نگیم #مرگ_بر_آمریکا!؟
نگیم #مرگ_بر_اسرائیل!؟
نگیم #مرگ_بر_آل_سعود!؟
👈سکوت کنیم تا #مرگ برای این بچه ها باشد⁉️
#یمن😔💔
شمریم! اگر روزِ ستم خاموشیم
خون است! اگر آبِ خُنک مینوشیم
آنسویِ جهان کرب و بلایی بر پاست
ما هم دلمان خوش است! مشکی پوشیم!
#یمن
#نیجریه
@shahidhojatrahimi
جسم کودک به #یمن سخت کبود است ،بیا
#مکه و #قدس همه دست یهود است ،بیا
دق نکردیم ،ببخشید ،شنیدیم #یهود
زینت از گوش زن #شیعه ، ربوده ست ، بیا
🌺 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌺
@Shahidhojatrahimi
💢 اگر ادعا میکنیم که #در_لشکر_حسینیم
↫باید راه و یاد و #پیام_حسین را
تا زمان #ظهور زنده نگاه داریم
•⇜مثل انصارالله #یمن
•⇜مثل حزب الله لبنان❣
•⇜مثل زینبیون پاکستان
•⇜مثل #فاطمیون افغانستان🌷
•⇜مثل #شهید شیخ نمر درعربستان
•⇜مثل شیخ ابراهیم زکزاکی درنیجریه
•⇜مثل شهدای دفاع مقدس🌷
•⇜مثل #شهدای_مدافعان_حرم
#سلام_بر_اربعین
#سلام_بر_حسین(ع)
#حب_الحسين_يجمعنا
🌹🍃🌹🍃
@shahidhojatrahimi
جنگ نه !
اما دفاع زیباستــ !🙂
دلتــ ڪه اهلِ #شهادتــ باشد
پر میگیرد تا آسمان
براے رسیدن بہ معبود ...🕊
فرقے نمیڪند
سنگرهاے #شلمچه و #فکه باشد
یا سنگر های #یمن و #سوریه و #عراق ...❤️
اهلِ یقین ڪه باشی ، شهیدے !
و شهید را ، جز به ضیافتــ عنداللهی نمیخوانند و در این راه ، جاماندگان از قافله می سوزند تا شمع راه باشند...
@shahidhojatrahimi
✍️#دمـــشق_شهــر_عــشــ♥️ــق
#قسمت_دوم
💠 بهقدری جدی شده بود که نمیفهمید چه فشاری به مچ دستم وارد میکند و با همان جدیت به جانم افتاده بود :«تو از اول با خونوادهات فرق داشتی و بهخاطر همین تفاوت در نهایت ترکشون میکردی! چه من تو زندگیات بودم چه نبودم!» و من آخرین بار خانوادهام را در محضر و سر سفره #عقد با سعد دیده بودم و اصرارم به ازدواج با این پسر سر به هوای #سوری، از دیدارشان محرومم کرده بود که شبنم اشک روی چشمانم نشست.
از سکوتم فهمیده بود در #مناظره شکستم داده که با فندک جرقهای زد و تنها یک جمله گفت :«#مبارزه یعنی این!» دیگر رنگ محبت از صورتش رفته و سفیدی چشمانش به سرخی میزد که ترسیدم.
💠 مچم را رها کرد، شیشه دلستر را به سمتم هل داد و با سردی تعارف زد :«بخور!» گلویم از فشار بغض به تنگ آمده و مردمک چشمم زیر شیشه اشک میلرزید و او فهمیده بود دیگر تمایلی به این شبنشینی #عاشقانه ندارم که خودش دست به کار شد.
در شیشه را با آرامش باز کرد و همین که مقابل صورتم گرفت، بوی #بنزین حالم را به هم زد. صورتم همه در هم رفت و دوباره خنده #مستانه سعد بلند شد که وحشتزده اعتراض کردم :«میخوای چیکار کنی؟»
💠 دو شیشه بنزین و #فندک و مردی که با همه زیبایی و #عاشقیاش دلم را میترساند. خنده از روی صورتش جمع شد، شیشه را پایین آورد و من باورم نمیشد در شیشههای دلستر، بنزین پُر کرده باشد که با عصبانیت صدا بلند کردم :«برا چی اینا رو اوردی تو خونه؟»
بوی تند بنزین روانیام کرده و او همانطور که با جرقه فندکش بازی میکرد، سُستی مبارزاتم را به رخم کشید :«حالا فهمیدی چرا میگفتم اونروزها بچه بازی میکردیم؟»
💠 فندک را روی میز پرت کرد، با عصبانیت به مبل تکیه زد و با صدایی که از پس سالها انتظار برای چنین روزی برمیآمد، رجز خواند :«این موج اعتراضی که همه کشورهای عربی رو گرفته، از #تونس و #مصر و #لیبی و #یمن و #بحرین و #سوریه، با همین بنزین و فندک شروع شد؛ با حرکت یه جوون تونسی که خودش رو آتیش زد! مبارزه یعنی این!»
