eitaa logo
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
2.2هزار دنبال‌کننده
31.6هزار عکس
12.7هزار ویدیو
106 فایل
❣🍃بسم رب خادم الشهداء🍃❣ 🥀شھید...به‌قَلبت‌نگـاھ‌میکُند اگࢪجایےبࢪايَش‌گذاشتھ‌باشےمےآيد‌مےمانَد لانھ میکُند تاشھيدت‌ڪُند ﴿شهیدحجت الله رحیمے♡﴾️🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
برادر شهیدم،تو با خون خودت،حافظ اسلام وحجابم بودی و من... باچادرم پاسدار خون تو و مبلغ اسلام خواهم بود... @shahidhojatrahimi
شاید خیلیا بدونین.. شاید ندونین.. یه روز یه پسر 19ساله ... که خیلیم پاک ️ بوده ساعت دوازده شب .. باموتور توی تهران پارس بوده.. داشته راه خودشو میرفته.. که یهو میبینه یه ماشین با چندتا پسر.. دارن دوتا دخترو به زور سوار ماشین میکنن.. تو ذهنش فقط یه ️چیز اومد... ناموس.. ناموس کشورم ایران.. میاد پایین... تنهاس.. درگیر میشه.. چند نفر به یه نفر.. توی درگیری دخترا سریع فرار میکنن و دور میشن.. میمونه علی و...هرزه های شهر.. تو اوج درگیری بود که یه چاقو صاف میشینه رو شاهرگ گردنش.. میوفته زمین.. پسرا درمیرن.. خیابان خلوت..شاهرگ..تنها...دوازده شب.. پیرهن سفیدش سرخ سرخه.. مگه انسان چقد خون داره.. ریش قشنگش هم سرخه.. سرخ و خیس.. اما خدا رحیمه.. یکی علی رو میبره بیمارستان... اما هیچ بیمارستانی قبولش نمیکنه.. تا اینکه بالاخره .. یکی قبول میکنه و .. عمل میشه... زنده میمونه اما فقط دوسال بعد از اون قضیه.. دوسال با زجر... بیمارستان...خونه.. بیمارستان..خونه.. میمونه تا تعریف کنه...چه اتفاقی افتاده.. میگن یکی ازآشناهاش میکشتش کنار.. بش میگه علی...اخه به تو چه؟ چرا جلو رفتی؟ میدونی چی گفت؟ گفت حاجی فک کردم دختر شماست... ازناموس شما دفاع کردم.. جوون پر پر شده مملکتمون.... علی نوزده ساله به هزارتا ارزو رفت.. رفت که تو خواهرم.. اگه اون دنیا انگشتشو به طرفت گرفت... گفت خداااااا... من از این گله دارم... داری جوابشو بدی...؟؟ 🌷
🌷زمانه خواست تو را کند 🍃ضمیرمفردغایب کند کند 🌷خدا نخواست ازتو سر بگیرد، خواست 🍃که ذره ذره تو را کند 💟 شهید امر به معروف و نهے از منکر 🕊❤️
🌷| رفته بودیم مشهد🚎 من فقط تونسته بودم هزینه اردو رو کنم، یه روز بچه ها برای خرید سوغاتی به بازار رفتن👜 اومد پیش من و گفت : تو نمی ری بازار؟ گفتم : من فقط تونستم هزینه اردو رو فراهم کنم و برای خرید ندارم❌ گفت: باشه و رفت✋ یکی دو بعد اومد و گفت : من می خوام برم بازار ، بیا با هم بریم رفتیم بازار، کلی سوغاتی👝 خرید و برگشتیم حسینیه فردا صبح هم به تهران حرکت کردیم🚎 وقتی رسیدم خونه، در که باز کردم دیدم اون سوغاتی ها توی ساک منه و علی برای من گرفته بود و حتی به روی نیاورده بود.👌 |🌷
آنان که یک عمر مرده اند یک لحظه هم نخواهند شد ... شهادت یک عمر زندگے است نه یک اتفاق ... 🆔 https://eitaa.com/shahidhojatrahimi
لبخنـد تـو ... رویای شیرینی ست که معجزه دیدن بهشت را برای مـا ترسیــم می‌ کند! 🆔 https://eitaa.com/shahidhojatrahimi
✨﷽✨ #نیایـــــش_شهیـــــد 🍀 خدای من! ○°•||ڪیست ڪه محبت تو را چشیده باشد، غیر تو دیگرے را طلب ڪند؟! ○°•||ڪیست ڪه قرب تو انس گرفته باشد، و دورے از تو را طلب ڪند؟! ☑️ تنها راه رسیدن به سعادت فقط #بندگے_خداست #شهیـد_علـــی_خلیلـــی🌹🍃 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidhojatrahimi
16.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
°•|🍃🌸 #کلیپ 🎤آخریـــــن مصاحبـــــه‌ی شهیـد امـــــر بـــــه معـــــروف 《 #شهیـد_علـــــی_خلیلـــــی 》 🌸 به٘ عِشـ٘ـقِ لَب٘خـــَـن٘دِ آقـــــا😍 👈 نبینی از دستت رفتـــــه👌👌 #پیـشنهاد_ویــژه_دانـــلود💯 @Shahidhojatrahimi
🌷هو الشهید🌷 #خاطره: عشق به مهر و تسبیح پنج سالش که بود نماز میخوند خیلی علاقه شدیدی نشون می داد به مهر و تسبیح مخصوصا تسبیح رو خیلی دوست داشت هرجا می رفت یه تسبیح می خرید کلاس اول ابتدائی بود اولین دوستی که پیدا کرد حافظ قران بود. از همان کلاس سوم چهارم ابتدائی روزهائی که صبحی بود ظهر می رفت مسجد روزهایی که بعدازظهری بود شبها می رفت مسجد پنجشنبه جمعه هم که باید حتما مسجد می رفت همه می گفتند اصلا علی مثل یه مرد کوچک می مونه؛ ما توش بچگی ندیدیم. همیشه یه روح بزرگی داشت، حرفای خیلی بزرگی می زد... 🌹🌸 به نقل از مادر محترم شهید #شهید_علی_خلیلی 🍃 #شهید_غیرت @shahidhojatrahimi
قرار بود راهت را ادامه دهیم‌ #ای‌شهید🌷 ببخشید که‌ املایمان‌ ضعیف بود😔 به جای #راهِت  راحت نوشتیم #شهید_علی_خلیلی @shahidhojatrahimi
#خاطره دو روز بود معده درد شدیدی گرفته بود... یه روز تو حجره دیدیم نشسته داره گریه میکنه گفتم علی چیه؟! چته؟! چرا آبغوره میگیری؟! درد معدت اذیتت کرده گریه می کنی؟! گفت: این دو سه روز دل درد گرفتم گریه ام برای این نیست. برای آقام امام حسین (ع) گریه میکنم. قربون آقام برم به خاک افتاده بود به خودش می پیچید... به نقل از امیر رضا شهبازی #شهید_علی_خلیلی 💐 #شهید_غیرت 🌹 @Shahidhojatrahimi