eitaa logo
شهــیدحــسـین معزغـلامي
927 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
14 فایل
می گفـت : طوری تلاش کنید ، ڪہ اگــــر روزی . . . امام_زمان(عج) فرمودند یک سربازمتخصص میخام بفرمایند فلانی بیاید ... تاریخ تولد :1373/01/06،امیدیه،خوزستان تاریخ شهادت :1396/01/04سوریه،حماه شــهید دعوتت کرده پس بمون 💫 تاسیس1402/02/22 زمان;20:22 💫
مشاهده در ایتا
دانلود
امتحان عاشقان دوری‌ ست، اما قلب من طاقت دوری ندارد، امتحانش کرده ام یاد شهدا با 🌸 @shahidhosseinmoezgholami
فردا که هر کسی به شفیعی برد پناه چشم تمام خلق به موسی بن جعفر است (ع) ◾️ ◾️ @shahidhosseinmoezgholami
🌹 بخشی از مجموعه های شهید حسین معز غلامی 😍 @shahidhosseinmoezgholami
گرچه این شهر شلوغ است ولی باور کن انچنان جای خالیست صدا میپیچد ... @shahidhosseinmoezgholami
🌸ویژه عید فطر 🌸 🌹 پیام تبریکی از طرف شهید 🌹 @shahidhosseinmoezgholami
💐🌺 صبح زود رسیدیم مصلی ... حاج حسین از شوق زیارت حضرت آقا خیلی سرحال بود .. نشسته بودیم حرف میزدیم و کلی خندیدیم تا اینکه کم کم آماده شدیم برای نماز ... خلاصه بعد از همه این مراسم ها حضرت آقا از پشت اون پرده ها داخل شدند و همه از خود بی خود شدیم .. چند لحظه ای گذشت از شعار دادن ها و تو همون هیاهو بودیم که من برگشتم یه چیزی به حاج حسین بگم که دیدم تمام صورتش پر از اشک شده و همینطوری که حضرت آقا رو میبینه اشک میریزه ... تو راه برگشت از مظلومیت آقا و بی بصیرتی خواص گفت و هر موقع این بحث ها میشد کامل بهم میریخت و میگفت آقا خیلی تنهاست و ما هرکار نظامی و غیر نظامی ای که انجام میدیم فقط به عشق آقاست نه هیچکس دیگه ... 🌹 🌷 ☘سلامتی و عزت روز افزون حضرت امام خامنه ای صلوات ☘ @shahidhosseinmoezgholami
مرد غسال به جسم و سر من خرده مگير سالياني ست که از داغ حسين لطمه زنم سر قبرم گر بخوانند دمي روضه شام سر خود با لبه سنگ لحد مي شکنم @shahidhosseinmoezgholami
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جوانی را با خدا بودن و برای خدا بودن✨ راهے بود کہ تو انتخاب کردی!🌿 تو برای رضای خالق پـروانہ وار🦋 برای خدمت بہ خلق پر میزدی…🔗 راه رفتہ‌ات پر رهرو… یاریمان کن از پیلہ رها شویم! @shahidhosseinmoezgholami
جبران نمی‌شوی... حتی به گریه های شدید..😔😔 @shahidhosseinmoezgholami
هر انسانی عطر خاصی دارد گاهی برخی عجیب بوی خدا میدهند همانند... ‌ سرداران @shahidhosseinmoezgholami
•[🌹🌱]• ای شهـید! از میلہ های این قفس نگاهم میرسد بہ تو.. تویی کہ رها شده‌ای! از همہ تیر و ترکش های گناه جدا شده‌ای از این تن خاکی پرواز را یادم بده ای پرستوی عـاشـق...! @shahidhosseinmoezgholami
دل از هوا و هوس ها بریده اند اینان  شراب لم یزلی را چشیده اند اینان تمام هستی شان را به کف گرفتند و متاع جنتشان را خریده اند اینان @shahidhosseinmoezgholami
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را او که هرگز نتوان یافت همانندش را . 🌸 🌷 @shahidhosseinmoezgholami
