دانشجو رشته مدیریت
در دانشگاه آمریکایی بیروت
یکی از بهترین دانشگاههای خاورمیانه بودو تنها یک درسش باقی مانده بود ڪہ در سوریه عنوان چهارمین شهید خانواده رااز آن خود کرد
#شهیدجهادمغنیه
#یادش_باصلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@sardaraneashgh
💠اگر خداوند متاع وجود تورا خریدنی بیابد،هر ڪجا ڪه باشی و در هر زمان؛تورا به شهادت برمیگزیند
#شهیدمرتضےآوینی
#یادش_باصلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@sardaraneashgh
#ظهرتون_شهدایی
تا زمانــی ڪه سلـطان دلت...
خــــداسـت
ڪســی نمـی تـواند
دل خـوشـی هایـت را...
ویــران کنـــد...!!!
#شهید_ابوالفضل_راه_چمنی
#یادش_باصلوات
@sardaraneashgh
حمیدرضا اسوه کامل اخلاص و تقوا و نیز عبادت و بندگی خدا بارزه اصلی ایشان بوده است، ایشان در همه امور، خدا را ملاک قرار می داد و تنها کاری برایش اهمیت داشت که رضایت خدا در آن باشد، جهاد و شهادت آرزوی دیرینه برادرم بود و همیشه از این نگران بود که نکند راه شهادت بسته باشد و او به فیض شهادت نرسد، برادرم با توجه به مسئولیتی که داشت اجازه نمیدادند در جبهه حق علیه باطل حاضر و برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) در سوریه حاضر شود به همین دلیل برای اعزام، مسئولان را به حضرت زهرا (س) قسم داده بود تا توانست رضایت مسئولان را برای اعزام بگیرد.
آنچه در وصیت ایشان خیلی پررنگ و مهم است مسئله ولایت و پیروی از ولی فقیه و ادامه راه شهادت و جهاد است، شهید ارادت خاصی به علمای دین داشت و از سخنان آنها در زندگی استفاده میکرد.
#شهیدحمیدرضافاطمیاطهر
#سالروزشهادت
#یادش_باصلوات
#محمـدرسولالله
#حبیبی_یا_رسولالله
#من_محمد_را_دوست_دارم
@sardaraneashgh
شهید صدرزاده در يادداشتى📝 به دوستان بسیجی خود مىنويسد:
چه مىشود روزی سوریه امن و امان شود و کاروان راهيان نور مثل شلمچه و فکه به سمت حلب و دمشق راه بیفتد🚌🚎
فکرش را بکن!
راه مىروى و راوی مىگويد:
اینجا قتلگاه شهید رسول خليلى است.💔
یا اینجا را که مىبينى همان جایی است که، مهدی عزیزی را دوره کردند و شروع کردند از پایش زدند تا ... شهید شد.😭😭
یا مثلاً اینجا همان جایی است که،
شهیدحيدرى نماز جماعت مىخواند.🌱
شهید بيضائى بالای همین صخره نیروها را رصد مىكرد و کمین خورد.😞
شهید شهریاری را که مىشناسيد؟
همین جا با لهجه آذری برای بچهها مداحی مىكرد.🎤
یا شهید مرادى؛ آخرین لحظات زندگىاش را اینجا در خون خودش غلتیده بود.😔
یا شهید حامد جوانى؛ اینجا عباسوار پر کشید.😭
خدا بیامرزد شهيد اسكندرى را ... همینجا سرش بالای نیزه رفت.😭
شهید جهاد مغنيه، در این دشت با یارانش پر کشید ...💔
عجب حال و هوایی مىشود کاروان مدافعین حرم ...
عجب حال و هوایی ...😭
#شهیـدمصطفےصـدرزاده
#یادش_باصلوات
@sardaraneashgh
دانشجو رشته مدیریت
در دانشگاه آمریکایی بیروت
یکی از بهترین دانشگاههای خاورمیانه بودو تنها یک درسش باقی مانده بود ڪہ در سوریه عنوان چهارمین شهید خانواده رااز آن خود کرد
#شهیدجهادمغنیه
#یادش_باصلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@sardaraneashgh
#طنز_در_جبهه_سوریه😄😄
قبل از عملیات بود ...
داشتیم با هم تصمیم میگرفتیم اگر گیر افتادیم چطور توی بی سیم📞
به همرزمامون خبر بدیم ...
