eitaa logo
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
2.3هزار دنبال‌کننده
31.2هزار عکس
12.2هزار ویدیو
106 فایل
❣🍃بسم رب خادم الشهداء🍃❣ 🥀شھید...به‌قَلبت‌نگـاھ‌میکُند اگࢪجایےبࢪايَش‌گذاشتھ‌باشےمےآيد‌مےمانَد لانھ میکُند تاشھيدت‌ڪُند ﴿شهیدحجت الله رحیمے♡﴾️🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
تا می‌خواهیم برای مجید گریه کنیم، خنده‌مان می‌گیرد.😊 داداش مجید شیرینی خانه است. شیرینی محله، حتی آوردن اسمش همه را می‌خنداند. اشک‌هایشان را خشک می‌کند تا دوباره دورهم شیرین‌کاری‌های مجید را مرور کنند. عطیه خواهر مجید درباره شوخ‌طبعی مجید می‌گوید: «نبودن مجید خیلی سخت است؛ اما مجید کاری با ما کرده که تا از دوری و نبودنش بغض می‌کنیم و گریه می‌کنیم یاد شیطنت‌ها و شوخی‌هایش می‌افتیم و دوباره یکدل سیر می‌خندیم. مجید کارهای جدی‌اش هم خنده‌دار بود. از مجید فیلمی داریم که هم‌زمان که با موبایلش بازی می‌کند برای هم‌رزم‌هایش که هنوز زنده‌اند روضه‌های بعد از شهادتشان را می‌خواند. همه یکدل سیر می‌خندند و مجید برای همه روضه می‌خواند و شوخی می‌کند؛ اما آخرش اعصابش به هم می‌ریزد. مجید شب‌ها دیروقت می‌آمد وقتی می‌دید من خوابم محکم با پشت دست روی پیشانی من می‌زد و بیدار می‌کرد. این شوخی‌ها را با خودش همه‌جا هم می‌برد. مثلاً وقتی در کوچه دعوا می‌شد و می‌دید پلیس آمده. لپ طرفین دعوا را می‌کشید. لپ پلیس را هم می‌کشید و قائله را ختم می‌کرد. یک‌بار وقتی دید دعوا شده شیشه قلیانش را آورد و محکم توی سرش خورد کرد همه که نگاهش کردند خندید. همین قصه را تمام کرد و دعوا تمام شد. هرروز که از کنار مغازه‌ها رد می‌شد با همه شوخی می‌کرد حالا که نیست. همه به ما می‌گویند هنوز چشمشان به کوچه است که بیاید و یک تیکه‌ای بیندازد تا خستگی‌شان در برود.» 🌺
او در دوران دبیرستان در ورزش کُشتی، قهرمان بوده و می گوید: من همیشه در کُشتی مراقب بودم که روی نقطه ضعف های حریفم انگشت نگذارم. در حالی که رسم کشتی این است که طرف مقابل را از روی نقطه ضعف هایش به زمین می زنند. این نشان می دهد که ابراهیم هادی فوق قهرمان و فوق پهلوان بوده است. 🌺 🍃 @shahidhojatrahimi
🌸 «یک روزِ گرم اردیبهشتی، 1400 کیلومتر آن طرفتر از خاک کشورمان ، یک جوان رعنای ایرانی بود و ده‌ها نیروی تکفیری، یک جوان رعنای ایرانی بود و ده‌ها داعشی تا دندان مسلح که از چهار طرف محاصره‌اش کردند و ناغافل به سمتش آتش🔥گشودند... آتش باران تکفیری‌ها که تمام شد، باز هم این جوان ایرانی بود، همانجای قبلی، روی خاک لاذقیه...اما بدون دست، بدون چشم... با یک تن پر از ترکش...😔 اسم این جوان حامد بود ؛‌ حامد جوانی» @Shahidhojatrahimi
نکند که کفر نعمت کنیدو قدر این آزادی- انقلاب و اسلام را ندانید که از غضب خدا در امان نخواهید بود.قدرت مطلق خداست که همه چیز از آن او و در تحت اراده و فرمان اوست.✨ ❤️ @shahidhojatrahimi
وقتی صلوات مردمی که برای تشییع پیکر محمد رضا حقیقی آمده بودند تمام شد ، پیکر شهید به آرامی از داخل تابوت درون قبر قرار داده شد. لحظاتی بعد محمد رضا آرام تر ازهمیشه درون قبر خوابیده بود. تا این لحظه همه چیز روال عادی خود را طی می کرد. اما هنوز فرازهای اول تلقین تمام نشده بود که عموی شهید فریاد زد: «الله اکبر! شهید می خندد!»✨ او که خم شده بود تا برای آخرین بار چهره ی پاک،آرام ونورانی محمد رضا را ببیند، متوجه شده بودکه لب های محمد رضا در حال تکان خوردن است و دو لب او که به هم قفل و کاملاً بسته شده بود ، درحال باز شدن و جدا شدن است و دندان های محمدرضا یکی پس از دیگری در حال نمایان و ظاهرشدن است.🌹 عموی او می گفت: ابتدا خیال کردم لغزش حلقه های اشک در چشمان من است که باعث می شود لب های شهید را در حال حرکت ببینم، با آستین، اشک هایم را پاک کردم و متوجه شدم که اشتباه نکردم. لب های او در حال باز شدن بود و گونه های او گل می انداخت. 🌺 (اهواز) 🌸 @shahidhojatrahimi
#خواهرشهید راهپیمایی های 22 بهمنش ترک نمی شد.👌 عادتی داریم که خانوادگی ماهی یک بار دور هم جمع می شویم☺️ که سجاد اغلب دیر به خانه می آمد. یکبار برادرم خواست به موقع بیاید اما نشد، وقتی به فامیل گفتم هیات است من را دعوا کردند که چرا اجازه می دهی سجاد تا نیمه شب بیرون بماند.😔 با سجاد هماهنگ کردم که وقتی به مهمانی آمد حواسش به حرف هایی که درباره اش می زنند باشد. وقتی سجاد آمد بی توجه به حرف های دیگران هیچ پاسخ تندی نداد و فقط سکوت کرد.😌 بچه هایی که زیر نظر او در حلقه های صالحین فعالیت می کردند بسیار به او علاقه داشتند.❤️ اگر کسی از بچه ها یکی دو روز نمی آمد حتما سراغش را می گرفت و جویای احوال بچه ها بود. #شهیدسجادزبرجدی #سالروزولادت۱۹بهمن #شهدا_هویت_جاودان_تاریخ 🆔 @shahidhojatrahimi
#همسرشهید روزی که قرار بود صیغه محرمیت بخوانیم، بعد از محرم شدن به اتفاق خانواده‌های‌مان رفتیم یک ‌امام‌زاده زیارت و بعد هم بیرون امام‌زاده نشستیم با هم صحبت کنیم.🍃 من که کنارش نشسته بودم، انگار کر بودم. اصلاً هیچی نمی‌شنیدم، اما یادم هست خیلی از رهبر صحبت کردند. بعد از عقد از اعتقاداتش گفت و از صحبت کردنش مشخص بود که خیلی طرفدار سرسخت آقاست. شدیداً نسبت به حضرت آقا غیرتی بود. همه می‌گفتند: «آقا ابوالفضل اصلاً ناراحت نمی‌شود.» واقعاً کسی ناراحتی آقا ابوالفضل را ندیده بود، اما روی مسائل رهبری خیلی حساس بود و ناراحت می‌شد. در باره با مسائل دیگر خیلی آرام بود و اصلاً ناراحت و عصبانی نمی شد.🌹  #شهیدمدافع‌حرم‌ابوالفضل‌راه‌چمنی #سالروزولادت ۲ اسفند #شهدا_هویت_جاودان_تاریخ 🆔 @shahidhojatrahimi
°•|🍃🌸 °•{سردار والامقام #شهید_عبدالحسین_برونسی🕊🌹}•° #فرازی_از_وصیتنامه ◽️اگر می‌دانستم با مرگ من یک دختر در دامان #حجــاب می‌رود حاضر بودم هزاران بار بمیـــــرم تا هزاران دختــر در دامان حجاب بروند. #ســــالــــروزولادتــــــــــــ💚}•° @Shahidhojatrahimi ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
در #وصیتنامه خود خطاب به پدر و مادرش آورده است: 🌷🕊«اگر لیاقت شهادت را پیدا کردم که این آرزوی من است برایم گریه نکنید که اصلا دوست ندارم، فقط قرآن و دعا بخوانید و افتخار بکنید که فرزندتان #شهید شد.»🌷🕊 #شهیدمحسن_خوشنویسان #سالروزولادت #یادش_باصلوات شهدا زنده اند @shahidhojatrahimi
مرا به جشن تولد فراخوانده بودند چرا سر از مجلس ختم درآورده‌ام؟ 📎شهیدی که در روز تولدش شهید شد @Shahidhojatrahimi
🌹 . ازخیابان‌ایران‌تامیدان‌شهدا‌پیاده ‌میرفت‌تااز‌دکه‌یك‌پیرمرد‌میوه‌بخرد.. میوه‌له‌شده‌را‌در‌پاکتش‌مےریخت..🍊 بعدهابهمون‌گفت‌که‌دکه‌دار،پدر‌شهید‌و ‌نیازمند‌بود،این‌میوه‌ها‌رامےخریدم‌که ‌کمکـے‌به‌او‌شده‌باشد..:)💸 . 🌱 @shahidhojatrahimi