eitaa logo
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
2.2هزار دنبال‌کننده
31.3هزار عکس
12.4هزار ویدیو
106 فایل
❣🍃بسم رب خادم الشهداء🍃❣ 🥀شھید...به‌قَلبت‌نگـاھ‌میکُند اگࢪجایےبࢪايَش‌گذاشتھ‌باشےمےآيد‌مےمانَد لانھ میکُند تاشھيدت‌ڪُند ﴿شهیدحجت الله رحیمے♡﴾️🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
ساعت یک و نیم شب با #شهیدهمت از خط مقدم به دوڪوهه آمدیم. آن جا ما با حضور چند نفر از دوستان، جلسه‌ای داشتیم. قبل از شروع جلسه به یکی از بچه‌ها گفتم: ما شام نخورده‌ایم.🙂 او چند دقیقه‌ای از #حاج‌همت اجازه خواست و به مقر رفت☝️ و بعد از مدتی با دو ظرف باقالی پلو و قوطی کنسرو ماهی بازگشت. #حاج‌همت وقتی خواست شام را بخورد به آن دوستمان گفت: «بچه‌ها شام چی داشتند؟» او گفت: همین غذا را، آنها هم باقالی پلو خوردند. #حاجی گفت: «تن ماهی هم؟». گفت: کنسرو تن ماهی را فردا ناهار به آنها می‌دهیم.☹️ #حاجی هم قوطی کنسرو را کنار گذاشت و فقط باقالی پلو خورد و گفت: دوست ندارم غذای من با #بسیجی‌ها فرق داشته باشد. #بسیجےها رو خیــــلےدوستـــ داشت 🆔 @shahidhojatrahimi
ساعت یک و دو نصفه شب بود.😴 صدای شر شر آب می آمد.👂 تو تاریکی نفهمیدم کی است.👤 یکی پای تانکر نشسته بودویواش ،طوری که کسی بیدار نشود،ظرف هارا می شست.😇 جلوتر رفتم. #حاجی بود.😍❤️ #سردار_دلها #حاج_همت #خاکی_بود @shahidhojatrahimi
#التزام_به_اقتصاد_مقاومتی گونی های نان خشک را چیده بودیم کنار انبار، #حاجی وقتی فهمید خیلی عصبانی شد😐. پرید به ما که: «دیگه چی؟ نون خشک معنی نداره»😶 از همان موقع دستور داد تا این گونی ها خالی نشده، کسی حق ندارد☝️ نان بپزد و بدهد به بچه ها. تا مدتها موقع ناهار و شام، گونی ها را خالی می کردیم وسط سفره🍃، نان های سالم تر را جدا می کردیم و می خوردیم.🙂😑 #شهید_محمدابراهیم_همت❤️ @shahidhojatrahimi
🔸بهش گفتم عکس بچه📸 تو زدی جلوی چشمت سنگینت میکنه نمیزاره راحت بپّری 🕊 دلتـ❤️ میشه... 🔹خندید و گفت: داداش ! عکس رو آوردم اینجا که با تمام دلبستگی هام💞 فدایی بشم. 🔸منظره ی پشت این شیشه ایه که حق رو و باید عشق💖 به ولایت رو ترجیح بدیم به عشق های زمینی👌 من که هیچ، ، عشقم، زندگیم، همه رو... 🌷 @shahidhojatrahimi
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
🍃🌺🍃 دست از #خدا خداےخودت برنداشتی من دل نـداشتم💗 وتو #دلبر نداشتی گفتی قرار شد که #فداےخدا شویم من
🌷 💌نامه های عاشقانه با پست خیلے پیشتاز 🔰رابطہ عاشقانه و منحصر به فرد با هـمسرش💞 داشت خانم اش را صدا می زد هـم اینکه حالت جهـادی و حالت داشت و هـم این که هـنگام صحبت تلفن☎️ اگر کسی به مکالمه گوش میداد نمی فهمید با چه کسی صحبت می کند. 🔰فکر می‌کردند حامد با کدام فرماندہ در حال صحبت است حامد در نامه نوشتن📝 برای هـمسرش هـم بسیار بود👌 خصوصا ایامی که در ماموریت شمال غرب🗺 بودیم یکی از کارهـای ثابت حامد برای هـمسرش بود 🔰شیوہ فرستادن نامه📩 برای هـمسرش هـم بود مثلا اگر می دید شما دارید به مرخصی می روید نامه را می داد✉️ و می گفت این را سریع برسان به آقای فلانی خیلی مهمه هـا💥!!! خودش میدونه چه کار کنه 🔰شما فکر میکردی این نامه حتما مرگ و زندگی است نامه را سریع به آن آقا می رساندی📨 به او هـم که معمولا از نزدیک اش بود زنگ می زد📞 و می گفت این نامه را برسان به دست همسرم💞 🔰آن بندہ خدا هـم که خیال میکرد حالا چه اتفاقی افتادہ در که نامه را می گرفت به سرعت🏃 خودش را به می‌رساند و نامه را می داد حامد با این شکل از پست هـم سریعتر نامه را به هـمسرش میرساند💌 🌷 @shahidhojatrahimi
