eitaa logo
قِــطـعِـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🍀
223 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
509 ویدیو
43 فایل
دِل شِکَسـتِه ی عَــٰاشِق💔 بـَـرای پَــروٰاز🍃 نیٰـازی بِه‍ بٰــال نَدارَد ....💕 .•°{شهید آوینی}°•. تـودعـوت‌شـده‌ےشهــدایے🙃♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️ چند روز مانده تا محرمتــــ🌸✨ مدد یا اربابـــــ🍃 خودت ایݩ حرّ پشیماݩــــ😔 شده ات را دریابــــ💔 •|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|• 🎈 @shahidhojajjy🎈
آقاجان! شما گاه و بےگاه مهمان مےشوید... مهمان دل هایـےڪه خالے از بےارزشے ها باشد... نه مهمان ڪسانے که هرچیزی را مےشود در دلشان یافت... این دلے ڪه دیگر شده،جای همچو شمایی نیست آقاجان. امانت اند پیش ما...امانت خدا امانتدار خوبی باشیم ادرڪنی یا الهے •|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|• 🎈 @shahidhojajjy🎈
#پروفایل_مذهبی •|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|• 🎈 @shahidhojajjy🎈
@EaShg313_bot(2).attheme
101.3K
❤️✨ 💫 🌸🍃 •❥•❤️🌿 •|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|• 🎈 @shahidhojajjy🎈
🍃🌹 مصطفۍ هراسان از خواب بیدار شد . ولۍ دیدم داره مۍ خنده ! علت رو سوال کردم ، گفت : خواب دیدم که بالاۍ یک تپه ایستاده ام . (عج) را دیدم . آقا دست روۍ شانه ام گذاشت و گفت : مصطفۍ از تو راضی هستم ..🌸✨ 🌷 •|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|• 🎈 @shahidhojajjy🎈
... پایے که ما را براے اقامہ نماز نبرد ، چگونہ ما را بہ بہشت خواهد برد؟! 🍂🌸 😊🌷 😌
🦋✨ ازش پرسیدم: این همه به فقیران کمک میکنی چیزی برای خودت باقی می ماند؟! خیلی آرام گفت: من کاره ای نیستم،من فقط وسیله هستم، روزی دهنده خداست♥️✨ 🌀شهیدابراهیم‌هادی •❥•❤️🌿 •|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|• 🎈 @shahidhojajjy🎈
به هر ڪسـ قسمتے دادے خدایا شهادتـ قسمتـ ما مےشد اے کاشـ 😔 •|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|• 🎈 @shahidhojajjy🎈
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• #پــــــــــــرو😍✨ #دختــــرونهـ♥️🍃 #شــهــدا🕊 ^_^ دستتـو بده بهـ شهـدا😍 بیـا بالا↑ اللهـم عجـݪ لولیـڪ الفـرجـ... بحـق زینـب ڪـبری(س)🍀🌸 . •|ڪـانال قطعـهـ ای از بهـشت🌳|• @shahidhojajjy
♥️🍃💔 •|🕊|• بخـدا دݪمـ تنگـهـ بـراے... غـروبـ شݪمچـهـ🍃 °|اللهمـ الرزقـنا شهـادتـ‌|° •|کانال قطعـه ای از بهـشت🌳|• @shahidhijajjy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🍃 [ 😅😂 ] یه بچه بسیجے بود خیلی اهل معنویت و دعا بود ... برای خودش یه قبری ڪنده بود. شب ها مےرفت تا صبح با خدا راز و نیاز مےڪرد. ما هم اهل شوخے بودیم 😆 یه شب مهتابـے ، سه چهار نفر شدیم توی عقبه... گفتیم بریم یه ڪمے باهاش شوخے ڪنیم‌! خلاصه قابلمه ی گردان را برداشتیم با بچه ها رفتیم سراغش... پشت خاڪریز قبرش نشستیم. اون بنده ی خدا هم داشت با یه شور و حال خاصے نافله ی شب مے خوند. دیگه عجیب رفته بود تو حال! ما به یڪے از دوستامون ڪه تن صدای بالایـے داشت، گفتیم داخل قابلمه برای این ڪه صدا توش بپیچه و به اصطلاح اڪو بشه، بگو: اقراء 😲 یهو دیدم بنده ی خدا تنش شروع ڪرد به لرزیدن و به شدت متحول شده بود 😨 و فڪر مےڪرد براش آیه نازل شده! 😢 دوست ما برای بار دوم و سوم هم گفت: اقراء 😁 بنده ی خدا با شور و حال و گریه گفت: چے بخونم ؟؟!!! رفیق ما هم با همون صدای بلند و گیرا گفت : بخون 😂😂😂😂 🌷🍃 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• •|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|• 🎈 @shahidhojajjy🎈