eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.8هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
5.7هزار ویدیو
94 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ شاید ۲۰ سال پیش کسی به مخیله‌اش هم نمی رسید روزی در خیابانهای شهر، دخترانی را مشاهده کند که آن سالها مردم شاید آنها را در سالن های عروسی هم نمی دیدند... دخترانی بزک کرده با موهای پف کرده و بیرون ریخته و مانتوهایی کوتاه و تنگ و شلوارهایی تنگتر! این روند ۲۰ سال طول کشید تا به اینجا رسید. استعمار و استکبار صبر و حوصله زیادی دارد، بر عکس بعضی از ماها... ⬅️اولین کار، گرفتن چادر بود از زنان ما... گفتند چادر حجاب برتر است و می‌شود برتر نبود! بین خوب و خوب ‌تر، خوب را هم انتخاب کنی به جایی بر نمی‌خورد .می‌شود مانتوی گشاد و مقنعه بزرگ پوشید و با حجاب بود... حرف قابل قبولی بود؛ کسی نمی‌تواست به این حرف اعتراض کند، حتی اهالی مذهب. ⬅️ گام دوم، گرفتن مقنعه بود... می‌شود روسری بزرگ سر کرد! هم تنوّع دارد هم حجاب است. یادم‌ می آید روسری‌هایی بود با ضلع بیشتر از یک متر که تا کمر خانمها هم می‌رسید... خوب البته روسری مثل مقنعه نبود گاهی مو بیرون می‌زد. ⬅️ در فیلمهای سینمایی هی مدل گذاشتن، زن های هنرپیشه مدل شدن و به تبع آن دختران جوان هم از آن ها یاد می‌گرفتند. ⬅️چشم های ما متوجّه این آب رفتن نمی شد و آنقدر کم کم این کار را کردند که چشم ما عادت می‌کرد... ⬅️ مانند بچه‌ای که جلوی چشم پدر و مادرش بزرگ می‌شود و قد می‌کشد و والدینش حس نمی‌کنند اما دیگران که کمتر او را می‌بینند و چشمانشان عادت نکرده، متوجه رشد هفتگی او می‌شوند... ما عادت کردیم به روسری‌هایی که هر روز آب می‌رفت و تبدیل شد به نواری باریک و بعضا توری... مانتوهایی که شاید بهتر باشد بلوز و پیراهن راحت نامیدشان تا مانتو... ⬅️ به هر حال کم کم کار به این جا کشید و مدام گفتند بی‌حجابی معضل فرهنگی است، برای حل آن باید کار فرهنگی کرد... سال ها گذشت و لباس ها آب رفت و کار فرهنگی در زمینه عفت و حجاب مشاهده نشد. برعکسش، فراوان کار‌های ضد فرهنگ در کوبیدن حجاب و عفت و حیا و غیرت در فیلمهای سینمایی و مجلات و برنامه‌های عمومی یافت می‌شد...❎ ⬅️ امسال هم مد پوشش خانمها تغییر کرده است، پوشیدن ساق شلواری (ساپورت) به جای شلوار... یعنی دیگر شلوار جین تنگ هم نه! ساق شلواری! و بدون تردید درهمین یکی دو سال آ این هم کنار رفت و......... ⬅️ یعنی پس از آنکه چادر، مقنعه، مانتو و روسری از زنان گرفته شد، حالا رفته‌اند سراغ شلوار! چشمها هم عادت کرد... به این هم عادت کردیم سرنوشت چادر و مانتو و روسری در انتظار این ساپورت هم بود.. اینها هم روز به روز نازکتر و کوتاهتر شددد و چشمهاا عادت کرد.... آن وقت... نمی‌دانم بعدش سراغ چه خواهند رفت... حیرت آور است !! 👈همه ی جهان حجاب دارد: 1_کره زمین دارای پوشش است... 2_ میوه های تر وتازه دارای پوشش است... 3_ شمشیر نیز داخل غلافش حفظ میشود... 