📖 #خاطرات_شهدا
🌺 #بیت_المال
پسرم از روی پلہ افتاد ، دستش شڪست .
بیشتر از من عبدالحسین هول ڪرد ،
بچہ را ڪه داشت بہ شدت گریہ می ڪرد ، بغل گرفت دوید بیرون .
چادر سرم ڪردم ، دنبالش رفتم .
وقتی دیدم دارد می رود طرف خیابان ماتم برد .
تا من رسیدم یڪ تاڪسی گرفت ...
«در آن لحظہ ماشین سپاه جلوی خانہ پارڪ بود .»
#شهید_عبدالحسین_برونسی
@Shahidhojatrahimi
🌷〰〰🌹
فرزندانم خوب به قرآن گوش کنید
وخودتان رابه #قرآن متصل کنید،واین کتاب آسمانی را سرمشق زندگی تان قرار دهید
#شهید_عبدالحسین_برونسی
@shahidhojatrahimi
#مقام_معظم_رهبری:
#شهید_برونسی تحصیلات عالیه که نداشت،
وقتی سخنرانی می کرد
تأثیر حرفش از آدم های تحصیل کرده به مراتب بیش تر بود، کاملاً تحت تأثیر قرار می داد. روحیه انقلابی این است.
#زندگینامه
#شهید_عبدالحسین_برونسی
🔶روزولادت :۱۳۲۱/۶/۳
🔶محل ولادت: روستای گلبوی کدکن( تربیت حیدریه)
🔶تاریخ شهادت: ۱۳۶۳/۱۲/۱۹
@shahidhojatrahimi
#شهدا_رهبرم_را_دعا_کنید
#اذن_شهادت_ازحضرت_زهرا_س
✾شهید #برونسی یک بار خیلی دیر از منطقه به خانه🏡 آمد، شب همه خوابیده بودیم که متوجه شدم صدای #شهید میآید، در خواب با کسی صحبت میکرد و میگفت، #یازهرا(س)
✾چند بار صدایشان کردم اما اصلاً متوجه نمیشدند❌ در حال و هوای خودشان بودند. وقتی توانستم #بیدارشان کنم، ناراحت شد😔 به سمت اتاق دیگری🚪 رفت، من نیز پشت سرش رفتم
✾دیدم گوشهای نشست، اسم #حضرت_فاطمه(س) را صدا میزد و از شدت گریه😭 شانههایش میلرزد؛
آرامتر که شد، به من گفت: چرا بیدارم کردی، داشتم #اذن_شهادتم را از بی بی فاطمه(س) میگرفتم😭
#همسرشهید
#شهید_عبدالحسین_برونسی
#شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
🌹🍃🌹🍃
@shahidhojatrahimi
🔰باور کنیم شهدا زندهاند
🔸بعد از #شهادت عبدالحسین، دخترمان زینب زیاد مریض میشد. یک بار #بدجوری سرما خورد و سینه پهلو کرد. شش، هفت ماهش بیشتر نبود. چند تا دکتر برده بودمش، ⚡️ولی فایدهای نکرد❌ کارش شده بود گریه، بس که #درد میکشید.
🔹یک شب که حسابی کلافه شده بودم، خودم هم گریهام گرفت😭 زینب را گذاشتم روی پایم. آنقدر تکانش دادم و برایش #لالایی خواندم تا خوابش برد. خودم هم بس که خسته بودم، در همان حالت #نشسته، چشمهایم گرم خواب😴 شد.
🔸یک دفعه #عبدالحسین را توی اتاق دیدم، با صورتی نورانی💫 و با لباسهای نظامی. آمد بالای سر #زینب. یک قاشق شربت ریخت توی دهانش. به من گفت: «دیگه نمی خواد #غصه بخوری، انشاءالله خوب میشه😊»
🔹در این لحظهها نه میتوانم بگویم خواب بودم، نه میتوانم بگویم #بیدار بودن. هرچه بود عبدالحسین را واضح میدیدم😍 او که رفت، یکدفعه به خودم آمدم. نگاه کردم به #لبهای زینب. لبهایش خیس بود و قدری از #شربت هم روی پیراهنش👚 ریخته بود.
🔸زینب همان شب #خوب شد. تا همین حالا که چهارده پانزده سال📆 میگذرد، فقط #یکبار دیگر مریض شد. آن دفعه هم از امام رضا(ع) شفا گرفت.
#شهید_عبدالحسین_برونسی
@shahidhojatrahimi
🌹بسم رب الشهدا🌹
🔹بچه ها مےگفتند: ما صبح ها ڪفش هایمان👞 را واڪس خورده میدیدیم و نمے دانستیم چه ڪسے واڪس میزند‼️
🔸بعدا فهمیدیم ڪه وقتے نیروها خوابند😴 واڪس را بر میدارد و هر ڪفشے ڪه نیاز به واڪس داشته باشد را واڪس میزند.
🔹مشخص شد این فرد همان #فرمانده ما "شهید عبد الحسین برونسے " بوده است.
