ساعت یک و نیم شب با #شهیدهمت از خط مقدم به دوڪوهه آمدیم.
آن جا ما با حضور چند نفر از دوستان، جلسهای داشتیم. قبل از شروع جلسه به یکی از بچهها گفتم: ما شام نخوردهایم.🙂
او چند دقیقهای از #حاجهمت اجازه خواست و به مقر رفت☝️ و بعد از مدتی با دو ظرف باقالی پلو و قوطی کنسرو ماهی بازگشت.
#حاجهمت وقتی خواست شام را بخورد به آن دوستمان گفت: «بچهها شام چی داشتند؟» او گفت: همین غذا را، آنها هم باقالی پلو خوردند.
#حاجی گفت: «تن ماهی هم؟». گفت: کنسرو تن ماهی را فردا ناهار به آنها میدهیم.☹️
#حاجی هم قوطی کنسرو را کنار گذاشت و فقط باقالی پلو خورد و گفت: دوست ندارم غذای من با #بسیجیها فرق داشته باشد.
#بسیجےها رو خیــــلےدوستـــ داشت
🆔 @shahidhojatrahimi
#التزام_به_اقتصاد_مقاومتی
گونی های نان خشک را چیده بودیم کنار انبار، #حاجی وقتی فهمید خیلی عصبانی شد😐. پرید به ما که: «دیگه چی؟ نون خشک معنی نداره»😶
از همان موقع دستور داد تا این گونی ها خالی نشده، کسی حق ندارد☝️ نان بپزد و بدهد به بچه ها. تا مدتها موقع ناهار و شام، گونی ها را خالی می کردیم وسط سفره🍃، نان های سالم تر را جدا می کردیم و می خوردیم.🙂😑
#شهید_محمدابراهیم_همت❤️
@shahidhojatrahimi
🔸بهش گفتم #حاجی عکس بچه📸 تو زدی جلوی چشمت سنگینت میکنه
نمیزاره راحت بپّری 🕊
دلتـ❤️ #دنیایی میشه...
🔹خندید و گفت:
داداش ! عکس #نازنین_زهرا رو آوردم اینجا که با تمام دلبستگی هام💞 فدایی #امام_زمانم بشم.
🔸منظره ی پشت این شیشه #جبهه ایه که حق رو #سر_میبرّن و باید عشق💖 به ولایت رو ترجیح بدیم به عشق های زمینی👌 من که هیچ، #دخترم، عشقم، زندگیم، همه رو...
#شهید_مرتضی_مسیب_زاده 🌷
@shahidhojatrahimi
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
🍃🌺🍃 دست از #خدا خداےخودت برنداشتی من دل نـداشتم💗 وتو #دلبر نداشتی گفتی قرار شد که #فداےخدا شویم من
#خاطرات_شهدا 🌷
💌نامه های عاشقانه با پست خیلے پیشتاز
🔰رابطہ عاشقانه و منحصر به فرد با هـمسرش💞 داشت خانم اش را صدا می زد #حاجی هـم اینکه حالت جهـادی و حالت #فرماندهی داشت و هـم این که هـنگام صحبت تلفن☎️ اگر کسی به مکالمه گوش میداد نمی فهمید #حامد با چه کسی صحبت می کند.
🔰فکر میکردند حامد با کدام فرماندہ #سپاہ در حال صحبت است حامد در نامه نوشتن📝 برای هـمسرش هـم بسیار #فعال بود👌 خصوصا ایامی که در ماموریت شمال غرب🗺 بودیم یکی از کارهـای ثابت حامد #نوشتن_نامه برای هـمسرش بود
🔰شیوہ فرستادن نامه📩 برای هـمسرش هـم #جالب بود مثلا اگر می دید شما دارید به مرخصی می روید نامه را می داد✉️ و می گفت این #نامه را سریع برسان به آقای فلانی خیلی مهمه هـا💥!!! خودش میدونه چه کار کنه
🔰شما فکر میکردی این نامه حتما #بحث مرگ و زندگی است نامه را سریع به آن آقا می رساندی📨 به او هـم که معمولا از #آشنایان نزدیک اش بود زنگ می زد📞 و می گفت #سریع این نامه را برسان به دست همسرم💞
🔰آن بندہ خدا هـم که خیال میکرد حالا چه اتفاقی افتادہ در #هـمان_لحظه که نامه را می گرفت به سرعت🏃 خودش را به #هـمسر_حامد میرساند و نامه را می داد حامد با این شکل از پست #پیشتاز هـم سریعتر نامه را به هـمسرش میرساند💌
#شهید_حامد_کوچک_زاده 🌷
#شهید_مدافع_حرم
@shahidhojatrahimi
گونی های نان خشک را چیده بودیم کنار انبار، #حاجی وقتی فهمید خیلی عصبانی شد😐. پرید به ما که: «دیگه چی؟ نون خشک معنی نداره»😶
از همان موقع دستور داد تا این گونی ها خالی نشده، کسی حق ندارد☝️ نان بپزد و بدهد به بچه ها. تا مدتها موقع ناهار و شام، گونی ها را خالی می کردیم وسط سفره🍃، نان های سالم تر را جدا می کردیم و می خوردیم.🙂😑
#شهید_محمدابراهیم_همت❤️
#اللهم عجل لولیک الفرج
شادی قلوب نازنین ائمه و تعجیل در فرج صلوات✨
التماس دعا✨
🍃🌹
@shahidhojatrahimi
هواپیمای عراقی ماروهدف گرفته بود.✈️
می خواستم ماشین رانگه دارم.....~
که برویم یک گوشه پناه بگیریم
#حاجی بدون اینکه چهره اش تغییرکندگفت:((راهتوبرو.))