4_ قلم بدون پوشش جوهرش خشک میشود و فایده اش از بین میرود و زیر پا انداخته میشود برای اینکه پوشش آن از بین رفته 5_ سیب هم اگر پوسته اش گرفته شود و رها شود فاسد میشود... و...... در تعجبم از مردی که ماشینش را از ترس خط و خش افتادن چادر می پوشاند؛ اما دختر یا همسر و یا خواهر خود را بدون پوشش رها میکند!!! همشیره!! این چادر تا برسد بدست تو هم از کوچه های مدینه گذشته هم از کربلا هم از بازار شام...! چادرت را در آغوش،بگیر و بگو برایت روضه بخواند همه را از نزدیک دیده است... السلام علیک یا فاطمه الزهرا. Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
6 اون شب تا صبح گریه می‌کردم امید دلداریم میداد اما من آروم نمیگرفتم هنوز نگاه های توهین آمیر جاریم جلوی چشمام بود. صبح چند لقمه ای به زور خوردم. بعد از صبحانه امید رفت و یه مدت بعد همراه پدرشوهرم برگشت. از جام پاشدم و خودمو جمع و جور کردم. سلام‌کردم. پدرشوهرم گفت که می خواد باهام حرف بزنه. رفتیم به اتاق که بهم گفت تو هیچ فرقی با دخترم ناهید نداری و خیلی دوستت دارم. از روی عمد نخواستم ناراحتت کنم و الانم اومدم که ازت عذرخواهی کنم بابت رفتارم اگه ناراحت شدی معذرت می‌خوام. دستشو بوسیدم و گفتم شمام هیچ فرقی با پدرم ندارین بابا اکبر. از اون روز دیگه به پدرشوهرم احترام می‌ذاشتم و سعی کردم که با فکرای بیخودی زندگی رو برای خودم تلخ نکنم. و کنار امید با آرامش زندگی کنم. ادامه دارد. کپی حرام.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋شاهکارقرائت من سوره:الاسرا🦋 :85 :الاستاد:راغب مصطفی غلوش سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ،بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید. شهید سید مجتبی علمدار شهادت آرزومه🕊💚🌷🖤 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ بِسْمِ رَبِّ الشُّهَداءوَالصِّدیٖقین🕊 🕊 برشهدا...🌷 ♥️دل ڪه هوایے شود، پرواز است ڪه آسمانیت مے ڪند و اگر بال خونیـن داشته باشے دیگر آسمــان، طعم ڪربلا مے گیرد دلها را راهے ڪربلاے جبهه ها مے ڪنیم به زیارت "شهــــــداء" مے رویم... ‌‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🕊 🕊 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم. فَاَفُوزَمَعَڪُم 🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🇮🇷🌹اسامی ۸۱شهید🌷 و محل شهادت شهدای امنیت و ترور مهر و آبان ماه ۱۴۰۱🇮🇷 ---------------------------------------------------------------- : ۱. طلبه ۲. ۳. حسنوند ۴. ۵. ۶. ۷. ------------------------------------- : ۸. ------------------------------------- : ۹. (گرمسار) -------------------------------- ۱۰. : ۱۱. - ۱۲. - ۱۳. - نیروی امنیتی ----------------------------------- : ۱۴. (سراوان) ۱۵. ایرانشهر ۱۶. (خاش) ۱۷. (زاهدان) ۱۸. (زاهدان) ۱۹. (زاهدان) ۲۰. (زاهدان) ۲۱. (زاهدان) ۲۲. (زاهدان) ۲۳. (زاهدان) ۲۴. (زاهدان) ۲۵. (سراوان) ۲۶. (سراوان) ۲۷. ۲۸. ( ) ---------------------------------------- : ۲۹. ۳۰. ۳۱. ۳۲. ۳۳. ۳۴. ۳۵. _جو ----------------------------------- : ۳۶. ۳۷. ---------------------------------------- : ۳۸. دانشجو ۳۹. دانشجو ۴۰. ( ) ۴۱. ۴۲. ( ) -------------------------------------- : ۴۳. (ملایر) -------------------------------------- : ۴۴. ( ) ------------------------------------- : ۴۵. (شهدای ) ۴۶. (شهدای شاهچراغ) ۴۷. (شهدای شاهچراغ) ۴۸. (شهدای شاهچراغ) ۴۹. (شهدای شاهچراغ) ۵۰. (شهدای شاهچراغ) ۵۱. (شهدای شاهچراغ) ۵۲. ۸_ساله (شهدای شاهچراغ) ۵۳. (شهدای شاهچراغ) ۵۴. (شهدای شاهچراغ) ۵۵. (شهدای شاهچراغ) ۵۶. (شهدای شاهچراغ) ۵۷. (شهدای شاهچراغ) ۵۸. ( ) ۵۹. (شیراز) ۶۰. (شیراز) ۶۱. (لارستان) ۶۲. (لارستان) --------------------------------------- : ۶۳. (آمل) ۶۴. (آمل) ۶۵. (آمل) --------------------------------------- : ۶۶. (بوکان) ۶۷. (بوکان) ۶۸. (بوکان) ۶۹. (ارومیه) --------------------------------------- : ۷۰. (سنندج) ۷۱. (سنندج) ۷۲. (کامیاران) ۷۳. (مریوان) ------------------------------------ : ۷۴. -------------------------------------- : ۷۵. ------------------------------------- : ۷۶. ( کیاشهر ) ۷۷. (لاهیجان) ۷۸. (رشت) ------------------------------ مرز شمال غرب: ۷۹. ۸۰. ---------------------------- : ۸۱. 🕊 شادی ارواح مطهر شهدا ،ادامه دهنده ی راهشان باشیم،شرمنده ی خون آنها و خانواده هایشان نشویم صلوات🌷 *ا🍃🌹للهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم *🌹🍃 🦋🦋🦋
1 چهار سال از ازدواج و زندگی مشترکمون می‌گذره و الان یه پسر دوساله داریم. شوهرم سجاد یک سال از من کوچیکتر بود وقتی که اومد خواستگاری مهرش به دلم نشست . حقوقش خیلی کمتر از من بود اما همون موقع باهم قول و قرار گذاشتیم که به هم تو مخارج خونه کمک کنیم و منم‌ اضافی حقوقمو پس انداز کنم برای خودم. مادرم از اول به ازدواجمون مخالف بود. می‌گفت مدرکش و پایه حقوقش از توکمتره و بعدا تو زندگی به مشکل برمی‌خورین اما من که از سجاد خوشم اومده بود جوابم مثبت بود. به پدرم گفتم بهشون بگه جواب ما مثبته پدرم گفت که یه مدت صبرکنم و خوب فکرامو بکنم اما من تصمیمو گرفته بودم و سجاد رو به عنوان شریک زندگیم انتخاب کرده بودم. ادامه دارد. کپی حرام.
‍ ‍ 🌹یا علی اصغر (ع) 🌹: ‍ ازش پرسیدم «تو فکر می‌کنے مهدے چه جور آدمی‌ست؟» گفت«مرد.به معناے واقعے کلمه مرد.» ےکسال بیشتر اختلاف سن نداشتند و حمید به او به چشم یڪ پدر نگاه می‌کرد،حتے اگر تشرش می‌زد یا بازخواستش می‌کرد. خواهراشمی‌گفتند «هر وقت دنبال هردوشان می‌گشتیم کافے بود یکی‌شان را ببینیم تا مطمئن باشیم هر دوشان را پیدا کرده‌ایم.» حمےداگر می‌خواست یڪ دلیل محکم براے جبهه رفتنش بیاورد فقط می‌گفت «مهدے تنهاست.» تااین را می‌گفت خاموش می‌شدم.