عشق و ارادات شهید غلام علی رجبی به امام رضا (ع)
غلام علی انس خاصی با #امام_رضا داشت. در عالم رؤیا دیده بود که در #صحن_نو، برای امام رضا (ع) زیارت #جامعه_کبیره می خواند. وقتی #مشهد بود کمتر داخل #حرم می رفت. اکثر اوقات همان صحن نو می نشست. از ساعت ۱۲ شب تا اذان صبح با خودش خلوت می کرد و دو ساعت مانده به #صبح را برای مردم زیارت جامعه می خواند. کم کم دورش شلوغ شد.
داخل همین #صحن بود که #توسل کرد که چهارده قدم به سوی #ضریح بردارد و در هر قدم شعری برای حضرت بگوید. قدم بر می داشت و گریه می کرد. حاصلش شد شعر معروف
قربون کبوترای حرمت امام رضا /قربون این همه لطف و کرمت امام رضا
آخرش هم شهادت را از امام رضا (ع) گرفت:
توی صحن #گوهر_شاد دیدمش. گفت: ان شاءالله #اذن_شهادت را از امام رضا (ع) گرفتم. گفتم: حالا حالا باهات کار داریم. #دعای_عرفه امسال را باید بخوانی.
دو روز مانده بود به عرفه آمد برای خداحافظی و گفت: منافق ها دارند کارهایی می کنند. احتمالا عملیاته. من هم باید بروم. گفتم: پس برنامه عرفه و #محرم چه می شود؟ گفت: نمی خواهم از #جهاد جا بمانم. احتمالا تا محرم مرغ از قفس پریده.
مجموعه یادگاران،جلد ۲۴؛ کتاب غلام
@khaimahShuhada