eitaa logo
شهید جمهور
165 دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
5.7هزار ویدیو
52 فایل
🌹 شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت به کسی «منتظر» گفته می‌شود که منتظر شهادت باشد، منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد اللّـهـمَّ‌عَـجِّـلْ‌لِـوَلِیِّـڪَ‌الفَـرَج
مشاهده در ایتا
دانلود
همه دوست دارند شما را "آقا" صدا کنند ،چون آقایی واقعاً برازنده شماست. در میان نظامیان که می‌آیی هیبت "فرماندهی" ات دل دوستانت را شاد و دل دشمنانت را میلرزاند... روز پدر که می‌آید می‌شوی مهربانترین "بابا" ی دنیا... روز جانباز که می‌شود همه دست "جانباز" تو را به هم نشان می‌دهند... ۹ دی که می‌رسد قصه "علی" می‌شوی در جمل ما حتی ۶ تیر هم به شکرانه اینکه خدا دوباره تو را به ما بخشیده، سر بر سجده‌ شکر می‌گذاریم. و همه اینها بهانه است آقا جان! بهانه ایست که ما یادمان نرود خدا نعمتی چون شما را ارزانی‌مان کرده است.. 🌺 خدا را برای این نعمت شکر می‌گوییم. @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید | دعوا بر سر مسئله با حجاب و بد حجاب نیست 🏷 گزیده بیانات رهبر انقلاب در مراسم مشترک دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه‌های افسری نیروهای مسلح. ۱۴۰۱/۰۷/۱۱ @khaimahShuhada
💠برگه حضور و غیاب امروز حوزه علمیه امام باقر(ع)قم ✅ حاضر... عند ربهم یرزقون @khaimahShuhada
سیره شهدا داشتم برای نماز ظهر وضو می گرفتم، دستی به شانه ام زد. سلام و علیک کردیم. نگاهی به آسمان کرد و گفت : « علی ! حیفه تا موقعی که جنگه شهید نشیم. معلوم نیست بعد از جنگ وضع چی بشه. باید یه کاری بکنیم . » گفتم «مثلا چی کار کنیم؟» گفت « دوتا کار ؛ اول خلوص، دوم سعی و تلاش .» @khaimahShuhada
شهیدی که تروریست هایی از کومله از گوشت او خوردند ... حضور در کردستان، ایمانی قوی و دلی چون شیر را می طلبید، در اردیبهشت سال 59 و در جریان عملیات آزاد سازی شهر سنندج بعد از نبردی دلاورانه، مجروح شد و توسط کومله به اسارت گرفته شد. همان لباس با آرم سپاهی که پوشیده بود، کفایت می کرد تا خونخواران کومله تا لحظه شهادت بلاهائی بر سر او بیاورند که باور این رفتارها از یک انسان بسیار سخت است.  بعد از مجروحیت و اسارت سعید، دیگر هیچ خبری از او نبود و نیست و برای همیشه مفقود الاثر شد و تنها سند و حکایت بعد از اسارت ایشان خاطرات یک برادر ارتشی است که از آن دوران دارد:   دشمنان برای اعتراف گرفتن، هر دو دستش را از بازو بریدند. با دستگاه های برقی تمام صورتش را سوزاندند. بعد از آن پوست‌های نو که جانشین سوخته‌ شد همان پوست‌های تازه را کنده و با همان جراحات داخل دیگ آب نمک انداختند. او مرتب قرآن را زمزمه می‌کرد. ‌  سرانجام او را داخل دیگ آب جوش انداخته و همان جا به دیدار معشوق شتافت. کوموله ها جسدش را مثله نموده و جگرش را به خورد هم سلولی‌هایش دادند و مقداری را هم خودشان خوردند! شهید احمد وکیلی @khaimahShuhada
