eitaa logo
شهید جمهور
171 دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
5.7هزار ویدیو
52 فایل
🌹 شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت به کسی «منتظر» گفته می‌شود که منتظر شهادت باشد، منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد اللّـهـمَّ‌عَـجِّـلْ‌لِـوَلِیِّـڪَ‌الفَـرَج
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴زیارت حضرت رحمه للعالمین، محمد مصطفی (ص) ﺍﻟﺴَّﻼ‌ﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﻳَﺎ ﺭَﺳُﻮﻝَ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻭَ ﺭَﺣْﻤَﺔُ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻭَ ﺑَﺮَﻛَﺎﺗُﻪُ ﺍﻟﺴَّﻼ‌ﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﻳَﺎ ﻣُﺤَﻤَّﺪَ ﺑْﻦَ ﻋَﺒْﺪِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺍﻟﺴَّﻼ‌ﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﻳَﺎ ﺧِﻴَﺮَﺓَ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺍﻟﺴَّﻼ‌ﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﻳَﺎ ﺣَﺒِﻴﺐَ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺍﻟﺴَّﻼ‌ﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﻳَﺎ ﺻِﻔْﻮَﺓَ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺍﻟﺴَّﻼ‌ﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﻳَﺎ ﺃَﻣِﻴﻦَ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺃَﺷْﻬَﺪُ ﺃَﻧَّﻚَ ﺭَﺳُﻮﻝُ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻭَ ﺃَﺷْﻬَﺪُ ﺃَﻧَّﻚَ ﻣُﺤَﻤَّﺪُ ﺑْﻦُ ﻋَﺒْﺪِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻭَ ﺃَﺷْﻬَﺪُ ﺃَﻧَّﻚَ ﻗَﺪْ ﻧَﺼَﺤْﺖَ ﻟِﺄُﻣَّﺘِﻚَ ﻭَ ﺟَﺎﻫَﺪْﺕَ ﻓِﻲ ﺳَﺒِﻴﻞِ ﺭَﺑِّﻚَ ﻭَ ﻋَﺒَﺪْﺗَﻪُ ﺣَﺘَّﻰ ﺃَﺗَﺎﻙَ ﺍﻟْﻴَﻘِﻴﻦُ ﻓَﺠَﺰَﺍﻙَ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﻳَﺎ ﺭَﺳُﻮﻝَ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺃَﻓْﻀَﻞَ ﻣَﺎ ﺟَﺰَﻯ ﻧَﺒِﻴّﺎ ﻋَﻦْ ﺃُﻣَّﺘِﻪِ ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻣُﺤَﻤَّﺪٍ ﻭَ ﺁﻝِ ﻣُﺤَﻤَّﺪٍ ﺃَﻓْﻀَﻞَ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺇِﺑْﺮَﺍﻫِﻴﻢَ ﻭَ ﺁﻝِ ﺇِﺑْﺮَﺍﻫِﻴﻢَ ﺇِﻧَّﻚَ ﺣَﻤِﻴﺪٌ ﻣَﺠِﻴﺪ. @sardaraneashgh
سید عباس موسوی،بنیانگذار حزب الله لبنان تعریف کرده که وقتی امام از دنیا رفت جهت عرض تسلیت خدمت حاج سید احمد اقا فرزند امام رفتم.خواستم ایشان را تسلی دهم یادم امد از آنچه در کتاب خوانده بودم.حدیث پیامبر(ص)که میفرماید:در آخرالزمان فرزندی از فرزندان من میاید که همنام عیسی روح الله است و در مقابل ظلم می ایستد اما عمرش کفاف نمیدهد جانشین او که همنام تو یا علی هست واز ناحیه دست راست جراحت دارد حکومتش انچنان طولانی میشود تا پرچم را به دست مهدی آل محمد می سپارد.سید احمد آقا گفت:اتفاقا درهفتم تیر سال شصت که آقای خامنه ای صدمه انفجار دید،امام در خانه مرا صدا کرد و گفت چرا ناراحتی احمد برای آقای خامنه ای اتفاقی افتاده گفتم بله.