گونههای روشنش از هیجان گل انداخته و این حرفها بیشتر دلم را میترساند که مظلومانه نگاهش کردم و او ترسم را حس کرده بود که به سمتم خم شد، دوباره دستم را گرفت و با مهربانی همیشگیاش زمزمه کرد :«من نمیخوام خودم رو آتیش بزنم! اما مبارزه شروع شده، ما نباید ساکت بمونیم! #بن_علی یه ماه هم نتونست جلو مردم تونس وایسه و فرار کرد! #حُسنی_مبارک فقط دو هفته دووم اورد و اونم فرار کرد! از دیروز #ناتو با هواپیماهاش به لیبی حمله کرده و کار #قذافی هم دیگه تمومه!»
💠 و میدانستم برای سرنگونی #بشّار_اسد لحظهشماری میکند و اخبار این روزهای سوریه هواییاش کرده بود که نگاهش رنگ رؤیا گرفت و آرزو کرد :«الان یه ماهه سوریه به هم ریخته، حتی اگه ناتو هم نیاد کمک، نهایتاً یکی دو ماه دیگه بشّار اسد هم فرار میکنه! حالا فکر کن ناتو یا #آمریکا وارد عمل بشه، اونوقت دودمان بشّار به باد میره!»
از آهنگ محکم کلماتش ترسم کمتر میشد، دوباره احساس مبارزه در دلم جان میگرفت و او با لبخندی فاتحانه خبر داد :«مبارزه یعنی این! اگه میخوای مبارزه کنی الان وقتشه نازنین! باور کن این حرکت میتونه به #ایران ختم بشه، بشرطی که ما بخوایم! تو همون دختری هستی که به خاطر اعتقاداتت قیام کردی! همون دختری که ملکه قلب پسر مبارزی مثل من شد!»
💠 با هر کلمه دستانم را بین انگشتان مردانهاش فشار میداد تا از قدرتش انگیزه بگیرم و نمیدانستم از من چه میخواهد که صدایش به زیر افتاد و #عاشقانه تمنا کرد :«من میخوام برگردم سوریه...» یک لحظه احساس کردم هیچ صدایی نمیشنوم و قلبم طوری تکان خورد که کلامش را شکستم :«پس من چی؟»
نفسش از غصه بند آمده و صدایش به سختی شنیده میشد :«قول میدم خیلی زود ببرمت پیش خودم!» کاسه دلم از ترس پُر شده بود و به هر بهانهای چنگ میزدم که کودکانه پرسیدم :«هنوز که درسمون تموم نشده!» و نفهمید برای از دست ندادنش التماس میکنم که از جا پرید و عصبی فریاد کشید :«مردم دارن دسته دسته #کشته میشن، تو فکر درس و مدرکی؟»
💠 به هوای #عشق سعد از همه بریده بودم و او هم میخواست تنهایم بگذارد که به دست و پا زدن افتادم :«چرا منو با خودت نمیبری سوریه؟» نفس تندی کشید که حرارتش را حس کردم، با قامت بلندش به سمتم خم شد و با صدایی خفه پرسید :«نازنین! ایندفعه فقط شعار و تجمع و شیشه شکستن نیست! ایندفعه مثل این بنزین و فندکه، میتونی تحمل کنی؟»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
══════°✦ ❃ ✦°══════
@Shahidhojatrahimi ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 رهبر معظم انقلاب: لکن بدانید قطعا ملت یمن و انصارالله پیروز خواهند شد
🔹انتشار به مناسبت سالگرد تجاوز دولت سعودی به #یمن
@shahidhojatrahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 کودکی که به پرده های کعبه چسبیده و در حال گریه برای یمن دعا می کند
#یمن
#عصرظهور
@shahidhojatrahimi
17.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥راهپیمایی بزرگ مردم یمن در صنعا در همبستگی با مردم فلسطین و محکومیت تجاوزات رژیم صهیونیستی به غزه
#یمن
#فلسطین_اشغالی
#طوفان_الاقصی
#غزه #بیمارستان_المعمدانی
#الله_اکبر #مرگ_بر_اسرائیل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مردم یمن برای محکومیت حملۀ آمریکا و انگلیس به خیابان آمدند
#یمن
#طوفان_الاقصی
20.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 بگذارید جنگ مستقیم با آمریکایی ها باشد.
◇ جناب فرمانده عبدالملک بدرالدین حوثی
که خداوند او را حفظ کند
#یمن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴کلیپی کمتر دیده شده از عبدالملک بدرالدین الحوثی رهبر انصارالله یمن
🔹اگر قرار باشد بترسیم، ما تنها از خداوند بیم داریم
#یمن
#أنصار_الله
#بحق_الزینب_اللهم_عجل_لولیک_الفرج