eitaa logo
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
2.2هزار دنبال‌کننده
31.7هزار عکس
12.8هزار ویدیو
106 فایل
❣🍃بسم رب خادم الشهداء🍃❣ 🥀شھید...به‌قَلبت‌نگـاھ‌میکُند اگࢪجایےبࢪايَش‌گذاشتھ‌باشےمےآيد‌مےمانَد لانھ میکُند تاشھيدت‌ڪُند ﴿شهیدحجت الله رحیمے♡﴾️🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😍✋ اللهّمَ صَلّ عَلے عَلے بنْ موسَے الرّضا المرتَضے الامامِ التّقے النّقے و حُجّّتڪَ عَلے مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثرے الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ ڪثیرَةً تامَةً زاڪیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَـہ ڪافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلے اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِڪَ رضایم_ خدا جدا _نکند @shahidhojatrahimi
امام صادق (عليه السلام) : ✍ إنّ الرَّجُلَ يُذنِبُ الذنبَ فَيُحرَمُ صلاةَ الليلِ، وإنّ العَمَلَ السَيِّءَ أسرَعُ في صاحِبِهِ مِنَ السِّكِّينِ في اللَّحمِ. 👌 همانا انسان گناهى مى كند و به سبب آن از نماز شب محروم مى شود. و همانا سرعت تأثير كار بد در آدمى از سرعت تأثير كارد در گوشت بيشتر است... 📚 الكافي ، ج۲ ، ص۲۷۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😍✋ 🍂در حسرت یک نگاه تا کی؟ چشمم به در و به راه تا کی؟ 🍂از هجر تو دل غمین و تنها باشم من بی پناه تا کی؟ عج
4_6030397476748396774.mp3
8.36M
💬 قرائت دعای "عهــــد" هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه ❤️🌹
سلام‌مےڪنم‌ازدورومطمئن‌هستم پس‌ازسلام‌دراین‌سینہ‌غم‌نمےماند بدم‌قبول‌ولےاین‌امید‌رادارم ڪه‌حسرت‌حرمٺ‌بردلم‌نمےماند(: 😍✋
از عشق تو رهبرا نمردن ظلم است در گوشه ‌خانه‌ جان‌ سپردن‌ ظلم ‌است مـن مـــقلـــد "فاطــــمه زهـــرایــم" در راه ‌تو یک ‌سیلی ‌نخوردن‌ ظلم‌ است
بدون عطـر بدون برق بدون زر با عشق به یاد بانوے دمشق در امن و امان سر میڪنم چـادر🍃" مادرم" را و قدرش را میدانمـ✋🌹
♥️ همہ مدیون تو هستند سایہ‌اٺ ڪم نشود ازسر این نوڪرها من از این سوختنٺ پاے علے فهمیدم فاطمہ هسٺ فقط یاور عج
مداحی آنلاین - نماهنگ فاعتبروا - رسولی.mp3
7.39M
🔳 🌴فاعتبروا يا اولي الأبصار 🌴فاعتبروا از در و دیوار 🎙
● کلاس دوم راهنمایی که بود، مجلات عکس مبتذل چاپ می کردند. درآرایشگاه، فروشگاه وحتی مغازه ها این عکس ها روی درو دیوار نصب می کردند و احمد هرجا این عکس ها را می دید پاره میکرد. صاحب مغازه یافروشگاه می آمد و شکایت احمد را برای ما می آورد. ● پدر احمد رئیس پاسگاه بود وکسی به حرمت پدرش به احمد چیزی نمی گفت.من لبخندمی زدم. چون باکاری که احمدانجام می داد، موافق بودم. یک مجله ای باعکس های مبتذل چاپ شده بودکه احمد آنها را از هر کیوسک روزنامه ای می خرید. پول توجیبی هایش راجمع می کرد. ●هربار 20 تامجله ازچند روزنامه فروش می خرید وقتی می آورد در دست هایش جا نمیشد. توی باغچه می انداخت نفت می ریخت وهمه را آتش می زد. می گفتم:چرا این کار را می کنی؟ می گفت:این عکس ها ذهن جوانان را خراب می کند. ✍راوی:مادرشهید