eitaa logo
قِــطـعِـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🍀
223 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
509 ویدیو
43 فایل
دِل شِکَسـتِه ی عَــٰاشِق💔 بـَـرای پَــروٰاز🍃 نیٰـازی بِه‍ بٰــال نَدارَد ....💕 .•°{شهید آوینی}°•. تـودعـوت‌شـده‌ےشهــدایے🙃♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
حال من چھ ڪنم...!؟ با نگاهش گریھ ام میگیࢪد... با گریھ اش گریھ ام مےگیرد... با خندھ اش گریھ ام مےگیرد... من با بود و نبود او گریھ مےکنم !... @shahidhojajjy
23.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 فوری😱 🔴 فیلم/عملیات انتقام نظامی از خون حاج قاسم رزمندگان جنبش مقاومت اسلامی "نُجَباء عراق" با فرمانده شهید «حاج ابومهدی المهندس» میثاق می‌بندند که "بیرق خون‌خواهی" را برافراشته نگه دارند. @shahidhojajjy
رقص و جولان بر سر میدان کنند رقص اندر خون خود مردان کنند چون رهند از دست خود دستی زنند چون جهند از نقص خود رقصی کنن @shahidhojajjy
⭕️ داعش به کردستان عراق رسید. آمریکایی‌ها به بارزانی گفتند شهر را تخلیه کن. ناامید با سپاه قدس تماس گرفت. حاج‌قاسم گفت: کاک مسعود یک شب مقاومت کن صبح نشده حاج قاسم با ۷۰ نیرو، تکفیریها را تارومار کرد. اسیر داعشی گفته بود در یک قدمی فتح اربیل فهمیدیم سلیمانی آمده، روحیه‌مان را باختیم. @shahidhojajjy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انگشترت هنوز در دستت بود،💔 زمانی که دشمن تو را به شهادت رساند.🕊 این انگشتر یادبودی از تو خواهد بود.☘ از دلـــــیرے هایـــــٺــ، از شــــجاعــــتـ هایــــــٺــ،🍃 👌🏻 @shahidhojajjy
دݪ بہ یــاد ٺۅ گـڔیــاݩـ دیـده‌ام پـر از بـارانـ...💦 ایـن سحـر ڪجـا بودے حضــرت سلیمانے🌒 مثـل مــاݪڪ اشتـر یـاور علے گـشـتے🌌 پـشـٺـ مـرٺضے بـودے حضـرټــ سلیمانے🎈 @shahidhojajjy
7.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔 ویدئوی منتشر نشده از لحظه به خاک سپاری سیدالشهدای مدافعان حرم @shahidhojajjy
قِــطـعِـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🍀
#پارت_سیزدهم ♥️خاطراتی از شهید محسن حججی♥️ #حجت_خدا خانه اش #طبقه ی_چهارم بود توی یک مجتمع مسکونی. آ
♥️خاطراتی از شهید محسن حججی♥️ دولتی و رسمی را دوست نداشت. خوشش نمی آمد. بهم میگفت: "زهرا، اونجور حس میکنم برا کارهای ، دست و بالم بسته میشه. "😉 با این وجود، یکبار پیشنهاد رو بهش دادم. گفتم: "محسن من دلم نمیخواد برا یه لحظه هم ازم دور باشی. اما اگه به دنبال میگردی، من مطمئنم شهادت تو توی سپاه رقم میخوره."😌 این را که شنید خیلی رفت توی فکر. قبول کرد. افتاد دنبال کارهای پذیرش سپاه. 😍 در به در دنبال بود.😇💚 . °°°°°°°°° سپاه قبولش نمی کرد.😢 بهانه می آورد که: "رشته ات برق است و به کار ما نمی آید و برو به سلامت."😐 برای حل این مساله خیلی دوندگی کرد.😮 خیلی این طرف و آن طرف رفت. آخرش هر جور بود درستش کرد.😍💪🏻 این بار آمدند و گفتند: "دندون هات هم مشکل دارن. باید عصب کشی بشن"😩 آهی در بساط نداشت. رفت و با بدبختی پولی را قرض کرد و دندان هایش را درست کرد.🤗 آخر سر قبولش کردند.😇🤗 خودش میگفت :"اگه قبولم کردن، اگه من رو پذیرفتن،دلیل داشت.😇 رفته بودم سر قبر حاج احمد. رو انداخته بودم به حاجی."😍😎 •••