🔻 #تــلـنـگـر
✔️ به غیر خدا دل نبند!
☑️ تنها #خدا غنی و پايدار است و غير خدا پوچ و نابودشدنی و رفتنی است. پس دل بستن به غير خدا يعنی دل بستن به #پوچیها. به عنوان مثال: اگر كسی به ساختمان -كه رفتنی است- دل ببندد، به پوچی دل بسته است اما اگر برای ايجاد بستر بهتری جهت #بندگی خدا ساختمان بخواهد، ديگر به پوچی دل نبسته است.
🛑 هرگونه گرايش به غير خدا #اضطرابآور است... در دلِ هر چيزِ غير خدايی يك اضطراب هست، اصلاً جنس #دنيا اين است. دل بستن به غير خدا، مساوی با دل بستن به پوچیها و روبهرو شدن با انواع اضطرابها است.
#استاد_اصغر_طاهرزاده
از کتاب #آشتی_با_خدا
#اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
#اللّٰھـُــم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَج
@shahidjavedani
🌷یاد #شهیدبابایی بخیر که طلاهای همسرش را فروخت و به افسران و سربازان متاهل داد و گفت : مایحتاج عمومی گران شده و حقوق شما کفاف خرج زندگی رو نمیده !!
🕊یاد #شهیدرجبی بخیر که پول قرض الحسنه به دیگر نیروها میداد و میگفت وام است و وقتی میگفتند دفترچه قسطش را بده میگفت کسی دیگر پرداخت میکند.
🌷یاد #شهیدبابایی بخیر که یکی از دوستانش تعریف میکرد که : دیدم صورتشو پوشونده و پیرمردی رو به دوش کشیده که معلوله ... شناختمش و رفتم جلو که ببینم چه خبره که فهمیدم پیرمرد رو برا استحمام میبره !!
🕊یاد #شهید حسین #خرازی بخیر که قمقمه آبش را در حالی که خودش #تشنه بود به همرزمانش میداد و خودش ریگ توی دهانش گذاشت که کامش از تشنگی به هم نچسبه !!
🕊یاد #شهید مهدی #باکری بخیر که انبار دار به مسئولش گفت : میشه این رزمنده رو به من تحویل بدی، چون مثل سه تا کارگر کار میکنه طرف میگه رفتم جلو دیدم فرمانده لشگر مهدی باکریه که صورتشو پوشونده کسی نشناسدش و گفت چیزی به انباردار نگه !!
🌷آره یاد خیلی #شهدا به خیر که خیلی چیزها به ما یاد دادند که بدون چشم داشت و تلافی کمک کنیم و بفهمیم دیگران رو اگر کاری میکنیم فقط واسه رضای #خدا باشه و هر چیزی رو به دید خودمون تفسیر نکنیم !!
🌷برای رد شدن از #سیم_خاردار باید یه نفر روی سیم خاردار میخوابید تا بقیه از روش رد بشن(!!) داوطلب زیاد بود.
قرعه انداختند، افتاد بنام یک جوان زیبارو !! همه اعتراض کردند الا یک پیرمرد که گفت: چکار دارید بنامش افتاده دیگه ...
همه تودلشون گفتند : عجب پیرمرد سنگدلی !! دوباره قرعه انداختند، باز هم افتاد بنام همون جوون ...
جوان بدون درنگ خودش رو انداخت روی سیم خاردار
تو دل همه غوغائی شد ...!!
بچه ها #گریان و با اکراه شروع کردند به رد شدن از روی بدن جوان ... همه رفتند الا همون پیرمرد ... گفتند چرا نمیای ؟؟
گفت : نه شما برید من باید بدن پسرم رو ببرم برای مادرش
آخه مادرش منتظره ...
درود بر #شهامت و #غیرت آنان !!
خدا می دونه الان بعضی برای رد شدن و رسیدن به عرش #دنیا پاشون رو روی خون کدام #شهید گذاشتن و می ذارن؟؟!!
عزیزان بدانید خون #شهدا لیزه!!! با سر زمینتون می زنه!!!
@shahidjavedani