#معجزه_به_اسم_ناهار...!
🌷کم کم سر و صدای بچه ها بلند شد. خیلی انتظار کشیدند تا صدای بوق ماشینی که غذای آنها را میآورد به گوش برسد، اما هر چه بیشتر انتظار کشیدند کمتر نتیجه گرفتند. از یک طرف گرمای هوا و از طرف دیگر گرسنگی، دست به دست هم داد تا بچه ها کمی بی حوصله شوند.
🌷اغلب رفته بودند داخل سنگر فرماندهی. بعضی با ظرف غذا بیرون منتظر بودند. بعد از دقایقی یکی از بچه ها به طرف سنگر فرماندهی آمد و گفت که ماشین حمل غذا خاموش شده و راننده هم هر کاری که میکنه روشن نمیشه. گفته ظرف ها رو بگیرین بیایین پیش ماشین یا این که هُل بدین.
🌷همه ظرفهای غذا رو در دست گرفتیم و رفتیم به طرف ماشین که دقیقاً بین دو دستگاه توپ قرار داشت. همین که همه در آنجا جمع شدیم ناگهان صدای انفجار به گوش رسید. همه دویدیم به طرف سنگرها. یک خمپاره خورده بود به سنگر فرماندهی گروهان و منفجر شد. خمپاره درست از دهانهی سنگر به داخل رفت و منفجر شد و کل آن را ویران کرد، طوری که هر چه ظرف و لباس و وسایل داخل سنگر بود، کاملاً سوخت.
🌷تازه متوجه شدیم که واقعاً خدا با ماست و رزمندگان اسلام را همه جا یاری میکند. تمام بچه ها غذا را گرفتیم و آماده شدیم که ماشین را هل بدهیم تا شاید روشن شود. راننده که تحت تأثیر این حادثه قرار گرفته بود، پشت ماشین نشست و گفت؛ نیار نیست هل بدین.
🌷با تعجب نگاهش کردیم راننده متوجه نگاهها شد و فهمید در پشت این نگاه ها چه سئوالی است، به همین جهت گفت: به خدا ما خیلی آدمهای بزرگی هستیم. خدایی داریم که همه جا با ماست و بعد سوئیچ ماشین را چرخاند و ماشین همان وهلهی اول روشن شد. صدای صلوات بچه ها فضای منطقه را پر کرد. احساس کردم قطرات اشک شوق و امید از گوشه چشمم سرازیر میشود....
#راوی: رزمنده دلاور اصغر حقیقی
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
👇👇
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
@khaimahShuhada
شهیدانه🌹
گفت: مادرجان شما غصهی مرا نخور!
خانهی من عقب ماشینم است.
پرسیدم: یعنیچه که خانهات، عقب ماشینت است؟!
گفت: جدی میگویم!
اگر باور نمیکنی، بیا ببین همراهش رفتم،
در عقبِ ماشین را باز کرد.
وسایل مختصری را توی صندوق عقب ماشین چیده بود!
سهتا کاسه، سهتا بشقاب، سهتا قاشق
یک سفره پلاستیکی کوچک،
دوقوطی شیرخشک برای بچه
و یکسری خرده ریز دیگر!
گفت: این هم خانهی من که خیلی هم راحت است
گفتم: آخه اینطوری که نمیشود
گفت: دنیا را گذاشتهام برای دنیادارها
خانه هم باشد برای خانهدارها!
#شهید_ابراهیم_همت🌷
یاد شهدا باصلوات🌸
@khaimahShuhada
پاسداران آگاهانه انتخاب می کنند
شجاعانه می جنگند،
غریبانه زندگی میکنند ومظلومانه شهید میشوند
وبی شرمانه موردتوهین قرار میگیرند
شهید مظلوم دکتر بهشتی ره
دراستانه روزپاسدار
پاس میداریم مقام شهدای مظلوم سپاه پاسداران را
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️الا اهل عالم پیامم بگیـر
▫️شدم از ازل من #ولایت_پذیر
▫️ولیام بہ دوران ندارد نظیـر
▫️بگویم بہ عشـق حسینم اسیـر
▫️امیرے حسیـن و نعم الامیـر
🌹خجسته باد روز پاسدار؛ روز آنان که
با پروانه حضورشان به دور شمع میهن، غیرتی حسینی را از ڪربلا تا قلّه هاي دماوند به دوش میکشند.