احساس می‌کردم اگر یکے از ما می‌تواند کار مفیدے انجام بدهد دیگرے نباید سدّ راهش بشود. کندنو جدا شدن حس عجیبے است که رازش گفتنے نیست؛ و همین‌طور گفتن از بودن و هستن آن‌ها و این‌که آدم خیلے ناگهانے فراموش می‌کند که حمیدش یڪ روز رقیبش بوده و قرار بوده هر دو با هم شهید بشوند و حالا حمید رفته،حتے بی‌جنازه،و او را تنها گذاشته.با یڪ دنیا خاطره و زندگے و این حس که نمی‌شود باور کرد او چریڪ باشد و من نباشم.هر جا می‌‌رفت دنبالش می‌رفتم تا عاقبت ازش بشنوم «کار تو سخت‌ترست ،فاطمه.» ےکمرتبه در سپاه ارومیه مشکل شدیدے پیش آمد.مهدے به حمید سفارش کرد دست از لجاجت بردارد،باز برگردد سپاه.دل حمید از آن درگیرے خیلے چرڪ بود.از سپاه هم آمده بود بیرون تا این‌که مهدے آمد گفت «برو مسأله‌ات را حل کن!خوب نیست نقل
‍ 🍃میگن بابا شهید شده، عمو. چیه؟ چه شکلیه؟ این اولین سوال دو یادگارش، محمد جواد و محمد صادق بود. و ماند که چه جواب بدهد؟ چه بگوید به این دو طفل که فقط کنجکاو بودند ببینند شهید کیست و چه شکلیست. نمی‌توانست شهید را توصیف کند هرکاری کرد نتوانست. چشمان مالامال اطرافیانش زمین خشک را کرد. آرام بسته بود، آرام خوابیده بود، آرام و زیبا. خواهر با صدایی آغشته به در گوش برادر نجوا میکند: "گلم را به «س»سپردم." خواهرم غم مخور که اورا به خوب کسی سپردی! به که در اوج بی کسی اش چگونه زیبا همه کَس شد، چگونه همدم غم زده های حسین شد، چگونه مرحم زخم هایشان شد، خیالت راحت باشد. آرام خوابیده، اطرافیان به این آرامشش غبطه می‌خورند. شاید فرزندانش حالا معنی شهید را فهمیدند، حالا دیدند شهید چه شکلیست، با آن قامت رعنا و چهره نورانی اش در آرام گرفته بود و به جگر گوشه هایش فهماند شهید کیست؟ و چه شکلیست؟فکر کنم خوب در ذهن بچه ها ماند... راستی با هر همسر و فرزندانت چشم انتظار ، چشم هایشان دریایی میشود، دلشان دیدن قامتت را میخواهد،همان وقت که در رکاب صاحب الزمانی...! دردسری بود نمی دانستیم حاصلش خون جگری بود نمی دانستیم نگرانم که پس از مردن من برگردی پای تابوت،سرِ بُردن من برگردی 📅تاریخ تولد : ۱۳۶۱/۱۲/۱۸ 📅تاریخ شهادت : ۱۳۹۵/۹/۱ حلب 🗺مزار : بهشت زهرا قطعه ۵۳
روز دختر .... بر دخترانی مبارک باد که پدران‌شان ، پدری کرده‌اند برای آسایش همه‌‌ دختران این سرزمین دختر شهید شهید عبدالرضا موسوی🌷
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🏴بسم الله الرحمن الرحيم🏴 ای که می دهد بوی بهشت عاقبت شد قسمتش این سرنوشت در ، سوزان و سرخ و شعله ور یا علی با خطِّ خون بر آن نوشت ی عملیاات قدسس!!؟ زهراا س است🥀🖤 Ghasedake par par shodeh 🖤 🦋🦋🦋