در مسجد اباذر بمب منفجر شده.امام گفت.آیا دستش هم جراحت دیده .تعجب کردم گفتم:بله.امام ناگهان سر به سجده گذاشت و گفت:الهی شکر،الهی شکر،الهی شکر سید احمد آقا میگه،تعجب کردم.دست آقای خامنه ای صدمه دیده الهی شکر؟ حالا که شما این حدیث را گفتی فهمیدم چرا امام خدا را شکر کرد. 🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹 🌹اللهم احفظ قائدنا خامنه ای 🌹 @sardaraneashgh
🏴گدای کوی رضا شو که این امام رئوف 🏴به سیـنه‌ی احـدی دست رد نخواهد زد ▪️شهادت غمبار امام عاشقی و مهربانی امام رضا(علیه السلام)به پیشگاه امام زمان (عج) ونایب برحقشان وشما عزیزان تسلیت باد @sardaraneashgh
❤️ عاشقان دور حرم عشق و صفا را دیدند عارفان چلہ گرفتند و خدا را دیدند ای فقیری کہ بہ طوس آمده ای دقت کن اغنیاء مکہ کہ رفتند رضا را دیدند 🌷 امام_رئوفی_ها_تسلیت التماس دعا نثار روح مطهر همه شهدا صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @sardaraneashgh
📸تصویر منتشرنشده از آخرین حضور شهید حاج قاسم سلیمانی در مراسم خطبه‌خوانی شب شهادت امام رضا (ع) و تمثال ایشان در مراسم خطبه‌خوانی امشب @sardaraneashgh
🚨 پس بقیه چی ؟!! 💠 زمانی که مطهر حضرت (ع) در حال تعویض بود، در خدمت به پابوسی (ع) مشرف شدیم. مقام معظم رهبری برای زیارت در کنار مرقد آن امام (ع)، مشغول راز و نیاز بودند، چون ضریح را برداشته بودند حضور در کنار قبر رنگ و بوی دیگری داشت. بعد از پایان راز و نیاز حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، آقای به ایشان عرض کردند: هم بیایندنزدیک‌تر تا از نزدیک امام را زیارت کنند. معظم‌له فرمودند: ؟ این دقت را همواره حضرت آقا دارند. ایشان امتیاز ویژه و خاصی را برای فرزندانشان قایل نیستند. در آن روز هم فرمودند: اگر بقیه افراد می‌توانند از نزدیک قبر امام هشتم (ع) را زیارت کنند، فرزندان هم بیایند. پس از بیان آقا ، همه توفیق حضور یافتند. پ ن : به مناسبت فرارسیدن شهادت علیه السلام 🌐 گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو به نقل از حجت الاسلام والمسلمین حقانی @sardaraneashgh
🌺یک هدیه ویژه 🖥🍃پخش زنده و مستقیم از حرم مطهر امام رضا علیه السلام 👇👇👇 http://razavitv.aqr.ir/index/ @sardaraneashgh
نصف شب‌🌙بابک فرمانده ‌رو بیدار میکنه و میگه من فردا‌ شهید میشم به خانواده ام بگو حلالم کنن. 👤فرمانده میگه:حرف الکی نزن برو بزار بخوابیم😑میخوابه و خواب میبینه که‌ بابک شهید شده ‌و از خواب می پره. پیش خودش‌ میگه نکنه فردا بابک شهید بشه.‌ نقشه میکشه‌که‌ صبح‌ به ‌راننده‌ پشتیبانی بگه به یه بهانه ای ‌بابک رو با خودش ببره عقب.دوباره ‌میخوابه. صب☀️ـــــح ازخواب بیدارش میکنن و میگن باید آتیـــــ🔥ــش بریزیم‌رو سر دشمن تو این شلوغی ها نقشه اش یادش میره و بابک شهید میشه.😭 @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیام_شهید_مدافع_حرم 🌷 شهید بابک نوری هریس 🌷 برای آنهایی که نمیدانند مدافعان حرم برای چه رفتند . 🌹شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات @sardaraneashgh