✨ولادت امام حسين«علیه السلام» و روز پاسدار مبارڪ
@khaimahShuhada
۱۴ اسفند ماه #سالروز_شهادت #شهید_ناصر_بذری گرامی باد . 🥀
نام پدر : عباس
نام مادر : نجیبه شانه بندپورطبری
تاریخ تولد :1342/01/15
تاریخ شهادت : 1365/12/14
محل شهادت : شلمچه
گلزار : شهدای معتمدی
عملیات : کربلای پنج
راوی : حاج نادر بذری: روز بعد دوباره آتش عملیات شدت گرفت. انفجارها خیلی سخت بود. طوری که چند دقیقه اول تلفات داشتیم و بعد از مدتی معاون گردان اکبر خورنده گفت بچهها آماده باشید. ما هم آماده شدیم و رفتیم منطقه عملیاتی. همین طور جنازه بود که روی زمین افتاده بود. دوست نداشتم این صحنهها را ببینم. اما باید دنبال برادرانم میگشتم. هر شهیدی را که میدیدم یاد حضرت زینب(س) میافتادم.
داخل سنگر شدم و نماز خواندم. آن موقع ۱۸ سالم بود. یکی از بچهها آمد و گفت نادر لباست را جمع کن برو خانه. علتش را پرسیدم که گفت برادرت ناصر مجروح شده و باید برگردی. گفتم خانه نمیروم. اما فرمانده اصرار کرد. وقتی باز هم مخالفت کردم، یک نفر گفت جعفر شهید شده است. خبر شهادت جعفر را که شنیدم خیلی گریه کردم. همه آمدند دلداریام دادند.
@khaimahShuhada
*عارف شهیدے ڪه سرنوشت خود و همرزمانش را مےدانست*🌙
*شهید حاج علی محمدی پور*🌹
تاریخ تولد: ۱۳۳۸
تاریخ شهادت: ۱۹ / ۱۰ / ۱۳۶۵
محل تولد: دقوق آباد رفسنجان
محل شهادت: شلمچه
*🌹همرزم← بچه های گردان دور حاج علی جمع شده بودند🌙 و او داشت سرنوشت بچه ها را بیان میکرد:🕊️«حسین برادرم ،چه بخواهد و چه نخواهد، شهید خواهد شد.🕊️نجمیان، سید کاظم و برادرش، مهدی امراللهی و غلام نهویی هم شهید میشوند.🕊️جواد کامرانی و عباس علیزاده زخمی میشوند.🥀رضا قربانی، محمود حسن زاده دو دوست با وفا، با هم شهید میشوند.🕊️ ثمره نُه شهید میشود و نُه مجروح.«🌙همهی پیشبینیهای حاج علی درست از کار در آمد.💫 او حتی نحوهی شهادت خودش را هم گفت:‼️این عملیات برای من آخرین عملیات خواهد بود.🕊️ میدانم که نرسیده به دژ، شهید و از زندان دنیا رها خواهم شد🥀و همرزمان پا بر روی پیکرم میگذارند💫 و میروند و دِژ را فتح میکنند.🌙همرزم← عملیات کربلای 5 بود، نزدیک دژ بودیم که دشمن ما رو دید🥀ناگهان تیری آمد و به پشت سر حاجی اصابت کرد🥀حدود بیست متر حاجی را روی آب کشیدیم و به نزدیک دژ آوردیمش،🥀کلاه غواصیم را روی صورتش کشیدم تا شناخته نشود،🥀وقتی راه خلوت شد، برگشتیم پایین تا حاجی را ببینیم🌙دیدم با صورت گل آلود پای دژ افتاده🥀بچه ها نمیدونستند حاجی هست و پا میگذاشتند روی پیکرش و رد میشدند،🥀درست همان صحنه ای ایجاد شده بود که خودش آن را پیشبینی کرده بود*🕊️🕋
*شهید حاج علی محمدی پور*
*شادی روحش صلوات*🌹
@khaimahShuhada
جشنی اندر عرش اعلا به پاست..
ندایی می گوید میلاد شاه کربلاست...
همو که سیدالشهداست...
