eitaa logo
شهید گمنام🇵🇸
9.8هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
5.7هزار ویدیو
94 فایل
ادمین ثبت خاطرات @Mahdis1234 کانال دوم ما مسیر بهشت https://eitaa.com/joinchat/3022192798C43e1b256ae تبلیغات شما پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/4173332642Cacf0e5f1fb
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حـاج صادق🖤 با صدای در‌مورد شهادت🇮🇷 در این گردونه ی عالم شهادت و سوختن و عشق ورزیدن مقدس است✌🏻 🌺🌺🌺🌺🌺
2 از طرفی حسین که ایمان خیلی قوی داشت ولی از نظر مالی وضعیتش چندان خوب نبود. حسین پاسدار بود خانواده‌اشم وضعیت مالی خوبی نداشتن و همین باعث مخالفت‌های پدرم بود. یه روز پدرم ازم در مورد خانواده کامران سوال کرد و ازم خواست که نظرشو در مورد کامران بگم. کمی من من‌ کردم و بعد شروع کردم به حرف زدن و گفتم_ بابا من نمی‌خوام با آقا کامران ازدواج کنم‌.. من دوست دارم با آقا حسین ازدواج کنم... اون خیلی راحت‌تر می‌تونه باهام کنار بیاد. بابا که با شنیدن عصبی شده بود گفت_ دخترم آخه این چه حرفیه که می‌زنی؟ تو دختر ناز پرورده‌ای هستی که توی ثروت بزرگ شدی. چطوری می‌خوای وارد زندگی حسین شی؟ نه من نمی‌ذارم که همچین کاری بکنی.. از شنیدن حرفای بابا خیلی ناراحت شدم خودم رو جمع و جور کردم گفتم_ پس بابا بی زحمت به آقا کامران هم جواب منفی منفی بدین.. من نمی‌تونم با اون زندگی کنم . خصوصیاتمون به هم نمی‌خوره. بابا شاکی شد که داری اشتباه می‌کنی و راه درستی را انتخاب نمی‌کنی اما من حرفمو دوباره گفتم اگه بخوام ازدواج کنم با حسین ازدواج می‌کنم از نظر من اون کیس مناسب‌تریه. ادامه‌ دارد. کپی حرام.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋شاهکارقرائت من سوره:النسا🦋 :72 :الاستاد:عبدالباسط محمدعبدالصمد القرا طلایی سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ،بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید. شهید سید مجتبی علمدار شهادت آرزومه🕊💚🌷🖤 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
<💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🌼السلام علیک یابقیه الله 🌼تا به کی هجر و 💫غريبی و فراق و انتظار 🌼جلوه کن بر آشنايت 💫يا اباصالح(عج) بيا 🌼کی رسد لطف پيامت ✨ بر همه خلق جهان 🌼کی رسد بانگ ندايت 💫يا اباصالح (عج) بيا 🌼الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج🌼 🦋🦋🦋 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🕊زیارتنامه ی شهدا🕊 🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 🕊🌷 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
بابا آهی کشید و گفت _باشه دخترم اما مطمئنم که پشیمون میشی. حرفی نزدم که ادامه داد _ ببین دخترم خانواده اونا وضعیت خوبی ندارن تو اگه بخوای با اون ازدواج کنی اگه سر سفره‌شونم غذا نباشه نباید بیای پیش من گله کنی... من نمیگم که دیگه تو رو دختر خودم حساب نمی‌کنم! من همچین کاری نمی‌کنم. از الان میگم اون جهیزیه ای که برای خواهرت رضوان فراهم کردم برای تو هم فراهم می‌کنم. اگه بخوام چیزی به خواهرات یا برادرات بدم سهم توروهم کنار می‌ذارم اما نرجس جان بابا بعد از انتخابت دیگه حق نداری پشیمون بشی و برگردی خونه بابات. همراه مردی که ازدواج کردی میمونی حتی اگه چیزی هم برای خوردن نداشته باشیم حق نداری که بیا خونه بابات. سری به نشونه فهمیدن تکون دادم_ چشم بابا خیلی ممنون از لطفتون . بابا به خانواده حسین زنگ زد و باهاشون هماهنگ کرد که بیان خواستگاری. وقتی که حسین اومد و رفتیم برای حرف زدن ازش پرسیدم با فعالیت من توی بسیج خواهران مشکلی نداره که گفت از نظر من اشکال نداره و من خودم موافقم دوباره ازش پرسیدم با کارم که مربی دفاع شخصی هستم چی مخالفتی ندارین؟ که گفت من با کار کردن خانمم هیچ مشکلی ندارم. ادامه دارد. کپی حرام.