✍خاطره مادر شهید یک روز به منزل آمد گفت مامان اگر امکان داره شلوار من که پاره شده را درست کن گفتم شما فرمانده و مسئول هستید نمی توانی برای خودت لباس نو تهیه کنی ؟ 🥀گفت چگونه از بیت المال برای خودم لباس تهیه کنم و مدیون شوم. 🌸خیلی گریه کردم و با پدرش رفتیم شهرهای همجوار که یک شلوار بگیریم پیدا نکردیم ناچار خیاط محل از جیب شلوار برایش آن را درست کرد 🌷گفت این لباس بیت المال است 🌷سلام بر مردی که 🌷با لباس های خاکی 🌷 وپاره شده اش 🌷دل از کف عشاق می برد، 🌷و با 🌷بر قلبهای مان حکومت می کرد... 🌷این روزها خیلی شهدا را یاد کنید @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️ امام رضا جانم ! همراه با ڪبوتران حرمت محزون و گريان دل را به دور بارگاه تو پر مى‌دهيم تا با زمزمه ملائڪ همراه شویم ... @sardaraneashgh
همه رفته بوديم و فقط و ولي‌الله مانده بودند خانه🏡. تابستان‌ها كار مي‌كرد. وقتي برگشتيم، انگار نه انگار فقط دو تا پسر خانه ‌داري كرده بودند. سن و سالي هم نداشتند😃. تازه پول تو جيبي‌هاشان💴 و حقوقي كه از كار تابستان جمع كرده بود، روي هم گذاشته بودند و يك اجاق گاز بزرگ براي خانه خريده بودند.☺️🌹 راوی:مادرشهید ❤️ @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️عرض حال مادر شهید از دردِ دلش با امام رضا(ع) و حضور خادمان امام در منزل او 🍃دست‌هايم دخيلتان هستند، بس كه دستِ گره گشا داري 🌷به مناسبت شهادت حضرت رضا علیه السلام @sardaraneashgh
📸 تصویری از سپهبد قاسم سلیمانی در لباس خادمی امام رضا علیه‌السلام @sardaraneashgh
✨﷽✨ 🏴ماجرای ضامن آهو نامیدن امام رضا(ع) به نقل از شیخ صدوق ✍شیخ صدوق علیه الرحمه در کتاب عیون اخبار الرضا به حکایت شیرین ضامن آهو نامیده شدن امام علی بن موسی الرضا علیه السلام اشاره کرده است. ابومنصور محمد بن عبدالرزاق طوسی می‌ گوید: روزی برای شکار به بیرون رفتم و یوزی را به دنبال آهویی روانه کردم، یوز همچنان دنبال آهو می‌ دوید تا به ناچار آهو را به پای دیواری کشانید، و آهو آنجا ایستاد. یوز هم روبرویش ایستاد ولی به او نزدیک نمی‌ شد، هر چه کوشش کردیم که یوز به آهو نزدیک شود یوز از جایش نمی جَست و از خود تکان نمی‌ خورد، ولی هر گاه که آهو از جای خود (همان کنار دیوار) دور می‌ شد یوز هم او را دنبال می‌ کرد اما همین که به دیوار پناه می‌ برد یوز باز می‌ گشت تا آنکه آهو به سوراخ مانندی در دیوار آن مزار داخل شد، من وارد مزار حضرت رضا(علیه السلام) شدم و از ابو نصر مُقری(ظاهراً قاری قبر مطهر امام رضا(ع) بوده است) پرسیدم که آهویی که همین حالا وارد مزار شد کو؟ گفت ندیدمش، همان لحظه به جایی که آهو داخلش شده بود وارد شدم و رد پای او را دیدم ولی خود آهو را نه!.    