eitaa logo
هم‌عهدی با شهدا
115 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
77 فایل
﷽ باید یاد حقیقت وخاطره‌ی شهادت را درمقابل طوفان تبلیغات دشمن زنده نگهداشت.(امام خامنه‌ای) 🌹(نحوه شهادت #شهید_محمدحسین_کسرایی) https://eitaa.com/shahidkasraei/4 📽انیمیشن شوق ایثار (روایت لحظه شهادت) https://eitaa.com/shahidkasraei/4759
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 شهید #سیدمرتضی_آوینی: ✨ وقتی از او [بسیجی] پرسیدیم كه چه آرزویی داری، پیش از آنكه فكر كند گفت: «رهایی #قدس» و بعد اضافه كرد: «هر چه امام بفرماید. او نایب امام زمان است و ما مطیع او هستیم.» و این‌ همه اطاعت به‌راستی حیرت‌انگیز است. 🌹 #بسیجی دلباخته‌ی حق و اهل #ولایت است و به خود حتی ‌اجازه نمی‌دهد بجز آنچه #ولی_امر می‌خواهد آرزویی داشته باشد. ✍امام فرمود: راه قدس از کربلا می‌گذرد... و حالا نوبت قدس است 📸 #حاج_احمد_متوسلیان و یاران پیشگام فتح قدس با سربند #الی_بیت‌المقدس در پادگان زبدانی دمشق ۱۳۶۱ ○کانال سیره شهدا⭕️ 🆔 @sirehyshohada
🔷 چقدر از رهبر معظم انقلاب می‌دانید؟ 📗 قسمت - 46 ✅ من یک بسیجی‌ام ... 📜 همان شب که آقای خامنه‌ای رهبر شدند، گفتند: «همه‌ی بچه‌های محافظ را بگوئید بیایند.» همه آمدند. نماز مغرب و عشاء را با آقا خواندیم. بعد از نماز، آقا فرمودند: «حالا که همه هستید، من می‌خواهم حرفم را بزنم.» گفتند: «امروز خبرگان لباس پیامبر را که تن امام خمینی بود، تن من کرد. یعنی من باید آنگونه که امام بود، عمل کنم. دیگر سیدعلی خامنه‌ای که قبلاً می‌دیدید، نیستم. این تغییر را در شما هم می‌خواهم ایجاد شود. شماها پاسدارهای رئیس‌جمهور بودید، از امروز پاسدارهای ولی‌فقیه‌اید. مردم در جامعه شما را نگاه می‌کنند. ما اینجا یک تعداد همکار و رفیق بودیم، همان رفیق می‌مانیم. هر کس نمی‌تواند خودش را تغییر دهد، امشب خداحافظی کند، برود. تکلیف را ازتان برمی‌دارم.» بعد فرمودند: «من بسیجی‌ام. می‌خواهم بسیجی بمانم. امام گفت: «خدا مرا با بسیجیان محشور کند.» من هم می‌خواهم با این قشر محشور باشم. اگر ماندید باید بسیجی بمانید، هر کس نمی‌تواند برود.» بعد از چند وقت دو سه تا از همکارهای ما که رعایت نکرده و از آنجا سوء استفاده‌ی مالی خیلی ناچیزی کرده بودند، آقا با بدترین برخورد ممکن با آنها برخورد کرد. 👤 راوی : حاج غلام شاپسندی – محافظ باسابقه‌ی مقام معظم رهبری 📎 | 🔶خاطرات کوتاهی از سیره‌ی را دنبال کنید👇 🌹 @shahidkasraei
⭕️کنایه‌های این روزهای برخی‌ مسئولین به فعالیت‌های #سپاه برای کمک به مردم #سیل زده، آدم رو یاد این جمله ماندگار #شهید_محمدابراهیم_همت می‌اندازه: "زمان بازرگان به ما برچسب #چریک می‌زدند، زمان بنی‌صدر هم برچسب #منافق! الان هم برچسب #خشک_مقدسی و #تحجر! هر قدمی که در #راه_خدا و بندگان #مستضعف او برداشتیم برچسب بارانمان کردند حالا روزی ده برچسب دشت می‌کنیم. اما بسیجیان دلسرد نباشید، حاشا که بچه #بسیجی میدان را خالی کند!"