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🕊زیارتنامه ی شهدا🕊 🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 🕊🌷 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
<💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🌼السلام علیک یابقیه الله 🌼تا به کی هجر و 💫غريبی و فراق و انتظار 🌼جلوه کن بر آشنايت 💫يا اباصالح(عج) بيا 🌼کی رسد لطف پيامت ✨ بر همه خلق جهان 🌼کی رسد بانگ ندايت 💫يا اباصالح (عج) بيا 🌼الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج🌼 🦋🦋🦋 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
ایران اقدام رژیم صهیونیستی را به شدت محکوم کرد سخنگوی وزارت امور خارجه: 🔹نقض مکرر حاکمیت و تمامیت سرزمینی سوریه و تشدید حملات متجاوزانه و تحریک آمیز به اهداف مختلف در خاک سوریه توسط رژیم صهیونیستی را، محکوم می‌کنیم. 🔹مستشاران نظامی ایران که به دعوت رسمی دولت سوریه در این کشور حضور دارند، نقش مهمی در کمک به دولت، ارتش و ‌‌ملت سوریه برای مبارزه با تروریسم دارند. 🔹ترور مستشاران نظامی ایران، به روشنی گویای پیوند عمیق و سازمان‌یافته میان این رژیم تروریستی با گروه‌های مختلف تروریستی و داعشی در منطقه است. 🔹دولتها، سازمان‌های منطقه‌ای و بين‌المللی، نسبت به اقدامات متجاوزانه، تروریستی و جنایتکارانه رژیم صهیونیستی واکنش صریحی داشته و آن را بطور قاطع محکوم نمایند. 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
به مناسبت سالروز شهادت شهید 🎥 لحظات جانسوز وداع خانواده و دوستداران شهید مدافع حرم درمعراج شهدا 🕊شهادت:۳۰دی ماه۹۶ 📍شهر بوکمال سوریه ➕مداحی حاج 🌷 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
پنجمین شهید ایرانی حمله امروز رژیم صهیونیستی به دمشق 🖤شهید 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
🔴 تصویری از پاسدار شهید علی آقازاده نژاد که صبح امروز در حمله رژیم صهیونیستی به دمشق به شهادت رسید. 🔹گفتنی است این شهید والامقام از اهالی شهر قنوات قم بودند و دو تن از برادران ایشان عباس و ابوالفضل آقازاده نژاد در دوران دفاع مقدس و دفاع از حرم مطهر حضرت زینب به شهادت رسیده‌اند. 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
4 بعد از اینکه با هم حرف زدیم قرار شد در مورد مراسم حرف بزنن که بابام به حسین گفت از اونجایی که ما مهمون‌های زیادی داریم و قبلاً خیلی از اقوام مارو دعوت کردن به عروسی‌هاشون و از ما انتظار دارند برای همین مهمون‌های ما زیادن مام نمی‌خوایم به شما فشار بیاریم شما مبلغی که برای ازدواج در نظر گرفتین رو پرداخت کنید مابقیش رو خودمون پرداخت می‌کنیم. محسن از این حرف ناراحت شدم گفت که من به همچین چیزی راضی نیستم. شمام لطفاً شرایط خانوادگی ما را در نظر بگیرین. نمی‌خواستم دخالت کنم به هر حال بحث بین خودشون بود و حل می‌کردند اما از طرفی تو دلم غوغا بود خیلی می‌ترسیدم من الان حسین رو خیلی دوست دارم از اون زمانی که با هم حرف زدیم خیلی بهش وابسته شدم و الان فکر اینکه مراسم به هم بخوره خیلی عذابم می‌داد.. تا اینکه پدر حسین بهش گفت بابا جان وقتی که تو قبول کردی که از این خانواده زن بگیری باید شرایطشون رو هم قبول کنی. بلاخره حسین به خاطر حرفای پدرش کوتاه اومد مراسم عروسی رو گرفتیم‌ رفتیم سر خونه زندگیمون و من وارد یک دنیای جدید شدم که اصلاً باهاش آشنایی نداشتم و احساس غریبگی می‌کردم. ادامه دارد. کپی حرام.