پس از آن پس با خودم عهد کردم که زائران حضرتش را نیازارم و با خوشی با آنها رفتار کنم. از آن پس هرگاه مشکلی برایم پیش می آمد به این«مشهد» روی می آوردم و حاجت خویش را می خواستم خداوند حاجت مرا برآورده می فرمود... و هیچ گاه از خداوند تعالی در آنجا حاجتی نخواستم مگر آنکه آن را مستجاب می‌کرد و این چیزی است که از برکات این مشهد-که سلام خدا بر ساکنش باد- بر من آشکار شد.   📚منبع: عیون اخبار الرضا؛ شیخ صَدوق؛ به نقل از مقاله استاد دکتر احمد مهدوی دامغانی در کتاب حاصل اوقات؛ ص ۴۵۸-۴۵۷ @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 من اسیر هرڪه باشم ، ضامنم تنها یڪیست ... یادم هست یڪ دفعه ڪه با شهید عباس بهنام تقدسی بہ درب منزل آنها رفتہ بودم پدرش درباره فعالیتهای عباس خیلی اعتراض داشت و در بحثی ڪه بین آنها پیش آمده بود پدرش گفت : مگر حدیث امام موسی بن جعفر (ع) را نشنیده ای ڪه فرموده اند روزت را تقسیم ڪن : ا- استراحت 2- تنوع ڪار 3- عبادت اگر یڪی از آنها را نداشتی نمی توانی بقیه را انجام دهی . 👈ایشان در جواب پدرش گفت : شما ڪاملا صحیح می‌گوئید ، ولی من تمام تفریح و لذتهای روحی ام را در رفتن بہ حرم مطهر امام رضا (ع) بہ دست می‌آورم و در نماز تمام خستگی هایم رفع می شود و با خواندن قرآن قلبم روشن می شود ؛ پس نیاز به تفریح و گردش در خیابان‌ها ندارم . ✍ منبع : اطلاعات دریافتی از ڪنگره سرداران و 23000 شهید استانهای خراسان @sardaraneashgh
کرامت اما رضا (ع) شیعه شدن خانم مسیحی با عنایت امام رضا (ع) خانمی مسیحی، نزد حضرت آیت الله میلانی، به مذهب شیعه گرویده بود. نام او «رانیک اصلانیان» بود و حضرت آیت الله میلانی او را فاطمه نامیده بودند. آن خانم علت شیعه شدن خود را، عنایت امام رضا علیه السلام بیان کرده بود: «من گرفتار درد شدیدی شدم و مدت‌ها در یکی از بیمارستان‌های تهران، بستری شدم. توان هر کاری از من سلب شده بود، بالاخره به من اعلام کردند که سه مهره کمر شما سیاه شده است و کم کم به من فهماندند که این بیماری هیچ درمانی ندارد. معلوم است که چه حال و روزی داشتم، یکی از بانوان پرستار که از پرونده ام آگاه بود، گفت: شما به زیارت امام رضا علیه السلام بروید، خوب می‌شود. گفتم:من مسیحی هستم و ایشان امام شیعیان، چگونه نزد ایشان بروم وچه بگویم، بعد هم بیماری من که علاج ندارد. او گفت: ایشان طبیب هر دردی هستند و قدرت ایشان، مافوق انسان هاست، به علاوه ایشان امام رئوف هستند و کسی را ناامید نمی‌کنند، حال هر که می‌خواهد باشد. بالاخره چاره نداشتم و از خانواده خواستم، هر طور شده مرا به مشهد ببرند. آنان کوپه قطاری برایم گرفتند و مرا روی صندلی‌ها خواباندند و در مشهد نیز به همان صورت مرا به داخل حرم بردند و دخیل بستند. روز دوم، درعالم رویا آقایی را دیدم که از درون ضریح به بیرون تشریف آوردند و به مهره‌های کمرم اشاره کردند. من که نمی‌توانستم تکان بخورم، بلافاصله از جا بلند شدم و نشستم، سپس ایستادم و بعد از آن به راه افتادم. همه متحیر مانده بودند و به ناگاه فریاد‌های خانواده، اطرافیان و سایر زائران در فضای حرم طنین انداز شد و سیل جمعیت برای تبرک لباس ها، به سمت من هجوم آوردند... به هر تقدیر به تهران برگشتم