گوهری عزیز برای انبیاست...
نوادهٔ محمد مصطفی ست..
پور علی مرتضی ست...
او همان حسین زهراست...
امام شهید و تنهاست...
کشتهٔ دشت نینواست...
سرور جوانان جنت اعلی ست...
آهای مسلمانان....
کِل بکشید با شور و شعف...
بایستید به درگاه خدا صف به صف...
بگیرید عیدیتان را زدست شاه نجف...
....ط_حسینی
@khaimahShuhada
شناسنامه اش را از انقلاب گرفته و
در دوران دفاع مقدس قد کشیده
نامش #پاسدار است...
متولد اردیبهشت پنجاه و هشت
نشانش لباس سبز پر رنگ است
برایش فرق نمی کند که صنایع دفاعی
ایران تحریم باشد یا صنایع نفت یا
اینکه تروریست خوانده شود
خودباوری را در مکتب #انقلاب یاد
گرفت و مقاومت را در مکتب جنگ...
@khaimahShuhada
*📸کشف بیرق سپاه در روز پاسدار*
🔹امروز ۱۵ اسفند۱۴۰۰ شرق دجله در حین عملیات تفحص شهداء
@khaimahShuhada
سلام پاسدار همیشه در سنگر
سلام جانباز دفاع مقدس
سلام فرمانده جبهه مقاومت
سلام حاجی
سلام برادر قاسم
سلام شهید همیشه جاوید
روز پاسدار و روز جانباز بر شما مبارک دلاور
#روزت_مبارک_جانباز_شهید
#روزت_مبارک_ای_شقایق_آتش_گرفته
@khaimahShuhada
📸 بهمناسبت #روز_درختکاری، حضرت آیتالله خامنهای پیش از ظهر امروز (یکشنبه) در محوطهی دفتر رهبری نهال کاشتند.
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞ماجرای تکان دهنده از معجزه باب الحوائج حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
🎼با روایت گری صابر خراسانی
@khaimahShuhada
🏝💫اسعدالله ایامکم یا صاحب الزمان عجل الله فرجه الشریف💫🏝
⚘ای دلربا آمدی ✨
که قدومت مبارک است✨
میلاد توست ✨
شأن نزول تبارک است✨
تا زین العابدین ✨
به دو عالم امام ماست✨
دنیا و آخرت ✨
ز ولایش به کام ماست✨⚘
🏵میلاد فرخنده و خجسته چهارمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، امام زین العابدین، سیدالساجدین علیه السلام را به عاشقان اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام تبریک و تهنیت عرض مینمائیم.🏵
#میلاد_امام_سجاد
#ماه_شعبان
@khaimahShuhada
#شهـیدمحمدابراهیمهمت:
🔸جوانانی که شناخت ڪافی
از اسـلام ندارند و نمیدانند برای چه
زندگی میڪنند و چه هدفی دارند و
اصلاً چه میگویند؛ بسیارند
از طرفمن
به جوانان بگـوئید چشـم شهیـدان و
تبلـور خـونشـان بهشما دوخته است
بپاخیزید و اسلامرا و خودرا دریابید.
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادتت مبارک حاج ابراهیم
.
.
پیکر شهیدی که سر در بدن نداشت و یک دست او نیز قطع شده بود
در حالی که به عقب برمی گشتم در سه راهی چشمم به پیکر شهیدی افتاد که سر در بدن نداشت و یک دست او نیز از بدن قطع شده بود. از روی لباسهای او متوجه شدم که پیکر مطهر حاج همت است اما از آنجا که شهادت ایشان برایم خیلی دردناک بود همان طور که به عقب میآمدم خود را دلداری میدادم که نه این جنازه حاج همت نبود. وقتی به قرارگاه رسیدم و متوجه شدم که همه دنبال حاجی میگردند به ناچار و اگر چه خیلی سخت بود اما پذیرفتم که او شهید شده است.
شب همان روز بدن پاک حاجی به عقب برگشت و من به قرارگاه فرماندهی که در کنار جاده فتح بود رفتم. گمان میکردم همه مطلع هستند اما وقتی به داخل قرارگاه رسیدم متوجه شدم که هنوز خبر شهادت حاجی پخش نشده است. روز بعد متوجه شدم که جنازه حاجی در اهواز به علت نداشتن هیچ نشانهای مفقود شده است. من به همراه شهید حاج عبادیان و حاج آقا شیبانی به اهواز رفتیم. علت مفقود شدن جنازه حاج همت نداشتن سر در بدن او بود.
