#حاج_احمد_متوسلیان هر موقع از منطقه می اومد تهران اولین جایی که میشد پیداش کرد، #بهشت_زهرا بود.
بعد فتح #خرمشهر هم همینطور ؛رفته بود بهشت زهرا، سر مزار شهيد #جهان آرا آنچنان از خود بیخود شده بود
كه ساعتها بیوقفه #اشك میريخت و با روح بلند #محمدجهان_آرا نجوا میكرد.
حاج احمد آیا میشود روزی تو برایمان از فتح خرمشهر بگویی؟میشود؟!
آسمـان فرصت پرواز بلندیست ولـے
قصه اینست چه اندازه کبوتر باشی
#هفتم_مهرماه
سالروز شهادت فرماندهان بزرگ دفاعمقدس شهیـدان #کلاهدوز، #فکوری، #نامجو، #فلاحی و #جهان_آرا گرامیباد.
🌿🌾 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌾🌿
🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹
🦋🦋🦋
یاد خاطرات عاشقان خدا
شهیدی که سنگ مزارش همیشه معطر است
او فرمانده آر پیچیزنهای گردان عمار در لشکر 27 حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم بود.در یکی از پایگاه های زمان جنگ، به عنوان یک سرباز معمولی کار میکرد.
●خدمت به رزمنده ها را دوست داشت. مثل همیشه برای سرکوبی و مبارزه با نفس داوطلبانه مشغول نظافت دستشویی ها بودبرایش مهم نبود که بدنش همیشه #بوی_بد توالتها را بدهد.
●او همیشه مشغول نظافت توالت های پایگاه بود و همیشه بوی بدی بدنش را فرا می گرفت. در یک حمله هوایی در حال نظافت بود که موشکی به آنجا برخورد میکند و او شهید و در زیر آوار مدفون میشود.
●بعد از بمب باران، هنگامی که امداد گران در حال جمع آوری زخمی ها و شهیدان بودند، متوجه میشوند که بوی شدید "گلابی" از زیر آوار می آید. وقتی آوار را کنار میزدند با پیکر پاک این شهید روبرو میشوند که غرق در بوی گلاب بود.
●هنگامی که پیکرآن شهید را در #بهشت_زهرا تهران، در قطعه 26 به خاک میسپارند، همیشه سنگ قبر این شهید نمناک میباشد بهطوری که اگر سنگ قبر شهید پلارک را خشک کنید، از آن طرف سنگ از #گلاب مرطوب می شود.
#شهید_سیداحمد_پلارک🌷
#سالروز_تولد
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
خاطرات_شهدا 🌷
🌷روز اول #خـادمی بود.
#شلمچه ....
بعـد نماز مغرب📿 مثل هـرروز صـوتِ #مادرشهـیدگمنام پخـش شد🔊....
آقا این شهیده گمنامه؟ چند سالشه⁉️
زائرا گوش میکردن و گریه میکردن😭 و میرفتن سمـت خـروجی...
🌷تو حـال و هوای خودم بودم که یه نفر صدام زد!پسررر!!
با تعجب😟 دنبال صدا گشتم؛ #آقاهادی بود!
گفت یکی از باندای🔇 نزدیکای ورودی قطع شده،برو ببین چی شده!
سیمش کنده شده بود🔌وصل کردم....
🌷بعدِ اون تِرَک #شهیدگمنام روضه حاج محمود شروع شد.خونِ دلِ آســمون😔......
هنوزم که هنوزه هروقت میشـنوم🎧 موهای بدنم سیخ میشه.رفتم نشستم رو یه #تپه مانندی و شروع به زار زدن کردم😭.
🌷روضه #حضرت_زینب بخونن و ما وایسیم نگاه کنیم⁉️حـین روضه یه نفر نشسته بود کنارم👥 محلی ندادم؛نگاهم نکردم.
اون صـوت پنج دقیقه ای⏱ که تموم شد بغل دستیم شروع کرد #خوندن....
🌷خـوبانِ روزگار ،مسـلمانِ #زینب_اند.
یه #روضه نمکی خوند و بعدش پرسید اسمـت چیه⁉️گفت آقا امـیرحسین جا نمونی از اتوبوس🚌! چپ چپ نگاش کردم👀 و گفتم #خادمم!
🌷خوشحال شد و با هم رفتیم منطقه رو گشتیم تا #زائری نمونده باشه.
اون شد شروع✓ رفاقتِ ده دوازده روزه ی ما.شوخی ها ،خنده ها😄 ،گریه ها😭 ،روضه ها ،خوردنا و پیچوندنا ،جشن پتو و اذییت ها.
🌷سال بعدش اومدم #شلمچه.هرچقدر گشتم پیدات نکردم😔.دیدم نیستی رفتم #طلاییه....
چند وقت بعدش #بهـشت_زهـرا یه کتاب دیدم📖 توجـهم و جلب کرد!
🌷عکسـش آشـنا بود!
رفتم جلوتر و وقتی اون کتابچه📘 رو دیدم کپ کردم😳!خاطرات #شهید_حجت_الله_رحیمی
هـنوز کیفی🎒 رو که بهـم دادی رو دارم.تقـریبا هـر روز رو #دوشـمه.بعضـی ها مـیگن یه کیف دیگه رو بردار بابا😕.این چیه!کوله ی #خاکی!مردم فکـر میکنن از منطـقه اومـدی
#نمـیدونن_که....😔😔
#شهید_حجت_الله_رحیمی
یازهـ🕊ـرا"مددی
🌠 رفتند تا بمانند ، نماندند تا بمیرند ! 🌹🕊🍀🇮🇷
💐 روحشون شاد و یاد و نامشون همیشه گرامی و راهشون پر رهرو باد 💐
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
🌷🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🦋🦋🦋"🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