eitaa logo
شهید محمدحسین حدادیان
2.9هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
799 ویدیو
35 فایل
کانال رسمی شهید مدافع ولایت و امنیت محمد حسین حدادیان 🌷 ولادت : ۲۳ دی ۷۴ 🌷 شهادت : ۱ اسفند ۹۶ 🌷خیابان پاسداران تهران توسط دراویش داعشی صفت. https://www.aparat.com/shahidhadadian74 ادمین : @farhadhadadian ارتباط باخانواده شهید09022119800
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از انتشارات شهید کاظمی
📣📣 2 🔹آغاز دومین دوره پویش کتابخوانی دلتکانی 🔺با محوریت کتاب تحسین شده 🔸روایت ناب زندگی شهید 🔸به قلم (نویسنده کتابهای سربلند و عمارحلب) ▪️جهت آشنایی با بخش های مختلف این پویش به لینک زیر مراجع بفرمایید lish.ir/1NEW ⏰مهلت شرکت در مسابقه: اول اسفند ماه سالروز شهادت شهید حدادیان 🎊🎁جوایز: 15 کارت هدیه دو میلیون ریالی به 15 نفر ➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔰فروش ویژه کتاب آرام جان ✅ همراه با امضای متبرک مادر شهید ❄️🌹❄️🌹❄️🌹❄️🌹❄️🌹 🌏 خرید آسان ◀️ lish.ir/1NDP 📲 ارسال "آرام جان" به سامانه ◀️ 3000141441 📞 مرکز پخش ◀️ 02537840844 ❄️🌹❄️🌹❄️🌹❄️🌹❄️🌹 🍃 ما را دنبال کنید... 📌 انتشارات شهید کاظمی 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب در کشور 🆔 @nashreshahidkazemi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 انتشار | به مناسبت سالروز تولد شهید محمد حسین حدادیان 1374/10/23 و ایام شهات شهید وسه نفر از پرسنل مظلوم ناجا . که شبِ شهادت حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها؛داعشی وار بشهادت رسیدن 🌷تقدیم به شهدای فاطمی... 🦋شهدایی که در شب شهادت حضرت فاطمه ی زهراء (س) در کفِ خیابانِ تهران، زیر ارابه های منتصب به فرقه ی ضالّه ی نعمت اللهی ، مظلومانه به شهادت رسیدند. 🦋یاد بسیجی عزیز شهید محمد حسین حدادیان گرامی باد.🌷 ‌ •┈┈••✾••┈┈•
https://digipostal.ir/cn9t5fb مشاهده کارت پستال ولادت شهید محمد حسین حدادیان
10.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مجموعه "یکی بود یکی نبود" 🎬پویانمایی های کوتاه از زندگی نامه مدافع ولایت و امنیت محمدحسین حدادیان 🌷 🌸۲۳ دی ماه سالروز تولد این شهید عزیز را گرامی میداریم. روحش شاد و یادش همیشه در دلهای مردم ایران جاویدان 🇮🇷 eitaa.com/shahidhadadian74 ایتا 🇮🇷 aparat.com/shahidhadadian74 آپارات 🇮🇷 ‌t.me/shahidhadadian تلگرام
شهید محمدحسین حدادیان
‍ برف آهسته می‌بارید ، زمین پیراهن سفید به تن کرده بود و هلهله کنان پذیرای بود. مادر از پنجره زمستان را تماشا می‌کرد. موهای سپید درخت پرتقال را می‌نگریست گیسوان او هم دست کمی از موهای درخت نداشت...زمین را نگاه می‌کرد هنوز رد پایش در حیاط به یادگار مانده بود بعد از سه سال صدای خنده ها و شیطنت های محمد حسین همان طراوت قبل را داشت. ذهنش به بیست و پنج سال پیش رفت آن زمان که صدای گریه نوزادی در خانه پیچید اذان و اقامه در گوشش خواندند و نامش را محمد حسین نهادند. لحظه ای را به یاد آورد که دردانه اش را به آغوش کشید و جاذبه کاری کرد که پیوندی وَرای پیوند مادر فرزندی میان او و محمد حسینش ایجاد شود آرزوی مادر دیدن محمد حسین در لباس خادمی بود و خداوند چه زود مادر را به آرزویش رساند. به فراز بأبی أنتَ وَ اُمی و نَفسی و... زیارت عاشورایش جامه عمل پوشاند و به فرزندش که اذن پرواز میخواست این اجازه را داد پرواز به سوی ، جایی که عباس های زینب گرد هم آمده بودند پسر او هم یکی... و تقویم به اسفند نود و شش میرسد و دوباره را در تهران به تصویر میکشد ، هوا گرگ و میش است و صدای اذان صبح در خیابان پاسداران می‌پیچد. تنی چاک چاک کف خیابان افتاده ، مادر این صحنه را میبیند و قتلگاه پیش چشمانش جان میگیرد ، تنی تیر باران که خون سرخش فرش خیابان شده ، کفتار ها بوی خون مشامشان را پر کرده و هیچ جوره نمی‌شود از دور پیکر دورشان کرد که با پنجه های تیزشان تنش را می‌درند و آخرین نفس های خیسش به گوش می‌رسد که همراه اذان زمزمه می‌کند: أشهَدُ‌أن‌لاإلهَ‌إللّٰه وَ أشهَدُ‌أنَّ‌مُحَمَّدًرَسول‌ُاللّٰه... و آرام چشمانش را میبندد ، در اُمُّ‌القُری جهان اسلام ، خیابان پاسداران دوباره به پا شد و تولدی دوباره برای خادم رایت‌العباس رقم خورد... ✍نویسنده: 📅تاریخ تولد: ٢٣ دی ۱٣٧۴ 📅تاریخ شهادت: ۱ اسفند ۱٣٩۶ 🥀مزار شهید: امامزاده علی اکبر چیذر