پاسخ سردار حاج قاسم سلیمانی به نامهای که در آن از او خواهش کرده بودند تا برای ریاست جمهوری١٣٩۶ کاندیدا شود:
«برادر بزرگوارم از محبت شما عزیز گرانقدر سپاسگزارم. الحمدلله در کشور ما آنقدر شخصیت های مهم و ارزشمند گمنام و با نامی وجود دارد که نیازی نیست سربازی، پُست سربازی خود را رها کند. افتخارم این است که سرباز صفر بر سر پُست دفاع از ملتی باشم که امام فرمود جانم فدای آنها باد.
رها کردن این پست را در شرایطی که گرگانی در کمین هستند خیانت میدانم.»
@khaimahShuhada
#همین_قدر_نورانی
عکس حجلهای سه نفره
دی ماه 1365 بود. گردان حمزه در خط مقدم ارتفاعات #قلاویزان در مهران، آن روز دوربین را آوردم رفتم دم سنگرشان تا با هر کدام از بچه ها عکس بیندازم.
از هر سه نفرشان خواستم از سنگر بیرون بیایند. هر سه را کنار هم ایستاندم و درحالی که خواستم عکس بگیرم، گفتم: یه عکسی ازتون می گیرم که هر کی دید و فهمید، خنده اش بگیره.
امینی با تعجب پرسید: "بخنده؟ واسه چی؟ مگه ما چمونه؟" که گفتم: خنده دارتر از این می خوای که هر سه تایی تون متولد 1348 هستید؟ تو با این ریشت و محسن با این جثه کوچیک و احمد با این هیکل درشت!
ده روز بعد ما را به منطقه عملیاتی کربلای پنج در #شلمچه بردند ،دو سه روز بیشتر نگذشته بود که هر سه جوان 17 ساله که در مهران ازشان عکس گرفته بودم، در شلمچه به شهادت رسیدند.
🌷ستار امینی؛ شهادت: دوشنبه 6 بهمن 1365 مزار: بهشت زهرا
🌷محسن کردستانی شهادت: سه شنبه 7 بهمن 1365 مزار: بهشت زهرا
🌷احمد بوجاریان شهادت: چهارشنبه 8 بهمن 1365 خاکسپاری: 17 تیر 1375 مزار: بهشت زهرا
@khaimahShuhada
شهیدی که #حاج_قاسم_سلیمانی وصیت کرده بود کنار او دفن شود....
کارهایی که باعث شد شهید یوسفالهی، در سن کم به درجه عرفانی والا برسد :
از ۱۹ سالگی تا ۲۴ سالگی که شهید شد تمام سالها بغیر از ۴ روز حرام را روزه بود.
نماز شب ایشان ۲ تا ۳ ساعت طول میکشید
دائما ذکر خدا میگفت.
قبل از جبهه تمام هم و غمش کمک به فقرای محل بود.
هیچگاه دل کسی را نشکست و بسیار مهربان بود.
چشمان برزخی ایشان سالهای سال باز شده بود و به هیچکس نمیگفت.
خبرهای غیبی را فقط به حاج قاسم و برای پیروزی در عملیاتها میگفت.
روزهای آخر عمرش به بعضی بسیجیها و پاسدارها عاقبت کارشان را گفته بود.
#شهید_محمدحسین_یوسفالهی
@khaimahShuhada
♨️سردارِ خانواده دوست....
🔹از یک طرف دوست داشتم حال نوزادان تازه به دنیا آمده هر چه زودتر خوب شود و از آن طرف، این دو بچه شده بودند نقطه وصل من به سردار؛ و چه مصاحبت شیرینی!
حال بچهها خوب شد و از بیمارستان مرخص شدند، اما من توفیق پیدا کردم که یک بار دیگر در مطب، پذیرای سردار باشم. خانواده دوستی حاج قاسم برای من خیلی جالب بود. با مشغله فراوانی که داشتند و مسئولیتهای مهم و سنگینشان، برای اطمینان از سلامت نوهها چند بار به بیمارستان آمدند و وقتی هم که بچهها از بیمارستان مرخص شدند، همراه دوقلوها به مطب آمدند.
🔹آن روز مطب خیلی شلوغ بود، شلوغتر از همیشه. بعد از ورود سردار به مطب، منشی من را خبردار کرد و از اتاق بیرون آمدم.
سلام و احوالپرسی و راهنمایی شان کردم به داخل اتاق؛ ایشان یکی از نوهها را درآغوش گرفته بودند و بفرمای من را قبول نکردند و گفتند: به خانم منشی سپردم اسم ما را در نوبت ویزیت بگذارد.
منتظر میمانیم تا نوبتمان بشود. من شرمنده شدم و حرفی برای گفتن باقی نماند.
سردار مثل بقیه بیماران در مطب نشستند تا نوبتشان شود. دوقلوها را ویزیت کردم و لحظه آخر اجازه خواستم عکس یادگاری با ایشان داشته باشم.
🔹روزیِ من از آخرین دیدار سردار سلیمانی یک انگشتر بود. هدیهای که ایشان به من دادند و گفتند آقای دکتر شغل مقدسی دارید. انگار به زبانم قفلی زده بودند و نمیدانستم باید چه بگویم. از همان رو انگشتر را دستم کردم و عهد بستم دین این انگشتر را به صاحبش تا آخر عمر ادا کنم.»
✍دکتر محمد ترکمن، فوق تخصص اطفال
@khaimahShuhada
ما را بـه سقفِقصرِبهشتی نیاز نیست
کافی است چادر تو شود ،
سایه سارِ عرش .....
#الحمدلله_الذی_خلق_فاطمةالزهرا
#ولادت_حضرت_مادر_مبارک
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸الگوی امام زمان علیه السلام...
میلاد حضرت فاطمه زهراسلامالله علیها کوثر آفرینش ، مادر نبوت و همسر ولایت را تبریک عرض میکنیم
@khaimahShuhada