#در_محضر_شهدا♥
دیروز از هر چه بود گذشتیم و امروز از هر چه بودیم!!!
آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز!!!
دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود!!!
جبهه بوی ایمان میداد و اینجا ایمانمان بو میدهد!!!
الهی:
نصیرمان باش تا بصیر گردیم!!!
بصیرمان کن تا از مسیر برنگردیم!!!
و آزادمان کن تا اسیر نگردیم.!!!
شهید شوشتری
@shahidhojatrahimi
#در_محضر_شهدا
#شهید_والامقام
#حاج_احمد_کاظمی
كاری كنيد
كه وقتی كسی
شما را #ملاقات ميكند
احساس كند
كه يك #شهيد را
ملاقات كرده است
#شهيد باشيم
تا #شهيد شويم
#روحش_شاد
@shahidhojatrahimi
✅ #در_محضر_شهدا
🌹 #شهید_هادی_طارمی 🌹
👈🏻هر وقت در خانه هیات می گرفتیم
تاکید داشت تا در ابتدای جلسه روضه ای هر چند کوتاه برای حضرت زهرا (س) خوانده شود.
💍روی انگشتر هادی حک شده "امیدوارم همسرم در آن دنیا با حضرت زهرا (س) محشور شود."
هر وقت مشکلی پیش می آمد هادی،
یا زهرا (س) می گفت و از حضرت زهرا (س)
می خواست تا گره را باز کند.
#رفیق_شهیدم
یک شاخه گل صلوات🌷هدیه به همه شهدا😊
@shahidhojatrahimi
🕊🌴🌺🌼🌺🌴🕊
#در_محضر_شهدا
#شهدا
#حجاب
#شهید_والامقام
#محمد_سعید_یزدانیان
#خواهرانم! اولین توصیه من #حجاب توست.
برای اینکه #خون من و امثال من باعث شده که شما #آزادانه در خیابانها قدم بزنید ، بدون اینکه کسی مزاحمتان شود.
#خواهرم ! توصیه من تنها به شما نیست؛ بلکه به تمام #زنان و #دختران وطنم است .
اصل مطلب این است که حداقل سعی کنید #خونهای ما که به خاطر شما ریخته شده #پایمال نشود .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
@shahidhojatrahimi
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#در_محضر_شهدا
#شهید_مدافع_حرم
#عباس_دانشگر
شبی در خواب جوان زیبا و خوشرویی را دیدم که لحظات گرمیِ نگاهش و طراوت و شادابیِ سیمایش من را مجذوب خودش کرد .
من به او گفتم شما چه کسی هستی گفت :
اسمم عباس دانشگر است.
در فاصله ی چند متری دیدم که فرشی با گلهای رنگارنگ پهن است و فضا آکنده از شمیم عطری دل انگیز است و تعدادی از شهدا روی فرش ایستاده اند .
عباس به من گفت : به مادرم بگویید زیاد نگران من نباشد جای من بسیار خوب است ،من پروانه وار و آزاد پر کشیده ام .
به نیت من به مدت دو سال نماز قضای احتیاطی بخوانید ، من نیاز به نماز دارم .
از خاله ام خانم عبدوس که معلم
روخوانی و روانخوانی قرآن شماست تشکر کنید که به نيت من زیاد قرآن می خواند .
صبح از خواب بیدار شدم وقتی به کلاس قرآن رفتم برای خانم عبدوس تعریف کردم .
اشک در چشمانش حلقه زد و گریست گفت عباس را مثل فرزندم دوست می داشتم .
وقتی خبر شهادتش را شنیدم در تمام مجالسی که شرکت می کنم به یاد او قرآن می خوانم و صلوات می فرستم .
#شهدا_را
#فراموش_نکنیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
@shahidhojatrahimi