یکی از دوستاش تعریف یک شب سردزمستانی با حسین وچند تا از دوستان نشسته بودیم وبخاری روشن بود حسین گفت بچه ها الان که ما در این اتاق گرم دور هم نشتیم خیلی از خانوادها هستن نفت ندارن چراغ روشن کنن بیایید خودمان هم چراغ را خاموش کنیم وماهم همین کار را کردیم سر دارشهید حسین علیپور فرمانده گردان ابوذر کربلای ۴به شهادت رسید 🌹🌹🌹🌹🌹
هر چقدر برای اروند بنویسیم کم است!
برای دانستن از اروند فقط باید ...
غواص باشی!
#دستت_بسته_باشد!
شب باشد!
و اروند بی تاب باشد!!!
🌿زندگی با قرآن🌿
«حفظ موضوعی قرآن کریم»
🌷موضوع پنجم ( 5 )
هماهنگی نظام آفرینش؛دلیل #یگانگی_خالق
وَإِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ لا إِلَهَ إِلا هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ ﴿١٦٣﴾
إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ وَاخْتِلافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِمَا یَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْیَا بِهِ الأرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِیهَا مِنْ کُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِیفِ الرِّیَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّمَاءِ وَالأرْضِ لآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ﴿١٦٤﴾
و خداى شما خداى يگانه است ، جز او خدايى نيست ، رحمتش بی اندازه است و مهربانى اش هميشگى.(بقره/۱۶۳)
بی ترديد در آفرينش آسمانها و زمين و رفت و آمد شب و روز و كشتىهايى كه در درياها [با جابجا كردن مسافر و كالا] به سود مردم روانند و بارانى كه خدا از آسمان نازل كرده و به وسيله آن زمين را پس از مردگىاش زنده ساخته و در آن از هر نوع جنبنده اى پخش كرده و گرداندن بادها و ابرِ مسخّر ميان آسمان و زمين ، نشانه هايى است [از توحيد ، ربوبيّت و قدرت خدا] براى گروهى كه می انديشند .(بقره/۱۶۴)
هویت شهـید...پلاک وی نیستــ
هویتــ شهید.. #خون_جاری بر پیشانی اوستـــ
که تقدیـر آن در عهد الست
بر پیشانی او مےدرخشد..
#شهید_عباس_بابایی
#سالرزو_شهادت
تنها #خدا می داند
که ذره های دل تو
باهر #سرفه
بیشتراز ذره های آب کپسول
بالا و پایین می پرد
اینجا #قانون اتصالات فرق می کند...
جانباز70% #حاج_احمدحسینیان
#همرزم_شهیدسیدمجتبی_علمدار🌹
ساکت را بستی..
وقت رفتن شد دلم لرزید باز💔
چشمه ی اشک زد و چشمم جوشید باز😔
گفتم برو بسلامت پناهِ من😔
یاد دل زینب افتادم...😭
دلم لرزید باز😭💔
#یازیـنب
🔶 شهید #تورجی_زاده
پشت بیسیم چه خواند که
#حسین_خرازی از هوش رفت؟
👇👇👇👇👇
خط مقدم کارها گره خورده بود خیلی از بچه ها پرپر شده بودند خیلی مجروح شده بودند . حاجی بی قرار بود اما به رو نمی آورد خیلی ها داشتند باور میکردند اینجا آخرشه، یه وضعی شده بود عجیب تو این گیر و دار حاجی اومد بیسم چی را صدا زد و گفت:
هر جور شده با بی سیم تورجی زاده را پیدا کن (شهید تورجی زاده فرمانده گردان یازهرا) مداح با اخلاص و از عاشقان حضرت زهرا (سلام الله علیها) بود.
خلاصه تورجی را پیدا کردند.
حاجی بیسم را گرفت با حالت بغض و گریه از پشت بیسیم گفت: تورجی چند خط روضه حضرت زهرا برام بخون.
تورجی فقط یک بیت زمزمه کرد که دیدم حاجی از هوش رفت، صدا را روی تمام بیسیم ها انداخته بودند،
خدا میدونه نفهمیدیم چی شد وقتی به خودمون اومدیم دیدیم بچه ها دارند تکبیر میگند؛
خط را گرفته بودند و عراقی ها را تارو مار کردند... شهید تورجی خونده بود:
در بین آن دیوار و در..... زهرا صدا میزد پدر..... دنبال حیدر می دوید..... از پهلویش خون می چکید...... زهرای من... .😔😔
#شهید#محمد_تورجی_زاده #حسین_خرازی
#دفاع_مقدس
#روز_شمار_عاشقے 🔖
جانان من سفر کرد💔
با او بِرفت جانم💔
#نوزده_روز_ گذشته از اعزام
#یڪ_روز مانده به اسارت
#سه_روز مانده به شهادت
#شهیدمحسن_حججی 🍃❤️