سجاد قبل از رفتن به سوریه، دخترش را آماده پذیرفتن شهادت کردهبود و در تربیت فرزندش مفاهیمی مثل شهادت را گنجانده بود؛ وقتی روز موعود فرارسید، خودش دخترش را آماده رفتن به مدرسه کرد و او را سوار بر سرویس کرد؛ آنروز در پاسخ دختر ۸ سالهاش که گفته بود «بابا خودت بعد از مدرسه میای دنبالم؟» گفت بله، اما پس از فرستادن دخترش به مدرسه چون میدانست برگشتی در کار نیست، در آسانسور ساختمان بغضش ترکید و گریه کرد؛ ۲۴روز بعد در حومه حلب سوریه، سجاد مرادی به آرزویش رسید و آسمانی شد.
📸تصویر فاطمهزهرا خانــم، تنها یادگارِ
شهید مدافعحرم
#سجاد_مرادی
@sardaraneashgh