☑️اولین تصویر از شهید حجت الله امیدزاده معروف به حاج صادق 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
<💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ✊او ایستاد پای امام زمان خویش ... 💐اول بهمن ماه سالروز شهادت مدافع حرم " " گرامی باد 🎬من بیل‌زنِ امام زمانم! همسر شهید مدافع‌حرم اکبر شهریاری: همیشه ازش می‌پرسیدم یه‌کم از شغلت تعریف کن، دقیقا مسئولیتت چیه؟ چه سمَتی داری؟! اکبرآقا هم در جواب می‌گفت: من بیل‌زنِ امام زمانم... 🌷🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ احْشُرْنٰا مَعَهُمْ وَ الْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین 🤲🌷 🦋🦋🦋 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
<💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ✅انتشار به مناسبت سالروز ولادت🌸 روایت همسر شهید از رویای صادقه یدالله: روزی که به همراه مادرش برای خواستگاری آمدند.گفت می خواهد با من به تنهایی صحبت کند.چند مورد از خودش و از کارش گفت و خواست جواب من رو بدونه.برام عجیب بود که چطور هیچ شرط و ملاکی مطرح نکرد.بعد ازدواج گفت: چند سال پیش،تو رو توی خواب دیدم که لباس سبز تنت بود وبهم گفتن همسر آیندت این خانم هست. )اون روزی که من رفته بودم مسجد جامع و برای اولین بار ایشان و مادرش من را دیدند، زیر چادر مانتو سبز تنم بود. قبل رفتن به سوریه هم برام لباس سبز خرید.) 💐شادی روح پرفتوح شهید "یدالله ترمیمی" صلوات : ۱۳۶۷/۱۱/۱ : ۱۳۹۶/۰۱/۱۲ ...🌸🌸🎉🎉🌸🌸 فراموش نڪنیم ڪہ ، از شرمندہ ایم 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🇮🇷 اين عكس ٢٨ اسفند ١٣٦٣ در جنوب بصره، گرفته شده است. استخبارات عراق، خبرنگاران را به بازديد صحنه درگيری با ايران، برده است. عكاسی به نام پاولوسكی، عكسی از پیکر مطهر يك شهید بسيجی می‌اندازد كه جاودانه می‌شود. 🌷 رنگ چهره‌اش نشان می‌دهد چند روزيست كه به شهادت رسیده ... 🌷 جورابش نو است. او تنها كسی نيست كه لباس تميز و عطر، برای عمليات كنار می‌گذاشت. 🌷 يك دنيا گل وحشی بدن نازنينشش را در برگرفته‌اند! بهار به استقبالش رفته ...🌴🌴🌴🌴🌴 🦋🦋🦋 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
<💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🔖 نام : اکبر نام خانوادگی : شهریاری نام پدر : خیرالله تاریخ تولد : ۱۳۶۳/۱/۱ - تهران🇮🇷 دین و مذهب : اسلام شیعه وضعیت تأهل : متأهل شـغل : پاسدار ملّیـت : ایرانی تاریخ شهادت : ۱۳۹۲/۱۱/۱ - دمشق🇸🇾 مزار: بهشت‌زهرا سلام‌الله‌علیها-قطعه ۲۶ کتاب : «کمی بیشتر بمان» توضیحات : حافظ کل قرآن ، مداح اهل‌بیــــت علیهم‌السلام ، متخصص نقشــــه‌خوانی جنـــگ‌های نامنظــــم 🌷🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ احْشُرْنٰا مَعَهُمْ وَ الْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین 🤲🌷 🦋🦋🦋 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
5 تو خونه بابام هر روز کباب می‌خوردیم و از اونجایی که حسین هم همون روز اول گوشت آورده بود و بعدش رفت سر کار وقتایی که نبود من با اون گوشت کباب درست می‌کردم و وقتی که حسین اومد و ازم خواست که غذا درست کنم گفتم که گوشت تو خونه نداریم. بدجوری تعجب کرد بیچاره....گفت_ مگه تازه که گوشت خریدم! با شرمندگی گفتم_ وقتایی که تو خونه نبودی کباب کردم . حسین لبخندی زد و گفت_ عزیزم درکت می‌کنم اما گوشت برای یک ماه ماست و باید صرفه‌جویی کنیم ما هر روز کباب نمی‌خوریم ماهی حداقل یک بار کباب می‌خوریم. سعی می‌کردم خودم را با شرایط جور کنم.. من عاشق آجیل و بادام هندی بودم اما اون جا دیگه باید کمتر می‌خوردم و واقعاً برام سخت بود از طرفی میوه‌های نوبرانه....