ڪه تڪفیریا نفهمن ...
یهو سید ابراهیم (شهید صدرزاده) از فرمانده های تیپ فاطمیون😍
بلند گفت : آقا اگر من پشت بی سیم گفتم همه چی آرومه من چقدر خوشبختم ... بدونید دهنم سرویس شده ..... 😂😂😐
#شهیدمصطفےصدرزاده
#یادش_باصلوات
@sardaraneashgh
ترکش قرآنش را سوراخ کرد🕊
تصویر زیر،قرآن جیبی شهید #احسان_فتحی است که ترکش دشمن اول از قرآنش عبور کرد سپس قلب شهید را دَرید
#شهیداحسان_فتحی
#یادش_باصلوات
@sardaraneashgh
🌷ماجرای شیرین و جالب بدنیا امدن فرزند سردار شهید #محمدابراهیم_همت🌷
زمستان سال ۶۲بود ما تو اسلام اباد غرب زندگی میکردم ابراهیم از تهران اباد بود از قیافش معلوم بود که چندوقت است نخوابیده است😨 با اینکه خسته بود اجازه نداد من کار کنم🙃 خودش شام را اورد خوردیم جمع کرد مهدی را خواباند😴 رختخواب هارا انداخت من مصطفی پسر دومم را باردار بودم🙈 شروع کرد به حرف زدن با بچه توراهیمون😳😟
میگفت(بابایی اگر پسر خوب و حرف گوش کن باشی باید همین امشب سرزده تشریف بیاری،😳میدونی چرا؟چون بابا خیلی کار داره اگه امشب نیای من توی منطقه نگران تو و مامانت هستم☹️ بیا و مردونگی کن همین امشب تشریف فرمایی کن😑)جالب این بود که میگفت"اگه پسر خوبی باشی"نمیدانم از کجا میدانست بچه پسر است😟😳
هنوز حرفش تموم نشده بود که زد زیر حرفش و گفت(نه بابایی،امشب نیا🙁 بابا ابراهیم خستس چند شبه که نخوابیده بمونه برای فرداشب😤)این را که گفت خندیدم 😂گفتم تکلیف این بچه رو روشن کن بیاد یانیاد؟😉
کمی فکر کرد گفت قبول همین امشب،چه شبی بهتر از امشب که تولد امام حسن عسگری هم هست🤗 بعد انگار که با یکی از نیروهایش حرف میزند گفت پس همین امشب مفهومه؟👨✈️😡
مدتی گذشت احساس دردکردم و حالم بدشد😰ابراهیم حال مرا که دید ترسید گفت بابا تو دیگه کی هسی شوخی هم سرت😐 نمیشه پدر صلواتی؟🙃
دردم بیشتر شد ابراهیم دستوپایش را گم کرده بود😵 و از طرفی هم اشک تو چشماش حلقه زده بود😥 پرسید وقتشه؟گفتم اره🙈
منو رسوند بیمارستان و فرزندم بدنیا اومد و بچه هم پسر بود😟😍😍
اون شب ابراهیم مثل پروانه دورم میچرخید🦋 اون شبو هیچوقت فراموش نمیکنم و هروقت یادش میوفتم خندم میگیره💔🌺😍
📎راوی:ژیلابدیهیان(همسرشهید)
📚منبع:کتاب برای خدامخلص بود
#شهیدمحمدابراهیم_همت
#یادش_باصلوات
@sardaraneashgh
#طنزدرجبهه
🌷سرکار گذاشتن فرمانده های لشکر🌷
توی پادگان ابوذر یک خط FX 📞داشتیم که اصلش توی مخابرات بود یک خطش را هم پارالل کرده بودن به اتاق ما که گوشی اش شماره گیر نداشت☹️
یکبار که انجا بودیم رضا دستواره،که شوخی و شیطنت هایش زبانزد بود😜 بدون مقدمه گفت میخواین با همین گوشی براتون شماره بگیرم؟؟عباس کریمی گفت مگه میشه؟😳رضا گفت یه قلقی داره که با اون میتونی شماره بگیری😁 عباس گفت چه قلقی؟؟گفت وقتی گوشیو برمیداری یه تقّی میکنه که باهمین میشه شماره گرفت😌 حالا چجوری؟هر تقّه یعنی یه شماره مثلا اگه شماره هات هشت باشن باید هشت تا تق بزنی الی اخر😉
