eitaa logo
شهید جمهور
151 دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
5.8هزار ویدیو
52 فایل
🌹 شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت به کسی «منتظر» گفته می‌شود که منتظر شهادت باشد، منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد اللّـهـمَّ‌عَـجِّـلْ‌لِـوَلِیِّـڪَ‌الفَـرَج
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی هم انگشتر میخوای هم چفیه فقط جواب آقا😂 بخشی از مستند جاذبه ساعت 22 امشب از شبکه افق ببینید @shahidjomhor313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 بعد از ۹۰،۸۰ سال شهید بشوید! 🔹️بخشی از مستند "جاذبه"؛ گوشه‌هایی دیده نشده از دیدارهای متعدد رهبر انقلاب با خانواده‌های معزز شهدای مدافع حرم 🖥 مشاهده از farsi.khamenei.ir/live
▫️‏عکسی دیوانه کننده از سردار سلیمانی در ویرانه های سوریه؛ بدون سلاح و تیم اسکورت در چند ده متری دشمنی سفاک و درنده! نمی‌دانم چه تاریخی است؟! دقیقا کی و کجاست! فقط از نوع لباس حاجی می‌شود فهمید زمستان است و سرد! آنقدر که مغزم خسته می‌شود عصبی می‌شوم و دندان به هم می‌سایم. که آن زمان که او در بیابانها با جسم ناقص و مجروحش برای امنیت ما مردم ایران و انسان ها تلاش می‌کرد ما چکار می‌کردیم؟ ما کجا بودیم؟ ما به چه کاری مشغول بودیم... زمانی که او مرگ را به سخره گرفته بود مسئولان چکار می‌کردند؟ احتمالا برخی هایشان تا گردن در جکوزی و استخر بودند. شایدهم درجای گرم و نرمی خوابیده بودند. ‏وقتی حاجی به خاطر ما دولا دولا می‌دوید زمین می‌خورد و زانوهایش زخمی می‌شد. وقتی سرما به استخوان هایش می‌زد وقتی سوت خمپاره می آمد و روی زمین می‌خوابید و سرش به زمین می‌خورد ومحاسنش خاکی می‌شد و سر من بر بالش نرم بود! وقتی غم کودکان را می‌خورد ‏من در حال غصه خوردن برای چه بودم؟ او هیچ‌گاه بر کسی منت نمی‌گذاشت اصلا چیزی نمی‌گفت! این اذیت می‌کند مرا بغض گلویم را می‌فشارد از این همه خدمت سلیمانی و این همه ریا و خیانت چپ و راست @shahidjomhor313
5.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مقایسه دو رئیس جمهور بعد از دریافت هدیه! @shahidjomhor313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸به فکرِ جانِ بچه‌ها؛ حتی بعد از شهادت... 📖 |بعد از شهادتش؛ توی محله‌ای‌ که مدتی اونجا تحصیل‌ کرده بود، مدرسه‌ای رو به نامش کردند. یه شبِ بارونی اومد به خوابِ مدیر مدرسه و بهش گفت: پاشو برو مدرسه! مدیر از خواب پرید و دید هوا هنوز تاریکه. برا همین اعتنا نکرد و مجدد خوابید. اما باز سیروس به خوابش اومد و گفت: من سیروس مهدی پور هستم که مدرسه‌تون به نامم هست. بلند شو تا بچه‌ها نیومدند، برو مدرسه! خلاصه این اتفاق سه چهار مرتبه تکرار شد و با اینکه هوا هنوز کاملاً روشن نشده بود، مدیر راه افتاد سمت مدرسه. وقتی وارد مدرسه شد، دید یه چاه عمیق وسط حیاط ایجاد شده و فقط یه لایه‌ی نازک آسفالت دورش رو گرفته... تازه حکمت اصرار شهید توی خوابش رو فهمید 👤خاطره‌ای از زندگی معلّم شهید سیروس مهدی‌پور 📚 منبع: خبرگزاری حوزه به نقل از خانواده‌ی شهید @shahidjomhor313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍_ده، یازده سالش بود. یک شب دست و پای من و پدرش را بوسید. شب خواب دید سلام الله علیها را بهش داده اند. از آن روز به بعد، ده برابر احترام من و پدرش را داشت. می گفت: به من لباس خادمی بی بی را داده اند. می خوام تا همیشه نگهش دارم. 📚برگرفته از کتاب ...🌷🕊 @shahidjomhor313
19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مگه از این قشنگ ترم میشه به امام حسین سلام داد! راوی: علی زین العابدین پور .@shahidjomhor313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا