eitaa logo
شهید جمهور
151 دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
5.8هزار ویدیو
52 فایل
🌹 شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت به کسی «منتظر» گفته می‌شود که منتظر شهادت باشد، منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد اللّـهـمَّ‌عَـجِّـلْ‌لِـوَلِیِّـڪَ‌الفَـرَج
مشاهده در ایتا
دانلود
هم توی امتحان استخدامی بانک قبول شده بوديم و هم جهاد سازندگی . خیلی دو دل بوديم ، ماشاءالله گفت ميريم استخاره می كنيم. دو نفری رفتيم پيش حاج غفوری برای استخاره. اولين استخاره را برای ماشاء الله زد . یک نگاه بهش كرد و گفت ، تو کی هستی كه اين آيه برايت آمده ؟! از آيه پرسيديم ، گفت ، آيه شهادت . از ماشاءالله پرسيدم ، مگه چه نیتی كرده بودی؟ گفت ، نيت كرده بودم بروم آنجایی كه برايم عاقبت بخيری دارد ، و الان ديدم كه جهاد سازندگی بهتر از بانک است . و او در جهاد ماند تا به شهادت رسيد.... 📕 ستارگان خاکی « اللهم عجل لولیک الفرج » @sardaraneashgh
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ✌️ 🔴 روایت مجاهدت‌_شهید‌_سلیمانی برای نجات مسیحیان از چنگ داعش نماینده ڪلیمیان در مجلس : در ایامی ڪه مسیحیت شرقی در خطر قرار گرفته بود و وقتی ڪه حتی ایزدی‌ها مورد تهاجم قرار گرفته بودند تنها ڪسی در جهان🌍 بود ڪه به صورت سیستماتیڪ و تشڪیلاتی با می‌جنگید و از حمایت مردم اجتناب نمی‌ڪرد . ڪمڪ‌هایی ڪه به دوستان ارمنی و آشوری در عراق و سوریه ڪرد به نحوی بود ڪه من در یڪ جلسه پارلمانی در بروڪسل به آن اشاره👌 ڪردم و گفتم اروپایی‌ها باید از این خجالت😓 بڪشند ڪه تنها ڪسی ڪه از مسیحیان شرقی می‌ڪند سردار سلیمانی به عنوان یڪ است . در حالی ڪه نمایندگان پارلمان اروپا پا روی پا انداخته بودند و آب معدنی‌شان را میل می‌ڪردند. @sardaraneashgh
هزاران خسرو و فرهاد و یوسف ، می شود مجنـــون همینکه زادۀ لیلا هویدا می‌کند رخ را .... @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
|💔| 🎬دامن آلوده و آورده ام...😔 زمان کلیپ:40ثانیه 🔺 بسیار زیبا👌 @sardaraneashgh
❤️خدایا پرواز را به ما بیاموز تا مرغ دست‌آموز نشویم ؛ و از نور خویش آتش در ما بیافروز تا درسرمای بی خبری نمانیم. . خون شهیدان را در تن ما جاری گردان تا به ماندن خو نکنیم ؛ و دست آن شهیدان را بر پیکرمان آویز ، تا مشت خونینشان را برافراشته داریم . خدایا چشمی عطا کن تا برای تو بگرید ؛ و دستی عطا کن تا دامانی جز تو نگیرد . پایی عطا کن که جز راه تو نرود ؛ و جانی عطاکن برای تو برود ... 🌹شهید مدافع حرم علی اکبر عربی🌹 یاد شهدا با @sardaraneashgh
🔹برای طلبه جهادگری که همسر و دو فرزند به دنیا نیامده اش را در راه خدمت به مبتلایان به کرونا از دست داد. @sardaraneashgh
📸 توصیه پیامبر (ص) به قرنطینه خانگی 🔹️ اگر بیماری طاعون(یا هربیماری مسری خطرناک دیگری) بیاید؛ در شهر خود بمانید و به خاطر خدا صبر کنید و بدانید که جز آنچه خداوند برایش مقدر کرده به شما نمی‌رسد. جز برای کارهای ضروری از خانه خارج نشویم @sardaraneashgh