.
.
#شهید_محمد_ابراهیم_همّت
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹ببینید
شهیدحاج قاسم سلیمانی از شهید همت می گوید
@khaimahShuhada
*عنایت امام حسین (ع)...*🌙
*شهید حسین آقا دادی*🌹
تاریخ تولد: ۲ / ۱ / ۱۳۵۳
تاریخ شهادت: ۲۶ / ۷ / ۱۳۹۶
محل تولد: اصفهان
محل شهادت: سوریه
*🌹راوی← حسین قرار بود پاسدار شود کارها در حال انجام بود🍃 که به چشم هایش ایراد گرفتند‼️و گفتند نمره چشمتان بالاست و امکان استخدام نیست.🥀البته شماره چشمش حدود ۱.۵ بود. ناراحت شد و گفت مگر هیچ کدام از افرادی که در سپاه هستند عینک نمی زنند؟⁉️برایش خیلی سخت بود.🥀حسین آقا به آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام خیلی ارادت داشت🌙و همیشه ایشان را مولا خطاب می کرد؛🌙لذا به ایشان توسل کرد و زیارت عاشورا خواند📿و مادرش هم نذر کرد که مشکلش برطرف شود.💫خودش می گفت وقتی زیارت عاشورا را با چهل لعن و سلام خواندم گره کارم باز شد.🍃از سپاه تماس گرفتند که یک بار دیگر بیایید.📞 وقتی که رفت گفتند که مشکلی نیست و می توانید وارد شوید.»🌙او دوست داشت به سوریه اعزام شود🕊️ اما حسین فرمانده گردان استحکامات گروه مهندسی 40 صاحب الزمان🌙 و بعد هم فرمانده ایمنی و اقدامات تامینی بود.💫 به خاطر همین مقام بالاترش میگفت که ما به مهارت تو اینجا نیاز داریم.🍃 از طرف دیگر چون حسین برادر شهید هم بود، با اعزامش موافقت نمیشد،🥀اما او سرسختانه بر خواستهاش برای اعزام پافشاری میکرد و نا امید نمیشد.»🍃عاقبت او اعزام شد و از ناحیه قلب و گردن با اصابت تیر🥀💥 آسمانی شد*🕊️🕋
*شهید حسین آقا دادی🌹
@khaimahShuhada
بدون اینکه چیزی بگه بلند شد برام آب آورد.
نه اون حرفی زد نه من.
حرف رفتن رو پیش کشید و گفت:
منم میخوام برم سوریه...
خشکم زد، باورم نمی شد در حالی که تنها چند ماه از ازدواجمون گذشته، چنین تصمیمی بگیره.
سکوتم رو شکستم و زود عکس العمل نشون دادم:
- تو نباید بری علی!
-چرا؟!
-چون ما تازه ازدواج کردیم هنوز یه سال نشده علی...
ما برا بچهمون اسم انتخاب کردیم.
داریم خونمون رو درست می کنیم.
این همه برنامه برا زندگیمون داریم.
-اجباریه خانوم (اینو گفت که چیزی نتونم بگم)
-خب این دفه نرو، دفعه بعد میری.
امسال اولین بهاریه که قراره باهم عید دیدنی بریم و سفره هفت سین بندازیم.
نه گذاشت نه برداشت گفت:
«خانم میخوای از زن هایی باشی که روز عاشورا نذاشتن شوهراشون به یاری امام حسین علیه السلام بره؟»
دیگه چیزی واسه حرف زدنم نذاشت.
ماتم برده بود و دهانم خشک خشک.
باز گفت:
تو اجازه بده برم، منم عوضش اگه شهید بشم و لایق بهشت باشم و اگه اجازه شفاعت یه نفرو داشته باشم قول شرف میدم اون یه نفر هیچ کس نباشه جز تو...
شهید علی آقایی🌷
شهادت: ۱۳۹۴/۱۲/۷، حلب سوری
@khaimahShuhada