eitaa logo
شهید جمهور
173 دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
5.7هزار ویدیو
52 فایل
🌹 شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت به کسی «منتظر» گفته می‌شود که منتظر شهادت باشد، منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد اللّـهـمَّ‌عَـجِّـلْ‌لِـوَلِیِّـڪَ‌الفَـرَج
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🌷🌷شھادت‌🌷🌷🌷 اجر‌کسانےاست‌که. ‌درزندگےخودمدام‌درحال‌درگیری‌با نفس‌اندوزمانےکه‌نفس‌سرکش‌خودرا رام‌نمودندخداوندبه‌نزد‌این‌ 🌷🌷🌷جھاداکبر🌷🌷🌷 شھادت‌راروزی‌آنھا‌خواهدکرد..:)♥️ 🌱 التماس دعا وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @sardaraneashgh
💬 رفیق! امروز که جنگِ فکرها و عقل‌هاست، جنگِ دل‌هاست، نمیشه تو بدونِ معرفت و بصیرت، بدونِ یه دل پاک، بدون وضو پشت کامپیوتر بشینی و اون گوشه‌ی دنیا، توی یه خونه‌ای، توی یه اتاقی، دل یه جوون رو ببری! نمیشه تو بدون وضو پشت دستگاه بشینی و اثر وضعی داشته باشی؛ حداقل، اثرش کمه. نمیشه که حواست پرت باشه و بخوای حواس دیگران رو جمع کنی. مگه میشه؟ بخدا نمیشه! @sardaraneashgh
♥️ ... . قبل ازدواج...💕 هر خواستگاری که میومد... به دلم نمی‌نشست...! اعتقاد و ایمان همسر آیندم خیلی واسم مهم بود... دلم میخواست ایمانش واقعی باشه نه به ظاهر و حرف.... میدونستم مؤمن واقعی واسه زن و زندگیش ارزش قائله... شنیده بودم چله زیارت عاشورا خیلی حاجت میده... این چله رو "آیت‌الله حق‌شناس" توصیه کرده بودن... با چهل لعن و چهل سلام...! کار سختی بود اما ‌به نظرم ازدواج موضوع بسیار مهمی بود... ارزششو داشت واسه رسیدن به بهترینا سختی بکشم... ۴۰ روز به نیت همسر معتقد و با ایمان... . ... ... . ۴،۳روز بعد اتمام چله… خواب شهیدی رو دیدم... چهره‌ ش یادم نیست ولی یادمه... لباس سبز تنش بود و رو سنگ مزارش نشسته بود... دیدم مردم میرن سر مزارش و حاجت میخوان... ولی جز من کسی اونو نمی دید انگار... یه تسبیح سبز رنگ داد دستم و گفت: "حاجت روا شدی..." به فاصله چند روز بعد اون خواب... امین اومد خواستگاریم... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 از اولین سفر سوریه که برگشت گفت: "زهرا جان…❤ واست یه هدیه مخصوص آوردم..." یه تسبیح سبز رنگ بهم داد و گفت: "زهرا…❤... این یه تسبیح مخصوصه... به همه جا تبرک شده و... با حس خاصی واست آوردمش...💕 این تسبیحو به هیچ‌کس نده..." تسبیحو بوسیدم و گفتم: "خدا میدونه این مخصوص بودنش چه حکمتی داره..." بعد شهادتش…💔 خوابم برام مرور شد... تسبیحم سبز بود که یه شهید بهم داده بود... (همسر شهید امین کریمی چنبلو) 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 قبل اینکه مردی لایق شهادت بشه... زنی باید به مقام همسر شهید شدن برسه...☝️ و این منصب نصیب و قسمت هر کسی نمیشه...🌿 @sardaraneashgh
