#شهیدانه
یک بار داخل ماشین امیر نشسته بودیم و غذا میخوردیم که کودک فال فروشی به شیشه زد. امیر شیشه را پایین داد و پرسید:«که غذا خورده ای؟
و کودک فال فروش جواب داد :« نه
امیر غذای خود را نصفه گذاشت و رفت تا برای کودک فال فروش از همان رستوران غذا بخرد. کودک فال فروش وقتی همراه امیر از رستوران برمیگشت میخندید و حسابی خوشحال بود.
#شادیروحشصلوات
#شهید_امیر_سیاوشی
|•@Shahidkarimi_ir•|
#شهـــیدانه🍃
ورزشکار بود و هیکل دُرشتی داشت،
با صفا و داش مشتی،
خادم و میوندار هیئت بود،
همیشه جلوی در هیئت میایستاد،
آخه اعتقادش این بود
دربانی این خانواده بهتره و
خاکی بودن برا ائمه
لطف بیشتری داره.
همیشه میگفت:
برای امامحسین(علیهالسلام)
هر چی کوچیکتر باشی
آقا بیشتر نگات میکنه.
#شهید_امیر_سیاوشی
#شادیروحشصلوات
|•@Shahidkarimi_ir•|