و به همان بیمارستان رفتم. آنان مجدداً تمام آزمایشات وعکس برداری‌ها را انجام دادند و این بار به صراحت اعلام کردند که شما علاجی از نظر پزشکی نداشتید، الان هم هیچ مشکلی ندارید. من که اکنون عظمت و ولایت این خاندان را درک کرده ام، زندگی خود را مدیون عنایت ایشان می‌دانم و سعی خواهم کرد از این پس شیعه ایشان باشم.» @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺یادگاری حاج قاسم از انفجار حرم امام رضا(ع) 🔹نگین انگشتری ، بخشی از شیشه شکسته ضریح حرم امام رضا(ع) بعد از واقعه تروریستی انفجار در حرم رضوی بود، می‌گفت این زمرد نیست، بعدا برایم حرف در نیاورید @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 جواب حرفهای سست روحانی درباره‌ی صلح امام حسن علیه‌السلام 🔰 @sardaraneashgh
کرامت امام رضا ع از قول تمام اتفاقات در یک لحظه رخ داد خادم حرم علی ماشی از خادمان حرم قدس رضوی (ع) درباره معجزاتی که در حرم مطهر امام (ع) دیده می‌گوید: در آذرماه سال ۱۳۸۳ مفتخر به پوشیدن لباس دربانی حضرت شدم و از ایشان خواستم عنایتی کند و یکی از معجزات خودش را به من نشان دهد. مدتی بود که خدمت برایم عادی شده بود و می‌خواستم برای اطمینان قلبم ایشان عنایتی کنند. ساعت ۱۰صبح بود. ساعت شیفت من رو به پایان بود. باران می‌آمد و عطر خاصی در حرم پیچیده بود. شنیده بودم اگر معجزه‌ای شود مردم به دنبال شخص شفا یافته می‌روند تا قطعه‌ای از لباس او را برای تبرک ببرند، اما من تا آن روز اتفاقی به این شکل ندیده بودم. تمام اتفاقات در یک لحظه رخ داد. در وسط صحن یکی از همکارانم داد می‌زد برادر علی کمک نمی‌کنی؟ نگاه کردم و دیدم کودکی در بغلش است و به آرامی از پنجره فولاد جدا شد تا کسی او را نبیند و حرکت کرد تا به آن سمت صحن رود. وسط صحن مردم فهمیدند و همگی هجوم آوردند تا قطعه‌ای از لباس این کودک را برای تبرک با خود ببرند. سمت دوستم رفتم و کودک را از او گرفتم و به جایی بردم. سپس از مادرش پرسیدم موضوع چیست و او بعد از ۱۰ دقیقه گریه کردن گفت: قلب بچه ام از کودکی بزرگ شده و شش ماهش است دکتر‌ها جوابش کرده اند و آورده ایم این جا یا حضرت رضا (ع) خوبش کند، یا جسدش را همین جا دفن کنیم. از مادرش پرسیدم پرونده پزشکی همراهت داری؟ پرونده اش را نگاه کردیم و دیدیم مشکلش اساسی بوده، از پله‌های اتاق پایین آمدم. در ایوان طلا یکی از خادمان حرم دختر سه ساله کوچکی در بغلش بود و تمام زائران دنبال او می‌دویدند. کمکش کردم و کودک را در اتاق آگاهی بردیم تا آسیبی به او نرسد. با لحنی خاص از پدرش پرسیدم: چه شده؟! و او پاسخ داد: در حال بازی کردن بود و سماور آب جوش بر رویش ریخت. گوشت یک پارچه‌ای بر روی صورتش در آمده بود و معالجه نمی‌شد. برای شفا یافتم به حرم امام رضا (ع) آوردیم و پس از شفا یافتن هیچ علامت و نشانه‌ای از آن لکه بزرگ در صورت دخترم نیست. پدرش باور نمی‌کرد. دیده بودم نابینا و فلج شفا پیدا می‌کند، اما این گونه معجزه خیلی عجیب بود. صورت دختر می‌درخشید. @sardaraneashgh