#خاطره 🌸🍃✨
داعش میخواست شهر العیس را بگیرد.خیلی هم برای تصرف شهر چنگ و دندان تیز کرده بود و خودش را به آب و آتش میزد.
یک شب بالاخره با تویوتاها و ماشین های شاسی بلندشان حمله را آغاز کردند.
اول توی منطقه پخش شدند و بعد شروع به شلیک سمت نیروها کردند.درگیری شدیدی شروع شد.
من و تعدادی از بچه ها در یک قسمت از خط مقدم بودیم و محسن و عده ای از نیروها در قسمتی دیگر از خط.
محسن آن شب با تانک تی ۹۰ کار میکرد.تانک بسیار حرفه ای و پیشرفته ی روسی،که البته هرکسی مهارت کار کردن با آن را نداشت.
محسن با دوربین ترمال که تا فاصله پنج کیلومتری را میبیند،داعشی ها را دید.
سریع آنهارا هدف گرفت و با شلیک توپ،سه تا از تویوتاهای داعشی را فرستاد هوا.
همین باعث شد که بقیه نیروها قوت قلب بیشتری بگیرند و حسابی سمت داعش توپ بیندازند.
آن شب محسن و گروهشان توانستند غوغا کنند و ضربه ی سنگینی را به داعشی ها بزنند.
فرداش که حاج قاسم سلیمانی منطقه را دید با تعجب گفت:«دست مریزاد.دیشب کیا روی تانک بودند؟!حسابی شاهکار کردند.»
حاج قاسم به دلیل شلیک های زیاد و دقیق محسن و گروهش،اسم آن شب را
«لیله الفتوح» گذاشت...
کتاب
❤️حجت خدا❤️
#سردار_بیسر
#شهید_محسن_حججی🥀🖤
🌹شهیـــد محســـن حججـــی🌹
@shahidhojajjy