❗️ "یکی از روایات معروفی که بعضی از تفرقهافکنان و وحدتستیزان به آن تمسک میکنند، روایتی از کتاب « #رجال_کشی » است که در آن چنین آمده است: «نَحْنُ مَعَاشِرَ بَنِی هَاشِمٍ نَأْمُرُ کبَارَنَا وَ صِغَارَنَا بِسَبِّهِمَا وَ الْبَرَاءَةِ مِنْهُمَا»، ما گروه بنی هاشم به کوچک و بزرگمان دستور میدهیم که به آن دو #دشنام دهند و از آنها برائت بجویند. ص۲۰۷
🔰 این روایت از دو جهت سند و محتوا جای تأمل و گفتوگو دارد:
۱. سند: اگرچه تفرقهافکنان تنها هنگامی به سراغ سند روایات میروند که یا این روایات با حرف ایشان ناسازگار باشد و بخواهند آنها را رد کنند؛ و یا اینکه روایتی در ظاهر مطابق رأی و نظر آنها بوده و از جهت سند هم صحیح باشد؛ ولی هنگامی که روایت مورد استدلال ایشان ضعیف السند باشد، نهتنها به سراغ بررسی سند نمیروند، بلکه آن را وحی مُنزل جلوه میدهند که بررسی و تشکیک در سند آن، نوعی تشکیک در ولایت اهلبیت و مبارزه با تشیع و دین اسلام به شماره میآید.
#هیچ گزارش معتبر و ضعیفی وجود ندارد که اهلبیت (علیهم السلام) در میان عموم و حتی شیعیانشان شروع به #دشنامگویی علنی کرده باشند.
به هرحال درباره سند این روایت باید گفت که سندی فوقالعاده ضعیف دارد، زیرا در این سند، مجموعهای از افراد غالی و ناشناخته جای گرفتهاند. راوی آخر این روایت فردی به نام «نَصْر بن صَبَّاح» است که به غلو معروف بوده است و کشی نیز خود درباره او میگوید: « نَصْرُ بْنُ الصَّبَّاحِ وَ کانَ غَالِیا»ص ۳۲۲ همان
همچنین «اسحاق بن محمد بصری» نیز در این سند، متهم به غلو است. روایان دیگر این روایت نیز یا متهم به غلو بوده و یا ناشناختهاند.
۲. محتوای روایت: محتوای این روایت آنگونه که تفرقهافکنان به آن استناد میکنند، با آیات #قرآن کریم و روایات معتبر اهلبیت (علیهم السلام) متعارض است؛ چنانکه خداوند متعال خطاب به مؤمنان میفرماید:
«وَ لاتَسبُّوا الَّذِینَ یدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَیسبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیرِ عِلْمٍ کَذَلِک زَینَّا لِکلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ»
یعنی: [شما مؤمنان] به [معبود] آنانکه جز خدا را میخوانند، #دشنام_ندهید تا مبادا آنها [نیز] از روی دشمنی، به نادانی خدا را دشنام گویند. ما بدینسان برای هر امتی عملشان را زینت دادیم."
قرآن کریم سوره مبارکه انعام آیه ۱۰۸
✅کانال رسمی پایگاه شهید کلهری
🔰🔰🔰🔰🔰
✅@shahidkalhori