🔖 نام : نادر نام خانوادگی : حمید دیلمی نام پــــدر : صبیح نام جهادی : محسن تاریخ تولد : ۱۳۶۳/۰۶/۰۲ - اهواز🇮🇷 دین و مذهب : اسلام ، تشیّع وضعیت تأهل : متأهل شـغل : پاسدار ملّیّت : ایرانی تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۰۷/۲۶ - قنیطره🇸🇾 مــزار : گلزار شهدای شهرستان ویس کتاب : «شبیه نادر» ❇️ 🟠شهید مدافع‌حرم نادر حمید 🔸همسر شهید نقل می‌کنند: زندگی‌مان را خیلی ساده شروع کردیم؛ ساده اما پُر از عشقی خالص؛ خالص از این جهت که هیچوقت بیش از آنچه بودیم، از هم توقع نداشتیم. 🔸شهید حمید به شدت معتقد به مسائل معنوی بود و در ایام محرم و صفر خودش را وقفِ هیئت می‌کرد. سرشار از معرفت و جوانمردی بود و در سنّ کم دست خیرش بیش از بیش بود. 🔸آقا نادر ید طولایی در دست‌گیری از مردم داشت و حتی در روزهایی که شاید از پیش برای تفریح بچه‌ها قرار می‌گذاشتیم اما موردی پیش می‌آمد، ابتدا به مردم کمک می‌کرد، این عمل او به منظور بی‌توجهی به من و فرزندانم نبود بلکه واقعاً با اعتقاد به دست‌گیری از برادران و خواهران دینی‌اش این کار را انجام می‌داد و بعد با شرح واقعه من را آرام می‌کرد. 🌼🍃🌸🍃🌺🍃 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ دلم برای شماغرق آه وغم شده است نسیم رحمتتان بازشاملم شده است دعای فاطمه درحق من اثر کرده غلامی درِاین خانه قسمتم شده است به قدر دانه ی ارزن کسی مرانخرید بجزشماچه کسی سایه ی سرم شده است؟ به هرکجا که رَوَم باز پر کشم اینجا کبوتردل من جَلداین حرم شده است کسی که قطره ی اشکی برای تو ریزد به چشم حضرت زهرا چه محترم شده است همین که هرشب جمعه میان بزم عزا رسدکسی به یقین شامل کرم شده است ز کودکی درِ این خانه نوکـری کردم گدایی درِ این خانه عزتم شده است از آن زمان که پدر بین روضه ها بردم غلام کوی ابالفضل، شهرتم شده است خدا کندکه بمیرم به پای شش گوشه ...🎉🌸🌸🎉
2 نامزدی کردیم و دو سال دوران نامزدی و شناختمون از هم شد . تو این مدت شناخت کافی از مادرش پیدا کردم مادرش همش دنبال پول سجاد بود. سجاد هم براش پول می‌فرستاد. وقتی ‌هم که اعتراض می‌کردم می‌گفت که به هرحال مادرمه و کسی رو نداره مجبورم که خرجشو بدم. ازدواج کردیم هنوز هم برای مادرش پول می‌فرستاد. دو سال بعدش که پسرم امیرعلی به دنیا اومد به سجاد گفتم الان دیگه مخارج بچه مون هم هست کلی وام و قرض هم داریم بهتره که مادرت فکر منبع درآمدی برای خودش باشه گفت باشه عزیزم نگران نباش من همه چيز رو ردیف می کنم. ولی چه فایده بازم ادامه داشت و متوجه می‌شدم که یواشکی برای مادرش پول می‌فرسته. کاری هم که از دستم برنمی‌اومد! ادامه دارد. کپی حرام.
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🔴 سالروزشهادت یکی از سربازان امام زمان (عج) در سیستان‌ و‌ بلوچستان احمد صالحی، از سربازان گمنام امام زمان(عج)، در سیستان‌و‌بلوچستان به درجه رفیع شهادت رسید... عزیزمان را یاد کنیم با ذکر معطر صلوات 🌺 🌷پنج شنبه است 🌹 رویاد کنیم... 🌺با و یک ... 🌹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌹 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ «💛🕊» بسم‌رب‌الرضا|❁ ✋ 💌 به این کبوتر یه پیغام بده که برسونه به امام رضا(علیه السلام)...❤️ دستت رو که بذاری روی قلبت، صدات به حرم میرسه...☺️ با دیده دل اگر رضا را بینی مرآت جمال کبریا را بینی گر پرده اوهام به یک سو فکنی اندر پس آن پرده خدا را بینی ♡أَلسَّلامُ‌عَلَیکَ‌یاعَلۍاِبنِ‌موسَۍأَلࢪّضآ♡ ♥️¦↫²⁰ 🖐🏻¦↫ °سلطآنـے؛پنـٰآه‌مردم‌ایـرانے.♥️. 『-از‌راـہ‌دوردآرن‌میـٰان‌تموم‌دلشکـستہ‌هـٰآ با‌کولـہ‌بـٰارخستگے‌فقـط‌میگـن‌امـٰام‌رضآ』 °رونمیـزنم‌بـہ‌کسے‌تـٰآتویے‌پنـٰآه‌دلـم!"🕊 🦋🦋🦋
