eitaa logo
شهید جمهور
139 دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
5.9هزار ویدیو
52 فایل
🌹 شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت به کسی «منتظر» گفته می‌شود که منتظر شهادت باشد، منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد اللّـهـمَّ‌عَـجِّـلْ‌لِـوَلِیِّـڪَ‌الفَـرَج
مشاهده در ایتا
دانلود
#اخلاق_شهدایی 🌸 روش آقای #رجایی برای بیدار ڪردن بچه‌ها برای #نماز_صبح با توجہ بہ اینڪه در سن نوجوانی معمولاً خواب بچه‌ها قدری #سنگین است و بہ خصوص خواب صبح ڪه شیرین هم هست،? این بود ڪه بالای سر بچه‌ها می‌ایستاد و با شوخی و با صدای بلند می‌گفت: #بلند صحبت نڪنید ڪه بچہ از خواب بیدار می‌شود! » 🌸 بچه‌های ما بین 6 تا 10 سال سن داشتند و چون خودشان هم مایل بودند و #ذوق داشتند، لذا بلند می‌شدند. تأڪید آقای رجایی این بود ڪه قبل از اینڪه آفتاب بزند، آنها #بیدار شوند. 🌸 اگر می‌دید آنها بیدار نمی‌شوند، بالای سر آنها می‌نشست و با #محبت و شوخی شانه‌های آنها را مالش می‌داد و با آنها حرف می‌زد ڪه با لطافت و #ملایمت بیدار شوند و بنشینند. بعد ڪه بلند می‌شدند شانہ آنها را می‌گرفت و آنها را تا نزدیڪ دستشویی همراهی می‌ڪرد و قبل از رسیدن بہ دستشویی با شوخی یك ضربہ ملایم با ڪف دست بہ پشت آنها می‌زد! 🌸👈 با این روشهای بسیار #عاطفی و توأم با مهر و محبت می‌خواست فرزندانش بہ #نماز عادت ڪنند و از این امر هم خاطره #تلخی نداشتہ باشند ... ( ناگفتہ های همسر شهید رجایی ) #شهید_محمدعلی_رجایی @sardaraneshgh
#اخلاق_شهدایی📝 « اگر ڪسی او را نمی‌شناخت ؛ هرگز باور نمی‌ڪرد ڪه با فرمانده‌ی لشڪر مقدس امام حسین (ع) روبروست ." » «نماز جماعت ظهر تمام شد . جعبہ شیرینی را برداشت . چون وقت تنگ بود ؛ سریع خودش بہ هر نفر یڪی می‌داد و می‌رفت سراغ بعدی .» « رسید بہ " حاج حسین خرازی" . چون فرمانده بود ڪمرش را بیشتر خم ڪرد و جعبہ را پایین آورد .» ّ« رنگ حاجی عوض شد . با اخم زد زیر جعبہ و گفت : "خودت مثل بقیه یڪی بده " » ✍ #شهید_حاج_حسین_خرازی بہ نقل از آقای مرتضوی @sardaraneshgh
#اخلاق_شهدایی 💖 جواد به خانواده عشق می ورزید ، و شماره همسرش را در گوشی به ۷۲۱ ذخیره ڪرده بود ، می گفت : فلسفہ این شماره اینه ڪه در هفت آسمان و دو عالم یڪ نفر همسر من نمیشہ . #شهید_جواد_محمدی #عشق_بہ_خانواده @sardaraneshgh
❤️ در زندگی به معنویات اهمیت زیادی می‌داد و برای اعمال عبادی نظم مشخصی داشت . اهل و نماز اول وقت بود . دعای عهد و زیارت عاشورا و تسبیحات حضرت زهرا را ترڪ نمی‌ڪرد و حضور همیشگی در مسجد داشت . شهید مدافع حرم @sardaraneashgh
❤️ تقریبا همیشه حسین یا در حال ڪار بود و یا در حالت ڪار . اصلا خستگی برایش معنا و مفهوم نداشت . بدن ورزیده و آماده‌ای داشت . درست زمانی ڪه همه خسته بودند شوخی‌های حسین گل می‌ڪرد . شهید مدافع وطن ... @sardaraneashgh