#شهيد_عبدالحسين_برونسے🌷
#شادےروحشهداصلوات
@shahidhojatrahimi
🌷بیست وسوم اسفندماه سالگرد شهادت #سردارمخلص وبی ریای دفاع مقدس، دل داده ی #حضرت_زهرا سلام الله علیها، شهیدحاج عبدالحسین برونسی باذکر #صلوات وفاتحه گرامی باد🌺
#شهید_عبدالحسین_برونسی🌷
@shahidhojatrahimi
#پای_درس_شهید 💝
برادرم ... !
تمـام عالـم هم
اگر برایت زلـیخا شد
تو بندگـی ڪـن
و بہ حـرمت نـگاه خدایت
#بگـذار_و_بگـذر ...
اینگونه ڪه باشی
شهیــدت میڪننــد ...
#شهید_عبدالحسین_برونسی
#راهکار_شهادت
@Shahidhojatrahimi
🌸 #ڪلام_شهید
فرزندانم خوب به #قرآن گوش کنید
وخودتان رابه #قرآن متصل کنید،واین کتاب آسمانی را #سرمشق زندگی تان قرار دهید.
🌷 #شهید_عبدالحسین_برونسی🌷
•┈┈••✾•🌷🍃🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا صلوات
@shahidhojatrahimi
#خاطرات_شهید
فقط یک #آرزو دارم....!!!
گفت:
«توی دنیا بعد از #شهادت فقط
یک آرزو دارم:
اونم اینکه تیر بخوره به گلوم».
تعجب کردیم.
بعد گفت:
«یک صحنه از عاشورا
همیشه قلبمو آتیش می زنه؛
بریده شدن گلوی حضرت علی اصغر»
والفجر یک بود که مجروح شد.
یک تیر تو آخرین حد بردش خورده
بود به گلوش.
وقتی می بردنش عقب،
داشت از گلوش خون می آمد.
می گفت:
آرزوی دیگه ای ندارم مگر شهادت.
#خاطرات_ناب_شهدا
#شهید_عبدالحسین_برونسی🌷
@shahidhojatrahimi
#اذن_شهادت_ازحضرت_زهرا_س
✾شهید #برونسی یک بار خیلی دیر از منطقه به خانه🏡 آمد، شب همه خوابیده بودیم که متوجه شدم صدای #شهید میآید، در خواب با کسی صحبت میکرد و میگفت، #یازهرا(س)
✾چند بار صدایشان کردم اما اصلاً متوجه نمیشدند❌ در حال و هوای خودشان بودند. وقتی توانستم #بیدارشان کنم، ناراحت شد😔 به سمت اتاق دیگری🚪 رفت، من نیز پشت سرش رفتم
✾دیدم گوشهای نشست، اسم #حضرت_فاطمه(س) را صدا میزد و از شدت گریه😭 شانههایش میلرزد؛
آرامتر که شد، به من گفت: چرا بیدارم کردی، داشتم #اذن_شهادتم را از بی بی فاطمه(س) میگرفتم😭
#همسرشهید
#شهید_عبدالحسین_برونسی 🌷
@shahidhojatrahimi
#اذن_شهادت_ازحضرت_زهرا_س
✾شهید #برونسی یک بار خیلی دیر از منطقه به خانه🏡 آمد، شب همه خوابیده بودیم که متوجه شدم صدای #شهید میآید، در خواب با کسی صحبت میکرد و میگفت، #یازهرا(س)
✾چند بار صدایشان کردم اما اصلاً متوجه نمیشدند❌ در حال و هوای خودشان بودند. وقتی توانستم #بیدارشان کنم، ناراحت شد😔 به سمت اتاق دیگری🚪 رفت، من نیز پشت سرش رفتم
✾دیدم گوشهای نشست، اسم #حضرت_فاطمه(س) را صدا میزد و از شدت گریه😭 شانههایش میلرزد؛
آرامتر که شد، به من گفت: چرا بیدارم کردی، داشتم #اذن_شهادتم را از بی بی فاطمه(س) میگرفتم😭
همسرشهید
#شهید_عبدالحسین_برونسی
@shahidhojatrahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ڪلیپ
●وقتی آنقدر سرگردان چرخاندن امورات زندگی بشوی که مجبور شوی گوشوارههایت را برای تهیهی غذا بفروشی...😔
●درون صحبتهای خانم سبکخیز همسر شهید برونسی غم سنگینی از تنگدستی روزهای پس از شهادت همسرس وجود دارد که انگار حتی پس از گذشت سالها از آن روزها همچنان دل این بانوی عزیز را میفشرد...
#حتما_ببینید👌
#شهید_عبدالحسین_برونسی
@shahidhojatrahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹هرکجا که گیر کردید امام زمان عج را
به حضرت زهرا سلام الله علیها قسم دهید...
🌹#شهید_عبدالحسین_برونسی
🌹#یادشهداباصلوات...
@shahidhojatrahimi
🌱کفش های واکس خورده
بچه ها می گفتند:
"ما صبح ها کفش هایمان را واکس خورده می دیدیم و نمی دانستیم چه کسی آن ها را واکس میزند...؟ "
بعدا فهمیدیم که وقتی نیروها خوابند واکس را بر میدارد و هر کفشی که نیاز به واکس داشته باشد را واکس میزند.
مشخص شد این فرد همان فرمانده ما ' شهید عبد الحسین برونسی ' بوده است.
#شهید_عبدالحسین_برونسی🌷
@shahidhojatrahimi