📷 #شهید_امیرحسام_ذوالعلی 🌹 #یاد_شهدا #هم_عهدی_با_شهدا #فتنه۸۸ #ولایت_فقیه #بسیجی #مدافع_حریم_ولایت 🌷 @shahidkasraei
🌷بسم‌رب‌الشهداءوالصدیقین🌷 💥درگذشت برادر #بسیجی، #جانباز دلاور #سید_یارعلی_موسوی مسئول هیئت رزمندگان اسلام شهرستان #هرسین را تسلیت می‌گوئیم. ایشان از جانبازان پر افتخار ۷۰درصد دوران #تفحص_شهدا بوده که سالیان درازی با قطع دو پایش علمدار عرصه های #ایثار ، #جهاد و #شهادت و امورات #فرهنگی در شهرستان هرسین و استان #کرمانشاه بوده است. 🔻از همه مومنین تقاضا می‌شود برای شادی روح ایشان حمد و صلوات هدیه بفرمایید. 🌷 @shahidkasraei
📷 #شهید_بهنام_میرزاخانی 🌹 #یاد_شهدا #هم_عهدی_با_شهدا #شهید_خدمت #اخلاص #خدمت_به_خلق #بسیجی 🌷 @shahidkasraei
👈تو هیچی نیستی! 🔺چشمشان که به مهدی افتاد، از خوشحالی بال درآوردند. دوره‌اش کردند و شروع کردند به شعار دادن: «فرمانده آزاده، آماده‌ایم آماده!» هر کسی هم که دستش به مهدی می‌رسید، امان نمی‌داد؛ شروع می‌کرد به بوسیدن. مخمصه‌ای بود برای خودش. خلاصه به هر سختی‌ای که بود از چنگ بچه‌های خلاص شد، اما به جای اینکه از این همه ابراز خوشحال باشد، با چشمانی پر از اشک به خودش نهیب می‌زد: «مهدی! خیال نکنی کسی شدی که اینا این‌قدر بهت اهمیت می‌دن، تو هیچی نیستی؛ تو خاک پای این بسیجی‌هایی...». 🌹 📚کتاب 14 سردار، ص30-29 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 (علـــيه الســلام): در آسمان دو فرشته بر بندگان گماشته شده‌اند. پس هر كس براى خدا كند، او را بالا برند و هر كس ورزد او را پَست گردانند. 💠الکافی، ج2، ص122 🌷 @shahidkasraei
📸 مراسم صبحگاه #سپاه #پاوه سردار #شهید_محمدابراهیم_همت فرمانده سپاه پاوه ۱۳۵۹ - ۱۳۶۰ 🔸از بیانات شهید همت: "ما #پاسدار و #بسیجی خشڪ و خالے نمےخواهیم. پاسدار و بسیجے باید: مڪتبے، ایدئولوژے و عقیدتے باشد. واے بر ما! واے بر پاسدار ما! واے بر #بسیج ما! اگر روزے برسد ڪه فقط نظامے صرف باشد... 🌷 @shahidkasraei
🌷 #مدافع_حرم #شهید_مهدی_نوروزی : بسیجی #خامنه_ای بودن از سرباز #خمینی بودن سخت تر است و صد البته شیرینی بیشتری هم دارد... ما نه #امام را دیدیم نه شهدا را با این حال هم پای امام مانده‌ایم هم می‌خواهیم شهید شویم به این فکر می‌کنم این شانه‌ها تا به کی تحمل این بار مسئولیت را خواهند داشت؟ و این قلب تا به کی خون دل خواهد خورد؟ می‌دانی؟ غربت #بسیجی های خامنه ای را تنها آغوش #مهدی(عج) تسکین خواهد بود... #شیر_سامراء #مدافعان_حرم #کرمانشاه 🌷 @shahidkasraei
💠اولین سالگرد درگذشت برادر ، دلاور مسئول هیئت رزمندگان اسلام شهرستان را گرامی می‌داریم. 🌹ایشان از جانبازان پر افتخار ۷۰ درصد دوران بوده که سالیان درازی با قطع دو پایش علمدار عرصه‌های ، و و امورات در شهرستان هرسین و استان بوده است. 🌸شادی روحش صلوات🌸 ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🌷 @shahidkasraei ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
🌷ناگفته‌هایی از شهادت طلبه بسیجی 🌹یکی از دوستان شهید آرمان علی‌وردی ناگفته‌هایی از شهادت وی را بیان کرده؛ ناگفته‌هایی دردناک که نشان از اوج مظلومیت این شهید دارد. در ادامه این روایت آمده است. 🌹روایت ماجرا از زبان دوست شهید علی‌وردی: حالا که داریم به روز نزدیک می‌شویم یک سری از ناگفته‌های شهادت آرمان را بهتان میگویم. آرمان را دو مرتبه و دو گروه مختلف زدند. اولین گروهی که آرمان را گیر آوردن تا سرحد مرگ با هرچی که دستشان آمد آرمان را زدند. همان فیلمهایی که از شهادت آرمان منتشر شد یک بخش زیادی مربوط میشود به گروه اول. اما آخرش یک دختر که او هم داشت آرمان را میزد رو به جمعیت میگوید که بس است دیگر کشتینش! بسشه...