گونی های نان خشک را چیده بودیم کنار انبار، #حاجی وقتی فهمید خیلی عصبانی شد😐. پرید به ما که: «دیگه چی؟ نون خشک معنی نداره»😶 از همان موقع دستور داد تا این گونی ها خالی نشده، کسی حق ندارد☝️ نان بپزد و بدهد به بچه ها. تا مدتها موقع ناهار و شام، گونی ها را خالی می کردیم وسط سفره🍃، نان های سالم تر را جدا می کردیم و می خوردیم.🙂😑 #شهید_محمدابراهیم_همت❤️ #اللهم عجل لولیک الفرج شادی قلوب نازنین ائمه و تعجیل در فرج صلوات✨ التماس دعا✨ 🍃🌹 @shahidhojatrahimi
هواپیمای عراقی ماروهدف گرفته بود.✈️ می خواستم ماشین رانگه دارم.....~ که برویم یک گوشه پناه بگیریم #حاجی بدون اینکه چهره اش تغییرکندگفت:((راهتوبرو.)) _حاجی،مگه نمیبینی؟😳 ماروهدف گرفته.♂ زیرلب خواند:((لاحول ولاقوه الابالله)) ودوباره گفت:((راهتوبرو))☺️ #شهیدمحمدابراهیم_همت #فرمانده_دلهــا @shahidhojatrahimi
🛑 شهیدان را شهیدان میشناسند 😭😭🥀🥀 به جمع شهید ان پیوست #حاجی ما هم رفت #الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ #لحظه ای با شهدا @shahidhojatrahimi
قهر کرده اید انگار❗️ درست نمیگویم⁉️ دیگر نمیخندی ...! چه شده آن دائمت؟ حاجی آنطور رفته ای دلمـ💔 غصه اش میشود سرت را بالا بگیر😢  به چه می اندیشی⁉️ از چه ؟😢 🌷 @shahidhojatrahimi
از جیبش کاغذی📃 در آورد و داد به دستم و گفت: «بیا این زیارت عاشورا رو بخون🌱» گفتم: « بیا خودت بخون و گریه کن💔. من هزار تا کار دارم.» وقتی بلند شدم بروم. حال عجیبی داشت. زیارت را می خواند و اشک می ریخت.😢🙂 🌹 @shahidhojatrahimi
اول نیروها بعد، رییس و مدیر‼️‼️ یک بار در پادگان دو کوهه، بین نیروهای بسیجی اورکت پخش می کردند؛ برنداشته بود☹️. همان اورکت کهنه ی 5 سال پیش خودش را می پوشید. گفته بود: « ☝️تا زمانی که برای همه گردان ها اورکت نیاورده اند، من هم نمی پوشم.»🙂🌹 ⚠️ @shahidhojatrahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج قاسم مهمون سیدالشهداست..! این اولین محرمی ڪه حاج قاسم مهمون سیدالشهداست! از حاجی بخواهیم همونطوری ڪه برا خودش دعا ڪرد برای ماهم دعا ڪنه! دعا ڪن بتونیم مثل خودت زندگی ڪنیم و مثل خودتت جون بدیم ... +راستی حاجی بعد تو همچی بهم ریختہ... @Shahidhojatrahimi
« همیشه دفتر یادداشتی📝 زیر بغل داشت یک بار این تقویم را باز کردم چند نامه لای آن بود💌، از برادران بسیجی ، یکی گفته بود « من سر پل صراط یقه‌ات را می‌گیرم😒 سه ماهه نشسته‌ام داخل سنگر به امید دیدن شما💔😞 راوی:همسرشهید @shahidhojatrahimi
« همیشه دفتر یادداشتی📝 زیر بغل داشت یک بار این تقویم را باز کردم چند نامه لای آن بود💌، از برادران بسیجی ، یکی گفته بود « من سر پل صراط یقه‌ات را می‌گیرم😒 سه ماهه نشسته‌ام داخل سنگر به امید دیدن شما💔😞 راوی:همسرشهید @shahidhojatrahimi
🍃 بعد از عزادارے ، سفره را انداختند ... یکے از خادمین نان‌‌ها را روۍ سفره میانداخت ! حاج‌قاسم جلو رفت و آهستھ بھ او گفت ↯ این سفره ، نان و میھمان ، حرمت دارند ؛ اگر نمیتوانے خم شوۍ و نان‌ها را روۍ سفره بگذارے ، کار را بھ دیگرۍ واگذار ڪن (: ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@Shahidhojatrahimi
بعضےوقتاقـدرچیـزایےکه‌داریم‌رو نمیدونیم‌'! وتنهاباازدست‌دادن‌‌اونامیفهمیم‌که چقدرمهم‌بوده((:🚶🏾‍♂ مثݪ '!!! @shahidhojatrahimi
زمینه‌ی اوج گرفتنِ سردار، دشمن نبود... تهذیب‌ها، رشادت‌ها و اعمالِ خودش بود. 💔