●کارهای اعزامش جور نمی شد، احساس من این بود که همه یک جوری دست به سرش می کنند از این موضوع خیلی ناراحت بود، یکبار گفت: دیگر به هیچ کس برای رفتن به سوریه رو نمی زنم. ● آن روز وقتی به حرم حضرت رضا (ع) وارد شدیم حال عجیبی داشت. چشم هایش برق خاصی داشت. وارد صحن که شدیم رو به حرم سلام داد، تا پنجره فولاد گریه کنان با حالت تند راه می رفت، خودش را چسباند به پنجره فولاد، از قسمت خانم ها می دیدمش که زار می زد و می گفت: ببین آقا دیگه سرگردون شدم، برای دفاع از حرم آواره ی شهرها شدم، رسوا شدم، تو مزار شهدا انگشت نما شدم. ●طاقت نیاوردم رفتم داخل حرم، دلم خیلی برایش سوخت، یک زیارت نامه از طرف خودم برایش خواندم. آمدم داخل صحن دیدم کمی آرام شده است. ●نشسته بود رو به روی پنجره فولاد، نزدیکش شدم بهم لبخند زد، تعجب کردم، گفت: حاجتم را گرفتم تا ماه دیگر اعزام می شوم، شک نکن. محکم شده بود. گفت: امام رضا (ع) پارتی ام شد. درست ماه بعد اعزام شد همانطور که امام رضا (ع) بهش گفته بود. 🕊🌸 🌷 ●ولادت : ۱۳۵۶/۶/۳۰ نیشابور ●شهادت : ۱۳۹۵/۹/۱۰ حلب 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ + بابا مواظب باشیا -که چی؟ +که نمیری ... لحظات پدر ، دختری "شهید سید مصطفی صادقی" پیکر مطهر شهید صادقی پس از ۶ سال کشف و شناسایی شد. 🌹آنچه ما گفتیم از دریـــــا نمی ست 🌹خاطرات این شهیــــدان عالمیست 🌹عالـــمی مـافوق این دنیای مــــــا 🌹عالـــمی کانجا نیــفتد پای مــــــــا 🌹جای آنــــــــــــان ماورای آب هــــا 🌹جای ما گنداب هــا مرداب هــــــــا 🌹مرگ آنــان زندگــــــی در زندگــی 🌹مرگ ما در بستــــر شرمندگـــــی😭 🌹آری آری ما کــــــجا آنان کــــــــجا 🌹پای لنگ و قــــــله ی عرفان کجـا 🌹این شهیدان آبـــــــــروی عالــمند 🌹راز هســتی، سِرّ حق را محـرمند 🌹هر یک از ما داستانی خوانده ایم 🌹با کمال شرم رویی مانده ایـــــم 🌹مانده ایم آری که بعد از سال ها 🌹قصه گوییــم از شهیدان خـــــدا😭😭😭 🦋🦋🦋
3 امیر علی رو خوابوندم و از اتاق بیرون اومدم. سجاد دیر کرده بود. همیشه این موقع خونه بود. به سمت گوشیم رفتم تا باهاش تماس بگیرم. گوشی رو برداشتم اما با زنگ خوردنش دست نگه داشتم. شماره ناشناس روی گوشی افتاده بود و یکم به ذهنم فشار آوردم به یاد آوردم که شماره بانکه. سریع وصل کردم و گوشی رو نزدیک گوشم بردم._ الو. _ الو سلام..خانم تاجیک خوب هستین؟ _ بله ممنون..بفرمایید کاری داشتین؟ _خانم تاجیک قسط دو ماهتون عقب افتاده گفتم که بهتون یاد آوری کنم. لب پایینمو به دندون گزیدم. چطور همچین چیزی ممکنه؟ مگه پولو با سجاد نریختیم سرحساب که موقع قسط پرداخت کنه. الان چی می‌گه؟ ادامه دارد. کپی حرام.