🔴سال نود و دو که خیلی انتخابات پیچیده بود و بخاطر رای به دکتر جلیلی خیلی تو سرمون میزدن، حسین تو همه اجتماعات دکتر شرکت می کرد و به هرکسی میرسید میگفت فقط به ایشون رای بدید . میگفتن رای نمیاره؛ رای نداره؛ به شوخی میگفت مگه قراره به اونکه رای داره رای بدیم بهمون پول بدن؟ وقتی نتیجه آرا اومد همه ناراحت بودن مخصوصا که روحانی انتخاب شده بود؛ حسین همه رو آروم می کردو میگفت عوضش معلوم شد چند چندیم... راستی رفقا چند چندیم؟ هر نفر یک نفرو با خودش همراه کنه برای رای دهی و رای به اصلح . وعده ما جمعه ۱۵ تیرماه . 🔴عکس مربوط به 🔷مناطق عملیاتی مرزی کرمانشاه 🔷انتخابات سال ۱۳۹۲ . 🔴شرمنده شهدا نشویم @shahidhosseinmoezgholami
حسین رو دیدم اشک تو چشمش حلقه زد و گفت الهی به رقیه (س) 🌸 صبح یکشنبه بود قراربود شب ساعت8 حرکت کنیم ؛ 9 صبح بود هنوز گذرنامه نداشتم ویزاکه هیچی جلوی در اداره گذرنامه بودم حسین زنگ زد +سلام داداش خوبی نوکرم توخوبی +گرفتی گذرنامه رو ازصبح استرس تو رو دارم😔 داداش گفتن بیام اداره گذرنامه ، اونجاس +باشه داداش گرفتی بهم بگو ان شاالله ردیف میشه باشه چشم قطع کرد رفتم تو خیلی شلوغ بود پرسیدم گفتن کلا صادر نشده باید بشینی شانست بزنه امشب بدن وگرنه فردا... بابغض زنگ زدم حسین بهش گفتم نمیشه من بیام قسمت نشد شمابرید حسین گفت: این چه حرفیه ماقرارگذاشتیم باهم بریم توکل داشته باش درست میشه اگه نشد فردا صبح میریم گفتم ن برنامه هاتون خراب میشه گفت نه نهایتش بچه ها روراهی میکنیم منوتوبا اتوبوس میریم دلمو گرم کرد داخل جانبود بشینم ایستاده بودم ساعت شد ۶ عصر حسین پیام داد چه خبر گفتم داداش هنوز ندادن هربیست دقیقه اسم ۱۰ نفرمیخونن تحویل میدن گفت باشه داداش تااینجا اومدی بقیشم ارباب ردیف میکنه گفتم دارم ازاسترس میمیرم گفت ی ذکر بهت میگم هربار گیرکردی بگو من خیلی قبول دارم گره کارمنم همین باز کرد( اخه خودشم به سختی اجازه خروج گرفت) گفتم باشه داداش بگو گفت تسبیح داری گفتم اره گفت بگو الهی به رقیه س حتما سه ساله ارباب نظر میکنه منتظرتم قطع کردم چشممو بستم شروع کردم الهی به رقیه س الهی به رقیه س... 10 تانگفتم که یهو گفت این 5 نفر اخرین لیسته بقیش فردا توجه نکردم همینجور ذکر گفتم که یهو اسمم خوندن بغضم ترکید باگریه گرفتم رفتم سمت خونه حاضر بشم وقتی حسین رو دیدم گفتم درست شد اشک توچشمش حلقه زد گفت الهی به رقیه س @shahidhosseinmoezgholami
🌹 ☘ دوسال پیش شب پنجم محرم بود حسین گفت میای بریم هیات ؟ دعوتم کردن باید برم بخونم گفتم بریم با خودم فک کردم شاید یه هیات بزرگ و معروفیه که یه شب محرم رو وقت میذاره و میره اونجا .. وقتی رسیدیم جلوی هیات به ما گفتن هنوز شروع نشده حسین گفت مشکلی نداره ما منتظر میمونیم تا شروع شه ... نیم ساعتی تو ماشین نشستیم و حسین شعرهاشو ورق میزد و تمرین میکرد ... وقتی داخل هیات شدیم جا خوردم ، دیدم کلا سه چهار نفر نشستن و یک نفر مشغول قران خوندنه ... بعد از قرائت قران حسین رفت و شروع کرد به خوندن زیارت عاشورا و روضه ... چشم هاشو بسته بود و میخوند به جمعیت و ... هم هیچ کاری نداشت برگشتنی گفتم حاج حسین شما میدونستی اینجا انقد خلوته ؟ گفت بله من هرسال قول دادم یه شب بیام اینجا روضه بخونم .. گاهی تو این مجالس خلوت که معروفم نیستن یه عنایاتی به آدم میشه که هیچ جا همچین چیزی پیدا نمیشه .. @shahidhosseinmoezgholami
تـمـام عـزیـزانـت دلتنــگ دیـدارت هـسـتـنـد دلتنـــگ چشمانـت ..♥-") @shahidhosseinmoezgholami
🍁هَر چَند رَفته ای و دِل اَز ما گُسَسته ای 🍁پِیوسته پیشِ چَشمِ خیالَم نِشَسته ای @shahidhosseinmoezgholami