🌺 شهیدی که با دیگران مهربان بود ، مانند پدر... تازه تلویزیون خریده بودیم. مجید بُرد و بخشید به خانواده ای که فرزندان زیادی داشتند... رفته بودیم خونه‌ی یکی از دوستانِ مجید که پدرش فوت شده بود. مجید دخترِ دانش آموزِ خونه رو بُرد بازار و برای او مانتو، مقنعه و کیف خرید. وقتی خواستیم برگردیم شهـرمون ، پـول‌ِ کرایه هم نداشت. وقتی بهش اعتراض کردم، گفت: غصه نخور، خدا می‌رسونه... 🌹خاطره‌ای از زندگی سردار شهید مجید رشیدی کوچی 📚منبع: کتاب راز یک پروانه، صفحه ۱۸۸ @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکباردیگرورود داعشی های وهابی رابه شهرومنزل خود تصورکنید 📹رفیق! « مَرد » می‌خواهد گذشتن از دلبستگی‌ها وگرنه تا حالا به نام خیلی‌هامان واژه « شهید » اضافه شده بود ... 👆اگر مدافعان حرم نبودند....... شادی روح گرانقدر تمام شهدا شهدای مظلوم مدافع حرم سردار دلها صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @sardaraneashgh
۱۳ اسفند ماه ، معروف به گرامی باد . 🥀 نام شهید: محمد جواد نام خانوادگی شهید: دل آذر نام پدر : محمد علی محل تولد:قم تاریخ تولد : 1337/01/02 وضعیت تاهل : مجرد تاریخ شهادت : 1364/12/13 محل شهادت :فاو نحوه شهادت :اصابت ترکش خمپاره به سر در هنگام نماز نام عملیات : والفجر هشت رمز عملیات : یا زهرا (س) محل دفن :قم - گلزار علی بن جعفر(ع) - قبر 4 ردیف ۱۴ @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر خوانی برای شهدا توسط رهبر عزیزمون مامدعیان صف اول بودیم، از آخر مجلس شهدارا چیدند 😔 بسیاااااار زیبا 👌 @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هرچه گفتم که بمان ، فایده انگار نداشت رفتنت، رفتن جان است ... خودت میدانی ...! فی امان الله یاشهیدالله🌺 🌷سروان پاسدارشهیدحاج 🌷 @sardaraneashgh
♥️↓ مهدی انس خاصی با داشت. همیشه قبل از خواب و نماز صبح قرآن می خواند و به دوستانش هم توصیه می کرد قرآن بخوانند. یک قرآن جیبی داشت که تا لحظه شهادت از خودش جدا نکرد. با یکی از بچه ها بحثش شده بود و خیلی عصبانی بود. فورا از سر جایش بلند شد و قرآنش را برداشت و از چادر زد بیرون.... تا دو سه ساعت ازش خبر نداشتیم. رفته بود توی بیابان های اطراف خودش را با قرآن آرام کند...✨ وقتی برگشت خیلی آرام شده بود. با اینکه مقصر نبود؛ اما از آن شخص مقابل عذرخواهی کرد... -سرباز روح الله @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌟خدایا..! میدانم که مشتریِ جان و خونِ❣ کسانی هستی که از ماݪ و و لذت‌هایِ دنیوی می‌گذرند و به سوی تو می‌آیند🕊🌷 پنجشنبه ای ازراه رسید ویاد بهترین گلهای پرکشیده و ياد عزیزان سفر کرده دیار باقی ... 🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🌷 التماس دعا 🌷 به یاد شهدا پدر و مادر همه عزیزان سفر کرده بد وارث و بی وارث پدر بزرگها و مادر بزرگها جوانهای ناکام بخوانیم فاتحةوصلوات🌼🍃 وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @sardaraneashgh