همه داشتیم باور میکردیم جالب اینکه امتحان کرد و شماره ۱۱۹ را گرفت 😳😕
بعد به عباس گفت عباس شماره تو بده تابرات بگیرم😝
عباس هم شماره تلفن خواهرش را داد رضا با چندتا تق گرفت و هی میگفت الو الو صدا خیلی ضعیفه شما صدای منو میشنوین😩😫
بعد گوشیو داد عباس،عباس الو الو کرد اما صدا نمی امد رضا گفت باید داد بزنی🙃 عباس هم شروع کرد به داد زدن 😟که یهو رضا خندید همه فهمیدیم سرکاریه😐 حالا نخند کی بخند😂😂
در همین حین تلفن زنگ زد رضا رفت گوشیو برداشت گفت حاج همت با تو کار دارن ☺️همت گفت من با کسی کار ندارم گوشیو بذار بچه جون رضا🤗 گفت حاجی بجون خودم راست میگم طرف میگه کار واجب دارم☹️ همت گفت خیال کردی میتونی منم مثل عباس سرکار بذاری؟😬نه حنات پیش من رنگ نداره😎😎
رفتم گوشیو از دست رضا گرفتم دیدم اره راست میگه گفتم حاجی بیا از قرارگاه نجف است 😦
حاج همت گفت شماها چی خیال کردین؟😒یعنی من اینقدر ساده که باور کنم؟😏
انقدر التماسش😢 کردیم تا اومد وقتی دید راسته😱 گفت چرا از اول نگفتین 😡مگه لال هسین😐😂
📎راوی:سعید معتمدی
📚منبع:کتاب برای خدا مخلص بود
#شهیدابراهیم_همت
#شهیدعباس_ڪریمی
#شهیدرضادستواره
#یادش_باصلوات
@sardaraneashgh
#شهداوحضرت_زهراس
✍شیرین بود برایشان تحمل
درد پهلو و...
درد بــازو...
وقتۍ ڪہ آرام زمزمہ مۍ ڪردنــد :
ذِڪـر ِ #یازهــــــرا_س را
🌷شهیدے ڪہ باپهلو وصورت زخمے، پرڪشید🌷
#فاطمیه نزدیک است
دردپهلو،زخم بازو،آه ازان نامرد
#شهید_محمد_سخندان
#یادش_باصلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@sardaraneashgh
جاے شهید زارع خالے ڪه😔
همسرش میگفت:
برگه مأموریتش را امضا نکرد
تا نگویند مدافعان حرم برای پول میروند💔
#شهیدعبدالصالح_زارع
#یادش_باصلوات
@sardaraneashgh
چه دعایی کردی؟!
که دراین بین
خدا،تو را خواست
و در آغوش گرفت...
#شهیدمحسن_حججی
#یادش_باصلوات
@sardaraneashgh
میانبر رسیدن به خدا "نیت" است
کار #خاصی لازم نیست بکنیم
کافی است کارهای #روزمره_مان را به خاطر #خدا انجام دهیم
اگر تو این کار #زرنگ باشی
شک نکن
#شهید بعدی تویی...
#شهیدمحمدابراهیم_همت
#یادش_باصلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@sardaraneashgh
هر ڪہ خــدا را
بیش از خود دوست بدارد
بی شڪ #شهید خواهد شد ...
#شهیدفیروز_حمیدےزاده
#سالروزشهادت
#یادش_باصلوات
@khaimahShuhada
🌷شهیدی که نذر حضرت زهرا بود،در ولادت حضرت زهرا بدنیا و با شهادتش شهیدشد🌷
چندسالی بود ازدواج کرده بودیم اما صاحب فرزند نمیشدیم برای حل مشکل رفتیم دیدار اقای گلپایگانی
پیشنهاد داد به حضرت زهرا(س)متوسل بشیم به حضرت زهرا(س)توسل کردیم و سفره نذری پهن کردیم سال بعد روز ولادت حضرت زهرا(س) پسرم دنیا اومد،باشروع جنگ رفت جبهه و سال ۶۴ در سالروز شهادت حضرت زهرا(س)شهید شد
#شهیدعلےبیطرفان
#یادش_باصلوات
@khaimahShuhada