🌷🕊داوطلب شهادت شده بود🕊🌷 مادر محمد ماجرای چگونگی شهادت فرزندش را که از فرمانده‌شان شنیده است این‌طور تعریف می‌کند: در شب تاسوعا نیرو‌های داعش با مبارزان ما درحومه شهر حلب درگیر می‌شوند. بعد از چند ساعت درگیری مهمات نیرو‌های ما تمام می‌شود. از طرف دیگر نیز ۲ خودرو مهمات و تجهیزات که در حال آمدن بودند در محاصره داعش قرار می‌گیرند. محمد و چند نفر دیگر داوطلب آوردن خودرو مهمات می‌شوند و با مقابله جانانه از حلقه محاصره داعش عبور می‌کنند و خودشان را به خودرو‌های مهمات می‌رسانند. داعشی‌ها که می‌دانستند اگر این مهمات به دست نیرو‌های ما برسد کارشان تمام است. با تمام قدرت با محمد و همراهانش درگیر می‌شوند. یکی از خودرو‌ها در جریان درگیری منفجر می‌شود. محمد بلافاصله سوار خودرو باقی‌مانده می‌شود تا از آنجا دور شود. اما نیرو‌های داعش خودرو را تعقیب و هدف گلوله قرار می‌دهند محمد و خودر و با هم منفجر می‌شوند. من این موضوع را نمی‌دانستم تا زمانی که جنازه محمد را به خانه‌مان آوردند. در طول شب جنازه محمد در خانه و اتاق خودش بود. من و علی برادرش بالای سرش بودیم. زمانی که از علی خواستم تابوت را بازکند تا جنازه محمد را ببینم علی به گریه افتاد و گفت: مادر جنازه‌ای باقی نمانده تنها چند تکه استخوان سوخته داخل تابوت است. به عنوان یک مادر به‌دلیل شهادت فرزندم ناراحت و دل‌شکسته هستم، اما در اعماق وجودم از اینکه محمد در شب تاسوعا و برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) به شهادت رسید و درواقع به آرزوی همیشگی‌اش رسیده خوشحال هستم.» 🌺یادشهداباصلوات 🌺 🕊🌱🌷 @khaimahShuhada
خصوصیات خلقی و روحی شهید حاج رضا انقلاب اسلامی را یکی از معجزات بزرگ قرن می دانست و حفظ انقلاب را از اوجب واجبات می دانست. فردی ولایتمدار و گوش به حرف سخنان رهبری بود و همیشه می گفت ما باید مواضع مان را به وسیله سخنان رهبری مشخص کنیم. اگر نیازمندی را می دید هر کاری که می توانست و از دستش بر می آمد انجام می داد. از سال 86 تا 94 آن قدر به کربلا رفته بود که به قول خودش مغازه دارهای آنجا می شناختنش. خودش را خادم اهل بیت علیه السلام می دانست. پیاده روی اربعین را چندین سال بود که انجام می داد. حتی کاروان های زیارتی را ترتیب می داد و کسانی هم که بی بضاعت بودند را از هزینه شخصی خودش به زیارت می برد. شهادت طلبی، شجاعت، ایثار و خدا ترسی حاج رضا زبانزد خاص و عام بود. طوری که در زمان جنگ همیشه در خودش آمادگی شهادت را حفظ کرده بود. از دهه شصت تا قبل از شهادتش مراسم غسل و کفن و دفن اموات را فی سبیل الله انجام می داد. در غروب روز اربعین در حرم ملکوتی امام حسین علیه السلام در آن همه شلوغی یک لحظه خوابی عجیب به سراغ من آمد و خوابم برد. و در آن لحظه حاج رضا را دیدم که گفت: خانم من به شهادت رسیدم. از خواب پریدم حسی غریب و عجیب داشتم، مطمئن بودم که برای حاجی اتفاقی افتاده. فردای آن روز از کربلا برگشتیم و پسرم خبر شهادت حاجی را به من داد.💔 نقل از همسر شهید شهید مدافع حرم حاج رضا ملایی🌹 @khaimahShuhada
این تصویر؛ پروفایل ایتای شهید طلبه بسیجی مهدی زاهدلویی بود و هنوز هم هست. تا شهید نباشی شهید نمیشوی! چه کسی فکرش را می کرد! عند ربهم یرزقون @khaimahShuhada
: خدايا...!‌ اگر میدانستم با مرگ من يک دختر در دامان حجاب میرود، حاضر بودم هزاران بار بميرم، تاهزاران دختر در دامان حجاب بروند.        @khaimahShuhada