⚠️ 🔹رفتݩد تا بمـاݩیم❗️ ایݩڪہ استاد پݩاهیاݩ گفتݩد: شاید بزرگتریٖݩ اثرۍ ڪہ براۍ ما دارد،ایݩ است که ما را بہ وا مۍدارݩد❗️ فڪر••• فڪر••• فڪر••• فڪر ایݩڪہ قرباݩۍ ڪردند را! و قرباݩۍ ڪرد آݩہا را••• ایݩ ڪہ شہیدۍ آݪبوم عڪس ـہاے خود را از بیݩ مےبرد که نڪند حاݪا ،اسمش بر سر زباݩ ـہا بیفتد و دیده شود😔••• و یا شہیدی پݪاڪش را پرت ڪݩد در ڪاناݪ !ڪہ در فڪرش تشییع با شڪوهی برای خودش متصور شد! ••• و شہیدے ڪہ حاضر شدݩد! در جمع سربازاݩ سیݩہ خیز بروݧد••• در پوتیݩ بسیجیہا آب بخورݩد••• و ••• درس است! براے خدا شدݧ آساݩ نیست! چوݩ نباید قدرت داشتݩ، داشت••• نباید دیده شدݩ داشت••• و براۍ ما سخت است قرباݩۍ ڪردݩ چوݩ براۍ ما تقرب به خداوݩد از ݪذت هاۍ ڪم ارزش دنیــا است••• حاݪا ما چہ ڪارها ڪہ ݩڪردیم براۍ ⁉️ و از آݩ سو بہ ما بیچارگاݩ مےخندند😊! و شاید اشڪ 😭مےریزݩد؛ڪہ در ماندیم!و ݪباس را از تݩ در نیاوردیم••• در ماݩدیم••• بہ قوݪ : و هݩوز گیر یہ قروݩ و دو زار ایݩ دنیاییم ڪہ یڪی بیاد ݩگاهموݧ ڪݩہ••• شہدا مےخشکوندند! ڪہ یوسف زهرا ݩگاشون ڪرد••• جاݧ بہ هر حاݪ قرار است ڪہ بشود👌••• پس چہ خوب است که قرباݩے بشود••• @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتی می‌آمد لب خاکریز و زل میزد به جبهه روبرو کسی نمی‌دانست چه اتفاقی قرار است بیافتد. اما وقتی به شهید پورجعفری می‌گفت: حسین دوربینت، رو بده... یعنی کار حساس بود. دوربین میگرفت و در سکوت زل میزد به گله‌ی کفتارها که ببیند فراری دادنشان حمله می‌خواهد یا نه؟ فقط غرشی تار و مارشان میکند. @sardaraneashgh
✨آن‌وقت در والفجر ۸ شنیدم فرمانده ای از فرماندهان بچه‌اش در اثر تصادف کشته شده است. او را خواستم، در بحبوحه جنگ والفجر۸٫ او را خواستم به او گفتم فلانی این جنگ طولانی است، فکر کردم به او نگویم پسرش کشته‌شده است. ✨گفتم این جنگ طولانی است، این عملیات. تو برو جانشین تو بماند. یک خنده‌ای کرد. وقتی پیش من آمد، خیلی شاداب بود. به‌رغمسختی‌های فراوان جنگ، خندید و گفت: می‌دانی چی میگی. به من میگی تو بحبوحه عملیات من بروم. گفتم آره. گفت بخاطر پسرم؟! او امانت بود از پیش خدا به من تماس گرفتند و گفتم که بچه را دفن کنید، رضایت بدهید و راننده را آزاد کنید. @sardaraneashgh
💌 آقا مصطفی برایم یک پشتیبان محکم بود... 📝 به نقل از همسر شهید ‌‌ 🔸 برخلاف وقتی که ازم خواستگاری کرده بود و اطرافیان داخل دانشگاه میگفتند عبوس است! و قبول نکن! ولی بعدها داخل خانه انقدر اهل شوخی و بگو بخند و محبت بود که فهمیدم در مقابل نامحرم آن رفتارها را داشته. ‌ 🔸 روزهای غنی سازی پیش می آمد 10 روز به 10 روز همدیگر را نمیدیدیم، دوری سخت بود آن هم در سالهای اول ازدواج گرچه که مدت زندگی مشترکمان هم طولانی نبود... اما به او افتخار میکردم و میدیدم که دارد در راه اسلام و ایران خدمت میکند ، راضی بودم و برایش دعای شهادت و برای خودم دعای عاقبت بخیری میکردم. ‌ 🔸آقا مصطفی برایم یک تکیه گاه محکم بود، برای ارشد با وجود اینکه علیرضا را هم داشتم انقدر تشویق و حمایتم کرد که شریف قبول شدم. دوست داشت که من تحصیلاتم را ادامه دهم و به هیچ وجه مانع نبود. ‌ 🔸صدای علیرضا را که می شنید، انگار دیگر توی این دنیا نبود. عجیب و غریب بهش علاقه داشت. گاهی وقتها که علیرضا دلتنگی می کرد و پشت تلفن گریه می کرد، خودش هم به گریه می افتاد. علیرضا که تب می کرد، باید از دو نفر مراقبت می کردم؛ هم علیرضا، هم مصطفی. @sardaraneashgh
🔰 رهبر معظم انقلاب، صبح امروز: بنده که قطعاً مثل سال گذشته و هر چه که ستاد ملی در این زمینه بگوید عمل خواهم کرد. ۹۹/۱۲/۱۵ @sardaraneashgh