♥️ یڪی از بچه‌ها به شوخی پتو رو پرت ڪرد طرفم . اسلحه از دوشم افتاد و خورد تو سر ڪاوه . ڪم مونده بود سڪته ڪنم ؛ سر محمود شڪسته بود و داشت خون می‌آمد . با خودم گفتم : الانه ڪه یه برخورد ناجوری با من ڪنه . چون خودم رو بی‌تقصیر می‌دونستم ، آماده شدم ڪه اگر حرفی ، چیزی گفت ، جوابش رو بدم . دیدم یه دستمال از تو جیبش در آورد ، گذاشت رو زخم سرش و بعد از سالن رفت بیرون ! این برخورد از صد تا سیلی برام سخت‌تر بود ! در حالی ڪه دلم می‌سوخت ، با ناراحتی گفتم : آخه یه حرفی بزن ، همونطور ڪه می‌خندید گفت : مگه چی شده ؟ گفتم : من زدم سرت رو شڪستم ، تو حتی نگاه نڪردی ببینی ڪار ڪی بوده ! همونطور ڪه خون‌ها رو پاڪ می‌ڪرد ، گفت : این جا ڪردستانه ، از این خون‌ها باید ریخته بشه ، این ڪه چیزی نیست . چنان من رو شیفته خودش ڪرد ڪه بعدها اگه می‌گفت : بمیر ، می‌مردم . @sardaraneashgh
❤️ در زندگی به معنویات اهمیت زیادی می‌داد و برای اعمال عبادی نظم مشخصی داشت . اهل و نماز اول وقت بود . دعای عهد و زیارت عاشورا و تسبیحات حضرت زهرا را ترڪ نمی‌ڪرد و حضور همیشگی در مسجد داشت . شهید مدافع حرم 🌹شهید_احمد_مشلب @sardaraneashgh
🌹 ظرف غذایش ڪه دست‌نخورده می‌ماند ، وحشت می‌ڪردیم . مطمئن می‌شدیم حتماً گروهانی در یڪ ‌گوشه‌ی خطِ لشڪر غذا نخورده. این‌طوری اعتراض می‌ڪرد به ڪارمان. تا آن گروهان را پیدا نمی‌ڪردیم و غذا نمی‌دادیم بهشان، لب به غذایش نمی‌زد . گاهی چهل‌‌وهشت ساعت غذا نمی‌خورد تا یقین ڪند همه غذا خورده‌اند . @sardaraneashgh
💖 💖 سالروزشهادت مدافع حرم شهیدجوادمحمدی « از خصوصیت شهید می توان بہ " تبسم " و " خنده بر لب " در ڪنار مأموریت‌های سختی ڪه بہ او واگذار می‌شد اشاره ڪرد ؛ » « حسن خلقی در وجود شهید وجود داشت ڪه مثال‌زدنی است و بہ قولی شهید محمدی " بمب روحیہ " در " شرایط سخت ڪاری " بود .» شهید مدافع حرم ... شهدا را یاد کنیم با صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @sardaraneashgh
از منطقه برگشته بود. می‌گفت: «اومدم که این چند روز رو همراه بچه‌ها تا می‌تونیم تبلیغ کنیم.» انتخابات ریاست جمهوری بود. 🍃🌸می‌گفت : «الان قضیه ریاست جمهوری برای کشور از هر چیزی مهم‌تر و حیاتی‌تره، مهمه که آقای رجایی با رأی بالا انتخاب بشه.» خیلی جاها با هم رفتیم، خیلی روستاها را سر زدیم. توی آن چند روز فقط خدا می‌داند چقدر از انتخابات و آقای رجایی برای مردم گفت. @sardaraneashgh
ظرف غذایش ڪه دست‌نخورده می‌ماند ، وحشت می‌ڪردیم . مطمئن می‌شدیم حتماً گروهانی در یڪ ‌گوشه‌ی خطِ لشڪر غذا نخورده. این‌طوری اعتراض می‌ڪرد به ڪارمان. تا آن گروهان را پیدا نمی‌ڪردیم و غذا نمی‌دادیم بهشان، لب به غذایش نمی‌زد . گاهی چهل‌‌وهشت ساعت غذا نمی‌خورد تا یقین ڪند همه غذا خورده‌اند . وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @sardaraneashgh