#تربیت1
پسرم طاها امسال همبازی یکی از همسایههامون شده بود به اسم امیرحسین که تازه به این محل اومده بودن و من از این بابت خیلی نگران بودم امیرحسین پسر خوبی بود اما خانوادش خانواده پولداری بودن و مرفه.
طاها هم دلش میخواست که مثل اون باشه پدر امیرحسین کارمند بانک بود و در کل وضع خانوادگی خیلی خوبی داشتند اما شوهر من کارگری میکرد و از همین طریق مایحتاج روزانمون رو به دست میآورد بیچاره شوهرم همین کار از دستش بر میومد .
هر از گاهی هم برای طاها اسباب بازی یا وسیلهای یا لباسی براش میخرید و میآورد طاها اوایل قانع بود اما الان یه مدته من متوجه رفتارهاش شدم که داره توقعاتش بالا میره فقط من متوجه این موضوع بودم پدرش که اکثراً خونه نبود و میرفت دنبال کار و تا دیر وقت نمی اومد.
ادامه دارد.
کپی حرام.