41.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦋شاهکارقرائت من سوره:آل عمران🦋 :102الی104 :الاستاد:شهیدحسن دانش :منا اجراشده:بیت رهبری سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ،بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید. شهید سید مجتبی علمدار شهادت آرزومه🕊💚🌷🖤 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🌹🕊 🕊🌹 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، 🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ، 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم. فَاَفُوزَمَعَکُم 🌹 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ مولای من...‌ یا صاحب الزمان! بر من سخت است که چشمانم همه را می بینند و تو را نمی بینند.. و بر من سخت است که صدای همه را می شنوم اما صدای تو را نه! کجایی مولای من؟ ما در غم هجرانت روزگار می گذرانیم... اما می دانیم که همیشه حواس تان به ما هست.. و دعایتان بدرقه ی راهمان! اصلاً مگر می شود رهایمان کنید؟ به راستی که چقدر دوستتان داریم، بی وقفه و تا همیشه.... اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرج اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج 🦋🦋🦋
4 به حرف اومدم و گفتم _ خانم شما مطمئنید؟ _ بله آقای محبی گفتم تماس بگیرم و قسط‌های به تاخیر افتاده رو بهتون یاد آوری شم. نمی‌فهمیدم پس اون پولی که جدا گذاشتیم و سجاد گفت باهاش اقساط رو پرداخت کرده کجا رفته؟ تماس رو قطع کردم و به فکر فرو رفتم. چه بلایی سر اون پول اومده؟ می‌ترسیدم از چیزی که به ذهنم می‌اومد! نکنه همه پولو برای مادرش خرج‌کرده؟ کلافه پوفی کشیدم و تا اومدن سجاد صبر کردم. سجاد که از راه رسید از جام پاشدم. با لبخندی گفت _ سلام عزیزم خوبی؟ حرفی نزدم که ادامه داد_ ببخشید اگه یه خورده دیر کردم یه کاری پیش اومد. بی اهمیت بهش با عصبانیت لب زدم_سجاد پول اقساط وام رو چیکار کردی؟ ادامه دارد. کپی حرام.
28.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🎧 💠✨ علی داری میای پیش ماها ✨💠 🌷🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ احْشُرْنٰا مَعَهُمْ وَ الْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین 🤲🌷 🌷🤲 الّلهُمَّ اَحفِظ قائِدَنا وَ حَبیبَ قلوبَنا وَ نورَ اَعینَنا نائِبَ المَهدی اِمامَنَا الخامِنه ای حَتّی یَصِلَ فَرَجَ مَولانَا الْمَهْدی (عَجّ) 🤲🌷 🌷🤲 اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَ الْعافِیَةَ وَ النَّصْرَ وَ اجْعَلْنا مِنْ خَیْرِ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ 🤲🌷 🌷🤲 اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً 🤲🌷 🌷🤲 اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدی (عَجّ) 🤲🌷 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🌹رهبر معظم انقلاب: «میرزا کوچک، مرد تنهایی بود که به دو قدرت بزرگ آن روز دنیا یک نه‌ی بزرگ گفت.» ۱۳۸۰/۰۲/۱۲ 🔆 یک دنیا؛ یک میرزا 💥 یک مرد تنها به یک نسل، هویت، شخصیت، نیرو و اراده بخشید... ✌️ مردی که به دو قدرت بزرگ آن روز یک «نه» بزرگ گفت! 🌹شیخ یونس ( میرزا کوچک خان ) : اگر به تذکرات آقا شیخ فضل الله نوری، که مرجعی عامل و کامل و آینده نگر بود، توجه می شد، دیگر شاهد این رضا قلدر میر پنج نبودیم. 🌹11 آذر سالروز شهادت میرزا کوچک خان گرامی باد🌹 ...🕊🕊🌹🌹 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ‍ 🔰ميرزا كوچك خان جنگلی : ●"مرا تهدید و تطمیع از وصول به مقصود و معشوقم باز نخواهد داشت ●بیدار باشید، فریب نخورید و در تحت لوای کلمه اتحاد و انفاق، همه چیزِ خودتان را حفظ کنید. ●من راحتی و آسایش بشر و حفظ حقوق انسانیت را طالبم. ●آنها که خواهان ترقی و تعالی وطنند، نباید از هیچ چیز پروا کنند. ●کوهنوردی و بیابانگردی و گرسنگی و بی خوابی، هر یک سلاح درخشنده ای است که ما را در وصول به هدف، محکم تر و آبدیده تر می نماید. ●ما ممکن نیست در مقابل تجاوزات دشمنانِ نوع بشر، بی تفاوت بمانیم و مظلومان و رنجبران بیچاره را زیر فشار ظالمان و ستمگران تنها بگذاریم. ●ما با شرافت زیست کرده ایم و با شرافت مراحل انقلابی را طی کرده و با شرافت خواهیم مرد." 📎پ ن : سالروز شهادت افتخار آفرينِ سرباز جاودانه ي وطن، فرمانده ي نهضتِ عدالت طلبانه جنگل گرامي باد.🌷 🔷تاریخ تولد : ۱۲۵۷ 🔷شهادت : ۱۱ آذر ۱۳۰۰.ارتفاعات تالش خلخال 🔷مزار شهید : رشت .....🕊🌸 🦋🦋🦋