شهید جمهور
‍ 🩸روایت خبرنگاری که هدیه را پس داد فاطمه بویرده، خبرنگار العالم روایت دیدار خود با سردار شهید سلیمانی را اینگونه توصیف کرده است: چند روز قبل‌تر از این در ایام عید نوروز، روزها و شب‌های خیس و غرق شده در سیل را در خوزستان سپری می کردیم. خبری از عید نبود. شهر پیراهن ژنده گل‌آلود بر تن کرده بود؛ نمی‌دانستم حواسم به خوزستان همیشه سرافراز باشد، که اکنون سیل بیرحمانه به جنگ نخل‌های سوخته در جنگ اش آمده بود یا حواسم به ارتباط های زنده‌ای باشد که دقیقه به دقیقه با شبکه داشتیم. در همین حال و هوا باخبر شدیم سردار سلیمانی به منطقه آمده است؛ من باید با سردار سرافراز اسلام، مردی که نامش دشمن را به لرزه در می آورد مصاحبه می کردم. شب‌ها و روزها گذشت، کار آسانی نبود، ولی اصرار داشتم که مصاحبه انجام شود. از صبح سر آفیش حاضر می شدم و برای مصاحبه با سردار سلیمانی تلاش می کردم اما متاسفانه موفق نمی شدم؛ نا امید شدم ازبس تلفن زدم و پیگیری کردم. برای سردار هرجا میرفتیم، سردار آنجا را ترک کرده بود. مهمان یکی از مردم شریف شادگان به نام حاج عوفی شدیم، حاج عوفی در خانه اش را در این روزهای بحرانی برای همه باز کرده بود؛ «موکب امام حسن عسکری سپیدان» آنجا به مدت ده روز مستقر شده بود و به مردم سیل زده شادگان و خوزستان کمک رسانی می‌کردند، ۵ ساعت کنارشان بودیم، مردمی که خودشان را خادم الحسین معرفی کردند به من گفتند ما از سردار دعوت کردیم و سردار به نوکرای حسین نه نمیگوید همینجا منتظرشان بمانید. غروب شد؛ دلهره داشتم، سرانجام خبر رسید سردار به موکب می آید؛ راه افتادیم، من از بس که به بن‌بست خورده بودم، گریه کردم. وسط جاده بودیم که تماس گرفتند و گفتند: سردار به موکب رسیده است. با سرعت خودمان را به موکب رساندیم لحظه ورودم، سردار را که دیدم با روی باز از گروه ما استقبال کرد، از او درخواست مصاحبه کردم، عذرخواهی کرد و به من گفت «دلخور نشو دخترم و رفت» با ابومهدی المهندس از مجاهدین برجسته عراقی مصاحبه گرفتم، اما از شدت گریه حالم بد شد راه افتادم سمت ماشین و از آنها فاصله گرفتم که یکی از خادمان موکب به من گفت: «گریه نکن سردار انگشترش را به تو هدیه داده است». از خوشحالی سر از پا نمی شناختم ولی من طمع به مصاحبه دوخته بودم، گفتم نمی خواهم، با اخلاقی که از سردار انتظار داشتم به هدف می رسیدم، هدیه را رد کردم و گفتم من قول دادم به شبکه مصاحبه بگیرم. این را گفتم و به راه خودم ادامه دادم، که خودرو سردار توقف کرد و سردار سلیمانی با لحنی پدرانه گفت «دخترم می‌شود گریه نکنی، حالا بگو چه بگویم» و من گفتم هرچی درحق این مردم باید گفته شود. جمعه 30 فروردين 1398 @sardaraneashgh
🌱🌸🌱🌸🌱 وارد خانه که می شد قبل از حرف زدن لبخند می زد.☺️ عصبانی نمی شد. صبور بود. اعتقادش این بود که این زندگی موقت است و نباید سر مسائل کوچک خود را درگیر کنیم.☝️ علیرضا عاصمی🌷🕊 @sardaraneashgh