eitaa logo
شهید جمهور
163 دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
5.7هزار ویدیو
52 فایل
🌹 شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت به کسی «منتظر» گفته می‌شود که منتظر شهادت باشد، منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد اللّـهـمَّ‌عَـجِّـلْ‌لِـوَلِیِّـڪَ‌الفَـرَج
مشاهده در ایتا
دانلود
نخبه‌ای که پس از اخذ دکتری از آمریکا در حوزه علمیه ادامه تحصیل داد دکترایش را از آمریکا گرفت اما عاشق معارف دینی بود و در کنار پست وزارت، پای درس بزرگان حوزه می‌نشست، حتی چند ساعت قبل از شهادت در درس فقه حاضر شد و بعد به جلسه حزب جمهوری اسلامی رفت. از شهدای حزب جمهوری اسلامی و وزیر پست و تلگراف و تلفن @sardaraneashgh
تاکید شدید ⇦شهیـــــد به.... @sardaraneashgh
9.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ ویژه| ای انسان! تو فرزند بی‌نهایتی... کلیپی بسیار زیبا از سخنان شهید بهشتی که در آستانه چهلمین سالروز حادثه هفتم تیر توسط مجموعه سرچشمه منتشر شده است @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مراقب بود درمقابل نامحرم، اهل امربه معروف ونهى از منكر کردن و بسيار خوش قول و صادق بود، اهل نماز اول وقت،و فرار از کارش بود @sardaraneashgh
🌹 چرا دوستـی باشهدا؟ 🌹 🌸 ڪلام رهبری: تا آن زمانیڪہ شور و عشق در دل جوانهاے مازنده است؛ دشمنان ما هیچ نخواهند ڪرد. @sardaraneashgh
9.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اوقات فراغت داشتید شما؟ رئیسی : یادم نیست...😔 @sardaraneashgh
🕊 شرط همسر یک مدافع حرم برای حضرت زینب +عکس 💠 آقا مهدی در حیاط حرم حضرت زینب(س) داشت با تلفن صحبت می‌کرد که همسرش او را با انگشت نشان داد و شرط‌هایی برای عمه سادات گذاشت که به یک هفته نرسید، شرط‌ها اجابت شد.👇 🔗 http://www.tafahoseshohada.ir/fa/news/2963 @sardaraneashgh
خاطره ی سردار سیدعلی بنی لوحی : 🍃🔹چند ساعتی مهمان بچه‌های اصفهان در دارخوین بودند، شهید مصطفی ردانی‌پور گزارشی از وضع منطقه عملیاتی دارخوین و آمادگی نیروها برای عملیات و نقاط ضعف دشمن ارایه داد و شهید علی نوری هم شعری زیبا در محضر ایشان قرائت کرد. سخنان شهید بهشتی نور امیدی که در دل یاران امام ایجاد شده بود را شعله‌ور کرد تا لحظه وداع فرا رسید. هر طور بود آقای بهشتی را سوار ماشین کردیم. بچه‌ها حال خود را نمی‌فهمیدند و گریه کنان پشت شیشه ماشین دست بیعت می‌دادند. اشک شوق قطع نمی‌شد. ماشین یواش یواش راه افتاد و چند متری که رفت رزمندگان از جای کنده شدند و بی‌اختیار شروع به دویدن کردند. جلوی ماشین روی کاپوت، کنار شیشه، الله اکبر گویان، قیامتی به پا شده بود. 🔻نیروها همه مسلح بودند و مهمات و نارنجک مثل نقل و نبات در سالن و کنار نیروها ریخته بود و و در آن شرایط برای جان شهید بهشتی احساس خطر هم می‌شد. خودرو چند متری رفت و حال وهوای بچه ها که از کنترلشان خارج شده بود ادامه داشت. ما هم مسئولیتی در قبال آقای بهشتی داشتیم تلاش می‌کردیم زودتر موضوع فیصله پیدا کند. آقای بهشتی از بچه‌ها چشم برنمی‌داشت و اشک شوق در چشمانش حلقه زده بود. بالاخره دستور داد ماشین ایستاد و پیاده شدند. آرام و متین با همان لبخندی که در این چند ساعته هنوز قطع نشده بود،چون کوهی استوار، به میان رزمندگان برگشتند و دقایقی ایستادند تا همه نیروها با ایشان مصافحه کردند. لحظات پر برکتی بود. صحنه وداع، صحنه‌ای که برای بسیاری از آنها وداع آخر با دنیای مادی ما بود. @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا