شهیدان زین الدین
🎤 روایتگری
حجت الاسلام جوشقانیان
⌚️چهارشنبه ۲۴ آبان
🕌 قم _ گلزار شهدای علی ابن جعفر
┅══❉💠❉══┅
#شهیدان_زین_الدین
#روایتگری
#گلزار
🕊 موسسه_روایت_سیره_شهدا
🆔 @ravianerohani_ir
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
هدایت شده از موسسه روایت سیره شهدا
موسسه روایت سیره شهدا 14020824_04_01.mp3
11.19M
گزارش صوتی
شب شیدایی
ویژه برنامه
سالگرد شهادت شهیدان زین الدین
🎤 روایتگری
حاج حسین یکتا
⌚️چهارشنبه ۲۴ آبان
🕌 قم _ گلزار شهدای علی ابن جعفر
┅══❉💠❉══┅
#شهیدان_زین_الدین
#روایتگری
#گلزار
🕊 موسسه_روایت_سیره_شهدا
🆔 @ravianerohani_ir
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید زهرایی شهید محمد اسلامینسب
شهیدبرونسی یک بار خیلی دیر از منطقه به خانه آمد، شب همه خوابیده بودیم که متوجه شدم صدای شهید میآید، در خواب با کسی صحبت میکرد و میگفت، یازهرا(س).
چند بار صدایشان کردم اما اصلاً متوجه نمیشدند، در حال و هوای خودشان بودند وقتی توانستم بیدارشان کنم، ناراحت شد، به سمت اتاق دیگری رفت، من نیز پشت سرش رفتم، دیدم گوشهای نشست، اسم حضرت فاطمه(س) را صدا میزد و از شدت گریه، شانههایش میلرزد، آرامتر که شد، به من گفت: چرا بیدارم کردی، داشتم اذنشهادتم را از بیبی فاطمه(س) میگرفتم.
#به_روایت: همسر بزرگوار شهید
@shahidgomnampardisan
شهیداحمدکاظمی ارادت عجیب به حضرت زهرا (س) داشت، در هر پست و مقامی بود مجلس عزای فاطمیه را برپا میکرد و خودش هم مانند خادمان، در کنار در میایستاد و خوش آمد میگفت.
وقتی به فرماندهی نیروی زمینی انتخاب شد در مراسم رسمی پشت تریبون رفت و خدا را به حق حضرت زهرا (س) قسم داد و گفت «من دوست داشتم در نیروی هوایی شهید شوم ولی انشاءالله در نیروی زمینی دوران شهداتم فرا برسد.»
در حین عملیات به سختی مجروح شد، ترکش به سرش خورده بود. با اصرار او را به بیمارستان صحرایی بردیم. شهید کاظمی میگفت «کسی نفهمد من زخمی شدم. همین جا مداوایم کنید. میخواست روحیهی نیروها خراب نشود.»
دکتر گفت «این زخم عمیق است، باید کاملاً مداوا و بعد بخیه شود» به همین دلیل بستری شد. خونریزی او به قدری زیاد بود که بیهوش شد. مدتی گذشت، یک دفعه از جا پرید!
گفت «بلندشو، باید برویم خط» هر چه اصرار کردیم بیفایده بود. بالاخره همراه ایشان راهی مقر نیروها شدیم. در طی راه از ایشان پرسیدم: شما بیهوش بودی، چه شد که یکدفعه از جا بلند شدی؟ هر چه میپرسیدم جواب نمیداد.
قسمش دادم که به من بگویید که چه شد؟ نگاهی به چهرهی من انداخت و گفت «میگویم، به شرطی که تا وقتی زندهام به کسی حرفی نزنی.»
بعد خیلی آرام ادامه داد «وقتی در اتاق خوابیده بودم، یک باره دیدم خانم فاطمه زهرا (س) آمدند داخل اتاق، به من فرمودند: چرا خوابیدی؟ گفتم: سرم مجروح شده، نمیتوانم ادامه دهم. حضرت زهرا (س) دستی به سر من کشیدند و فرمودند: بلند شو، بلند شو، چیزی نیست، برو به کارهایت برس.»
شبی بنده خواب دیدم به محضر امام رفتهام. حضرت امام به من فرمودند: شنیدهام در اسارت کمتر یاد حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) میکنید و از ایشان غافل هستید؟ من همان لحظه از خواب پریدم و چند بار خواب را برای خودم مرور کردم و بعد ماجرا را برای یکی از دوستان تعریف کردم.
ایشان گفت: این هشداری بوده که امام به ما دادهاند. مسأله را همان روز با مسئول فرهنگی اردوگاه در میان گذاشتیم و قرار شد ذکر حضرت زهرا(سلام.اللهعلیها) را جزو برنامههای مذهبی خود قرار دهیم. از آن زمان به بعد مشکلات اسرا کمتر شد و آرامش خاصی بر اردوگاه حاکم شد. ما این را هم مدیون حضرت امام و توصیه ها و هدایت های ایشان بودیم.