هر موقع میومد بازار بابام یه جعبه از هر کدومشون می‌آورد اما الان دلم هوای چاقاله بادام کرده بود ولی نمی‌تونستیم بخریم. با این وجود در کنار حسین واقعاً خوشبخت بودم یه روز به بازار رفتیم که برام پالتو بخریم از اونجایی که من تا الان به بازارهای محله حسین نرفته بودم از اون پالتوها خوشم نمی‌اومد و از حسین خواستم که به محله خودمون بریم و از اونجا خرید کنیم وقتی که حسین فهمید پالتو های اونا چقدر گرونن. ادامه دارد. کپی حرام.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋شاهکارقرائت من سوره:غافر🦋 :3 :الاستاد:عبدالباسط محمدعبدالصمد القرا طلایی سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ،بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید. شهید سید مجتبی علمدار شهادت آرزومه🕊💚🌷🖤 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
<💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🍃❤🍃 بر شادی پیغمبر (ص) و زهرا (س) صلواٺ بر آینه ی علی اعلی صلواٺ هم مولد اسٺ و هم روز بر کرب و بلا و کاظمین یکجا صلواٺ الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد ٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💖 💖 🦋🦋🦋 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
<💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ❣ ❣ 📖 السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا مَهْدِيَّ اَلْأَرْضِ وَ عَيْنَ اَلْفَرْضِ... 🌱سلام بر تو ای مولایی که حقیقت دین از قلب نازنین تو می تراود... سلام بر تو و بر روزی که از جانب خدا به سوی اسرار زمین هدایت می شوی! ❤️آنجا که نام مهدی نیست ❤️ ❤️قرار نه باید فرار کرد❤️ َ ❤️۱۴ صلوات برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف❤️ 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ 🍃🌸وَآلِ مُحَمَّدٍ 🍃🌸وَعَجِّلْ فَرَجَهُم 🦋🦋🦋 🌹 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃
6 با لبخندی فیش حقوقیش را درآورد و نشونم داد گفت _ببین حقوق من به خرید اون پالتو می‌رسه یا نه. وقتی که فیش حقوقی شو دیدم خیلی شرمنده شدم گفتم که پشیمون شدم اما حسین می‌گفت من از قبل پس انداز داشتم الان برات می‌خرم ولی قبول نکردم وجدانم همچین اجازه‌ای رو نمی‌داد . از اون موقع از پالتوهایی که از خونه بابام آورده بودم استفاده می‌کردم. از طرفی حقوق مربیگریم هم بود که حسین مدیونم کرده بود که به هیچ عنوان برای مخارج خونه بهش دست نزنم و فقط برای خرجی خودم باشه منم باهاش برای مجلس‌هایی که بابام اینا حضور داشتم کیف و کفش می‌خریدم تا پیش خانواده‌ام شرمنده نباشم. وقتایی که می‌رفتم خونه پدرم کباب که درست می‌کردن می‌خندیدم به وضعیتی که تو خونه شوهرم داشتم‌. وقتی ازم میپرسیدن که به چی می‌خندم نمی‌تونستم بگم که خونه شوهرم ماهی یه بار کباب می‌خوریم‌. از وقتی که به خونه حسین رفتم بدون اینکه یه خودش بگم تو مخارج خونه یواشکی کمک می‌کردم حتی از طلاهامم فروختم . نمی‌تونستم ببینم شوهرم تحت فشاره مخصوصاً اون موقع که پدر شوهرم تصادف کرد... از اونجایی که راننده تاکسی بود دیگه نمی‌تونست رانندگی کنه و خودش موند و کلی خرج خانواده که البته یه پسر تحصیل کرده هم داشتن. ادامه دارد. کپی حرام.