آنها هم آرمان را رها میکنند. 🌹آرمان از جایش بلند میشود و خونین سمت خیابون اصلی میرود‌. صدای بسیجی‌ها را می‌شنود که داشتند حیدر حیدر میگفتند. میرود سمت صدا، اما وقتی می‌پیچد داخل کوچه می‌بیند که سر کوچه یک گروهی دختر و پسر ایستادند و دارند شعار مینویسند. آنها تا وضعیت آرمان را میبینند میفهمند بوده و کتکش زدند. میروند سمت آرمان. آرمان که دیگر رمقی برایش نمانده خیلی راحت می‌افتد دست این جماعت. اینها شروع میکنند به قصد کشت آرمان را زدن. گویا چندتاشون حالت عادی هم نداشتند و مواد مصرف کرده بودند. 🌹یک دختر بینشان که اسپری دستش بوده با همان میکوبد به صورت آرمان. یکی‌شان یک میلگرد داشته که نوکش را تیز کرده بوده و به عنوان سلاح از آن استفاده میکرده‌. با همان میلگرد میکوبد روی جمجمه سر آرمان. وقتی آرمان را رساندن بیمارستان جمجمه‌اش شکسته بود. اما یکی دیگه‌شان که واقعاً امیدوارم قیافش را یک روز ببینم میشیند جلوی آرمان و به بقیه میگوید دست نگه‌دارین. رو به آرمان میکند و همزمان که داشته فیلم میگرفته به آرمان میگوید به امام اولت فحش بده ببينم سریع...به علی فحش بده...به حسین فحش بده، به خامنه‌ای فحش بده... آرمان چیزی نمیگوید. 🌹با ناخونگیر پوست بدنشو آروم آروم میکند و از او میخواهد فحشاشو تکرار کند. اما آرمان هیچی نمیگوید. انقدر آرمان را میزنند تا بیهوش میشود. وقتی آرمان بیهوش میشود شروع میکنند به رقصیدن و لگد زدن به بدن شهید و از اینکارشان فیلم هم میگیرند. 🌹وقتی میروند یک کارگر افغانستانی که گویا نگهبان یکی از ساختمان‌های اطراف بوده می‌آید و زیر سر آرمان بالش می‌گزارد و روی بدنش پتو می‌اندازد اما زنگ نمیزند به آمبولانس. البته اگر زنگ هم میزد فرقی نمیکرد توی آن شلوغی آمبولانس به آرمان نمیرسید. 🌹وقتی رساندنش بیمارستان، هوشیاری آرمان سه بوده. یکی از رفقا میگفت وقتی رسیدم بیمارستان دستایش را به تخت بسته بودن، شاید برای اینکه اگر به هوش آمد تشنج نکند و همه صورتش ورم کرده بود. نصف روز توی حالت کما می‌ماند و آخر به شهادت میرسد. ♦تمام این وقایع توسط خود قاتلها فیلم‌برداری شده ولی وقتی از بازپرس پرونده پرسیدیم چرا این فیلمها را قطره چکانی منتشر کردید و فیلم‌های اصلی را منتشر نمیکنید گفت که من توی عمر کاری خودم همچین جنایتی تو ایران ندیده بودم. برای مراعات حال خانواده و شایدم متشنج نشدن بيشتر فضا فیلم‌های اصلی هنوز هم منتشر نشده. البته شاید بعد دادگاه آرمان منتشر بشوند. 🌷 @shahidkasraei
هدایت شده از KHAMENEI.IR
❤️ رهبر انقلاب: افتخار خودِ من این است که یک بسیجی باشم ✏️ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: افتخار خودِ من این است که یک باشم؛ سعی کرده‌ام این‌جوری عمل کنم. ✏️ سال آخر ریاست جمهوری -دو، سه ماه مانده بود به آخر ریاست جمهوری من- در یکی از دانشگاهها برای یک جمع دانشجو صحبت میکردم و به سؤالات پاسخ میدادم؛ یکی از سؤالات این بود که شما بعد از ریاست جمهوری قصد دارید چه کار کنید و شغلتان چه باشد؟ گفتم: اگر امام به من بگوید برو بشو رئیس عقیدتی سیاسی فلان پاسگاهِ مرزىِ منتهاالیه جنوب شرقی کشور، من با افتخار میروم آن‌جا و مشغول خدمت میشوم! ✏️ اگر این کار از من برمی‌آید و این کار را از من میخواهند، من حاضرم و به آن‌جا میروم؛ توطین نفس کردم. این را از باب اینکه شما فرزندان من هستید، به شما دارم میگویم. صحبت پدرفرزندی است؛ نمیخواهم راجع به خودم صحبت بکنم. هر جا و در هر زمانی به شما نیاز هست، آن‌جا حاضر باشید. این میشود بسیجی؛ بسیج یعنی این. ۸۶/۲/۳۱ 🗓 انتشار به مناسبت 💻 Farsi.Khamenei.ir