صفرعلی محمدی
منبع: کتاب رمزمقاومت جلد2، صفحه:169
توسل شهید «محمد مصطفیپور» به حضرت فاطمه زهرا (س)
شهید «محمد مصطفیپور» وقتی به شهادت رسید، هنوز به پانزده سالگی نرسیده بود. قبل از عملیات، داده بود جلو پیراهنش نوشته بودند:
آنقدرغمت را بهجان پذیرمحسین (ع)
تا قبر تو را بغل بگیرم حسین (ع)
میگفت: دوست دارم تیر روی سینهام بخورد و شهید شوم.
دعایش زود مستجاب شد و در عملیات والفجر هشت، تیری سینهاش را شکافت؛ همان جایی که شعر را نوشته بود. ترکشی هم پهلویش را شکافت تا نشانی از حضرت زهرا (س) بر جسمش یادگار بماند.
هدایت شده از قرارگاه اساتید وطلاب انقلابی حوزه علمیه قم
26.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بی نهایت مهم استدعا دارم تا آخر ببینید
🔻افشای شیخ قمی از ناگفتههای سّری از مرگ پروژه هوش مصنوعی در جهان به واسطه عملیات #طوفان_الأقصى 💯نبینی ضرر کردی💯الحق که فلسطین کلید رمزآلود ظهور است ...
@کشکول بصیرت
🇮🇷 کانال قرارگاه اساتید و طلاب انقلابی
🍂 @gharar_a
هدایت شده از موسسه روایت سیره شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
..
🍃امام خامنه ای:
میرزا کوچک، مرد تنهایی بود که به دو قدرت بزرگ آن روز دنیا - یعنی روسها و انگلیسیها - یک «نه»ی بزرگ گفت.
نه با روسها ساخت، نه با انگلیسیها؛
#میرزاکوچکخانجنگلی
#سالگرد_شهادت
#موسسه_روایت_سیره_شهدا
@ravianerohani_ir
هدایت شده از شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
D1738634T16089712(Web).mp3
9.99M
#کتاب_صوتی 🎧
📗دستےڪههرگزازسینهجدانشد!
فصل ❻
#شهیداحمدعلینیری
اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
┉┉┉•••◂ 𖦹💚🕊𖦹▸•••┉┉┉
فصل 5👇🏻
https://eitaa.com/parastohae_ashegh313/29851
هدایت شده از شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
.
در مهاباد مستقر بوديم . وقت نماز ، قرار شد نماز را به جماعت بخوانيم 🍃 روحاني در جمع ما نبود ؛ همه ، بچه هاي سپاه بوديم.
بروجردي هم در ميان ما بود . گفتيم : امام جماعت بايستد 🙃 قبول نمي کرد . همه دورش جمع شدند و اصرار کردند . همه اش بهانه مي آورد و مي گفت : چرا من ؟ يکي از ميان خودتان جلو بايستد 🙄
ولي چه کسي حاضر مي شد در جايي که بروجردي حضور دارد ، امام جماعت بايستد🥰
با هزار مشکل او را فرستاديم جلو ؛ رفت امام جماعت ايستاد و نماز را خوانديم ✨
نماز ظهر که تمام شد دسته جمعي دعا خوانديم 🤲🏻 دعا که تمام شد صلوات فرستاديم 📿 اما با تعجب ديديم که بروجردي برخاست و ايستاد😳مدتي به ما نگاه کرد و بعد شروع به صحبت کردن نمود .