_حاجی،مگه نمیبینی؟😳
ماروهدف گرفته.♂
زیرلب خواند:((لاحول ولاقوه الابالله))
ودوباره گفت:((راهتوبرو))☺️
#شهیدمحمدابراهیم_همت
#فرمانده_دلهــا
@shahidhojatrahimi
قهر کرده اید انگار❗️
درست نمیگویم⁉️
#حاجی دیگر نمیخندی ...!
چه شده آن #لبخندهای دائمت؟
حاجی
آنطور #درخودت رفته ای
دلمـ💔 غصه اش میشود
سرت را بالا بگیر😢
به چه می اندیشی⁉️
از چه #دلگیری؟😢
#شهید_حسین_خرازی
#سالروز_شهادت 🌷
@shahidhojatrahimi
#همیشه_سیمش_وصل_بود
از جیبش کاغذی📃 در آورد و داد به دستم و گفت: «بیا این زیارت عاشورا رو بخون🌱» گفتم: « #حاجی بیا خودت بخون و گریه کن💔. من هزار تا کار دارم.» وقتی بلند شدم بروم. حال عجیبی داشت. زیارت را می خواند و اشک می ریخت.😢🙂
#فرمانده_دلها
#شهید_محمد_ابراهیم_همت🌹
@shahidhojatrahimi
اول نیروها بعد، رییس و مدیر‼️‼️
یک بار در پادگان دو کوهه، بین نیروهای بسیجی اورکت پخش می کردند؛ #حاجی برنداشته بود☹️. همان اورکت کهنه ی 5 سال پیش خودش را می پوشید. گفته بود: « ☝️تا زمانی که برای همه گردان ها اورکت نیاورده اند، من هم نمی پوشم.»🙂🌹
#تلنگرےبهمسئولین⚠️
@shahidhojatrahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج قاسم مهمون سیدالشهداست..!
این اولین محرمی ڪه
حاج قاسم مهمون سیدالشهداست!
از حاجی بخواهیم همونطوری ڪه برا خودش دعا ڪرد
برای ماهم دعا ڪنه!
#حاجی دعا ڪن بتونیم مثل خودت زندگی ڪنیم
و مثل خودتت #تو_بغل_امام_حسین جون بدیم ...
+راستی حاجی بعد تو همچی بهم ریختہ...
@Shahidhojatrahimi
#آرزوی_یک_بسیجے
« #حاجی همیشه دفتر یادداشتی📝 زیر بغل داشت یک بار این تقویم را باز کردم چند نامه لای آن بود💌، از برادران بسیجی ، یکی گفته بود « #حاجی من سر پل صراط یقهات را میگیرم😒 سه ماهه نشستهام داخل سنگر به امید دیدن شما💔😞
راوی:همسرشهید
#محمدابراهیمهمت
@shahidhojatrahimi
#آرزوی_یک_بسیجے
« #حاجی همیشه دفتر یادداشتی📝 زیر بغل داشت یک بار این تقویم را باز کردم چند نامه لای آن بود💌، از برادران بسیجی ، یکی گفته بود « #حاجی من سر پل صراط یقهات را میگیرم😒 سه ماهه نشستهام داخل سنگر به امید دیدن شما💔😞
راوی:همسرشهید
#محمدابراهیمهمت
@shahidhojatrahimi
#برگیازخاطره🍃
بعد از عزادارے ، سفره را انداختند ...
یکے از خادمین نانها را روۍ سفره میانداخت !
حاجقاسم جلو رفت و آهستھ بھ او گفت ↯
این سفره ، نان و میھمان ، حرمت دارند ؛
اگر نمیتوانے خم شوۍ و نانها را روۍ
سفره بگذارے ، کار را بھ دیگرۍ واگذار ڪن (:
#حاجے♡
@Shahidhojatrahimi
بعضےوقتاقـدرچیـزایےکهداریمرو
نمیدونیم'!
وتنهاباازدستدادناونامیفهمیمکه
چقدرمهمبوده((:🚶🏾♂
مثݪ #حـاجے'!!!
#شبتون_شهدایی
@shahidhojatrahimi
زمینهی اوج گرفتنِ سردار، دشمن نبود... تهذیبها،
رشادتها و اعمالِ خودش بود.
#حاجی💔