eitaa logo
❀شهیدحجت الله رحیمی❀
2.1هزار دنبال‌کننده
32.8هزار عکس
14هزار ویدیو
108 فایل
❣🍃بسم رب خادم الشهداء🍃❣ 🥀شھید...به‌قَلبت‌نگـاھ‌میکُند اگࢪجایےبࢪايَش‌گذاشتھ‌باشےمےآيد‌مےمانَد لانھ میکُند تاشھيدت‌ڪُند ﴿شهیدحجت الله رحیمے♡﴾️🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷مزار که میرفت این جملش رو یادآوری میکرد «ای که بر تربت من میگذری،روضه بخوان نام شنوم زیر لحد گریه کنم» شهید @Shahidhojatrahimi
🌷شهید : 💢این باتمامی زیبایی ها و انسانهای خوب ونیکو است نه وقوف و ماندن، وتمامی ماباید برویم وراه این است.دیر یا زودفرقے نمیکنداما چہ بهتر ڪه زیبا برویم. ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎ @shahidhojatrahimi
1.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید مدافع حرم خاطره‌ مادر شهید خلیلی از بوی پیراهن خونی شهید @shahidhojatrahimi
سر مزار رفیق شهید 💔💔💔 رفیق شهیدش شهید رسول خلیلی بود... یکروزی پدرش به او میگوید محمدرضا تو خیلی خودشیفته ای!!!! میگوید چطورمگه؟ پدرش میگوید اخه عکس خودتو گذاشتی صفحه زمینه کامپیوتر! محمدرضا میگه : نه این من نیستم شهید رسول خلیلیه همونی که میگفتم خیلی شبیه منه و شماها باور نمیکردید...🥀🥀🥀 @shahidhojatrahimi
🇮🇷چگونه پدر شهید مدافع حرم پیکر او را شناسایی کرد؟ شهید مدافع حرم @shahidhojatrahimi
رسول همیشه سر به زیر بود و از نگاه به نامحرم إبا میکرد. شنیدم از اطرافیان که گفتن: تو صحبت با نامحرم حتی بستگان هم همیشه سرش پایین بود. من میگم: شهادت خیلی سخت نیست، فقط یکم تمرین میخواد و مبارزه با نفس... @shahidhojatrahimi
هرموقع‌به‌بهشت‌زهرا‌میرفت؛ آبےبرمیداشت‌وقبورشهدارومیشسٺ‌! میگفٺ‌:باشهداقرارگذاشتم‌که‌من غبارروازروی‌قبرهای‌آنها‌بشورم‌و‌آنھـٰا هم‌غبارگناه‌رو‌از‌روی‌دلِ‌مـن‌بشورند...! شهید @shahidhojatrahimi
هرموقع‌به‌بهشت‌زهرا‌میرفت؛ آبےبرمیداشت‌وقبورشهدارومیشسٺ‌! میگفٺ‌:باشهداقرارگذاشتم‌که‌من غبارروازروی‌قبرهای‌آنها‌بشورم‌و‌آنھـٰا هم‌غبارگناه‌رو‌از‌روی‌دلِ‌مـن‌بشورند...! شهید @shahidhojatrahimi
🔰خاطرات شهدا در دوره آموزشی بسیج، یک شب رسول، من را کنار کشید، حالا آن موقع سیزده ساله بود، گفت: آقا مرتضی شما آدم خوبی هستید و من به شما اعتماد دارم، یک چیزی می‌خواهم بگویم، فقط از شما می‌خواهم که به هیچ کس نگویید، تاکید کرد که به پدرم نگویید، به مادرم نگویید، به برادرم روح الله نگویید، من اول فکر می‌کردم یک کار خطایی کرده یا تقصیری از او سر زده، گفتم: خوب بگو، گفت: آقا مرتضی شما آدم پاک و مومنی هستید، دعایتان هم مستجاب می‌شود، دعا کنید ما شهید بشویم، من همانجا چشمم پر اشک شد، رفتم پشت چادرها و شروع کردم به گریه، که این بچه در این سن و سال چقدر از امثال ما سبقت گرفته. 🌷شهید 🌷