گفت : بچه ها ! مواظب باشيد به خدا دروغ نگوييد خدا مي بيند و از قلب ما خبر دارد💔
ساکت شد و به فکر فرو رفت. دوباره گفت : شما که مي گوييد الهي عظم البلاء ، آيا اعتقاد داريد که بلا داريد ؟ کدام بلا را مي گوييد ؟ واقعاً به اين درجه رسيده ايد که دچار بلا شده باشيد؟ 🕊
همه مات و مبهوت شده بودند. فکر کردم که آيا واقعاً دعاهايم از ته دل و از عمق وجودم است؟! 🥀 آيا آن بلايي را که بارها و بارها در دعا زمزمه کرده ام ، مي دانم چيست؟! آيا با خودم رو راست هستم؟!🕊
مدتي گذشت؛ نشسته بوديم و درباره حرف هاي او فکر مي کرديم. يکي از بچه ها بلند شد و تکبير گفت. بروجردي مي خواست قامت ببندد؛ آن قدر توي فکر رفته بوديم که متوجه نشديم او کي به نماز ايستاد 🍃
صداي مکبّر که بلند شد، از جا برخاستيم. آماده نماز دوم شديم ، ولي حرف هاي او هنوز توي گوشم بود😔
#شهید_محمدبروجردی
@parastohae_ashegh313
هدایت شده از شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
#شهید_سید_محمدرضا_سیاهپوش
مادر شهید ، صدیقه خانم در آخرین وداعش با فرزند با یک نگاه و تبسم به او گفت : برایت هر روز صدقه کنار می گذارم و دعا میکنم که سلامت برگردی! 💔 ولی سید حمیدرضا در پاسخ به مادر میگوید : من هم از مادرم فاطمه زهرا (سلام الله علیه ) میخواهم تا شهید شوم و به لقاء الله ببپوندم.🍃🕊
پیکرش مدت ها در منطقه برجا ماند و سال ۱۳۷۶ پس از تفحص در گلزار شهدای شهرستان قزوین به خاک سپرده شد 🥀
@parastohae_ashegh313
هدایت شده از شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
#وصیت_نامه
#شهید_حاجعلی_محمدیپور
اي دنياييان نادان و منحرف آگاه باشيد كه ما سرباز خميني بزرگيم ✨
ما كفن شهادت كه كفن شهادت همان لباس بسيجي است پوشيده ايم و در درياي خون شنا ميكنيم تا به ساحل آزادي برسيم✌️🍃
@parastohae_ashegh313
هدایت شده از شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
23.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عالم پیداست یک خبریه رفقا
ما رسیدیم پشت دیوارههای بیتالمقدس‼️
🎙حاج حسین یکتا
#طوفان_الاقصی | #فلسطین | #غزه
اللهمعجللولیکالفرج
﹏﹏⃟🕌🕊﹏﹏
@parastohae_ashegh313
هدایت شده از شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
#معجزه_شهدا
✅ معجزه شفای پسر بچه ای که سرطان داشت
#شهید_عبدالمطلب_اکبری
🌹نوزدهم فروردین ماه یک هزار و سیصد و شصت و شش شهید عبدالمطلب اکبری به وصال یار رسید
همانطور که میدانید و موثقا مشهور هست این شهید بزرگوار مستجاب الدعوه می باشد
خوب است یک نمونه آن را که از حاجت گرفتگان شنیده ام بازگو نمایم.
🔸یک روز جهت کاری به اتفاق دایی ام حاج حفیظ الله به بنگاه سعید جعفری مراجعه نمودیم به طوری که هنوز از ماشین پیاده نشده ایشان کنار ماشین بنده قرار گرفت و به محض مشاهده عکس شهید که روی پلاک پلاستیکی تهیه شده در یادواره ،
با اصرار خواهان آن شد. که بنده آن را تقدیم نمودم .
🔸ایشان واقعه ای را بیان نمود و فوق العاده به شهید ارادت می ورزید، او گفت قبل از دیدن کرامت این شهید من چندان اعتقادی به دین و خدا و... نداشتم خداوند پسری به ما عنایت نمود در دو یا سه سالگی شاهد کسالت فرزند شدیم و با مراجعه به پزشک و انجام آزمایشات متعدد افت شدید پلاکت خون که نشانه سرطان خون می باشد تایید شد.
🍂تمام مراجعات لازم به پزشک های متعدد انجام گرفت اما همه جواب ها منفی و باید آماده از دست رفتن فرزندمان بودیم نه خواب نه خوراک شب و روزمان شده بود گریه و زاری تا اینکه در روز ترخیص فرزندمان جهت آوردن به خانه که پس از قطع امید از درمان صورت گرفت یکی از هم شهری ها گفت حالا دارید بچه تون را می برید خانه قبلش یه سر بروید گلزار شهدای شهید آباد آنجا شهیدی هست که #مستجاب_الدعوه هست...من هم گفتم چشم با وجودی که اعتقاد چندانی نداشتم بچه را آوردیم سر قبر شهید هم من هم مادرش گریه کردیم و از شهید درخواست کمک..
🔸رفتیم منزل شب دیدم بچه ام حالش بهتر شد صبح بردیم آزمایش اورژانسی کردیم ناباورانه دیدیم پلاکت رشد نموده دوباره برگردانیم همان بیمارستان در شیراز آزمایش دوم روند رشد بهتر و ادامه امیدوار کننده بعد از یک هفته شرایط پلاکت صددرصد طبیعی و بهبودی کامل را نشان داد
⭕️به طوری که کادر درمانی کاملا شوکه شدند
و الان فرزندم در شرایط کاملا سالم بوده و چون دسترسی به عکس نداشتم از عکس روزنامه ای ایشان در منزل استفاده می کردم
❣و به بنده گفت الان این عکس پلاک را جهت تزیین و اهدا به فرزندم که در منزل، این شهید را عمو خطاب می کند خواهانم.
شادی روح شهدا صلوات
اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
در مراسم غروب جمعه در جوار شهید گمنام میزبان مهمانی عزیز بودیم که جلسه را عطرآگین به عطر حضرت زهرا(س) کرد. شهیدگمنامی که آمده بود تا خبر خوش برای استجابت دعاهای زائرین باشد.