#حسی_که_دور_نبود سلام. من دختری هستم ۱۵ ساله.تا یک ماه پیش اصلا شرایط روحی خوبی نداشتم.در زندگی به دنبال یک چیز بودم.چیزی که خودم هم نمی دانم چه بود.مانند یک کمبود.مانند یک جای زخم که با یک مرحم ساده شفای واقعی میافت.در خانواده مرفهی زندگی میکردم.وضعیت مالی خوبی داشتیم.پدر و مادرم مرا دوست داشتند. به من بسیار محبت می کردند.من مقید به حجاب و چادری بودم.اما من در درون خود به دنبال چیز دیگری بودم.چیزی که نه در درس،نه در پول و نه در چیز هایی که هم کلاسی هایم با آن خوشحال می شدند.اما خودم را با درس مشغول میکردم.عاشق شغل پزشکی بودم و برایش تلاش میکردم.آروزی بهترین درجات علمی را داشتم اما این هدفم نبود.به دنبال چیزی می گشتم که بتوانم به خاطر آن زندگی کنم.چیزی که ارزش تلاش و خوشحالی و ناراحتی را داشته باشد.آن گمشده من،نه شغل آینده ام،نه عشق های دروغین و نه مال و زیور دنیا بود.حالم روز به روز بدتر میشد... ✍ادامه دارد... ##کپی_فوروارد_برای_دوستتون_و_گروها_کانالها_از_داستان_حرام⛔️ 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃

#حسی_که_دور_نبود مثل پروانه ای که به دور شمعی میگردد و بال هایش میسوزد؛بدون آنکه بتواند خود شمع را ببیند.یک شب که حال و روز خوشی به خاطر نتایج امتحانات مدرسه نداشتم،از اتاقم که قلعه غم ها شده بود بیرون آمدم.از تمام چیز هایی که احساس میکردم لذت میبرم،لذت نمی بردم.با کلافکی خودم را روی مبل انداختم.دست بردم و کنترل را از روی اپن چنگی زدم.تلویزیون را روشن کردم.چشم هایم را بستم تا کمی آرامش بگیرم که صدای فیلم نظر مرا به خود جلب کرد:_مجید جان.الهی من قربونت برم مادر.روسفیدم کردی._به به آقا مجید قهرمان المپیک.بیا ببین برات بنر زدن._المپیک چیه بابا؟! قهرمان المپیاد.ریاضی که المپیک ندارع. چشم هایم را باز کردم و مثل برق گرفته شروع به نگاه کردن کردم... ✍ادامه دارد... ##کپی_فوروارد_برای_دوستتون_و_گروها_کانالها_از_داستان_حرام⛔️ 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃

#حسی_که_دور_نبود زیرنویس تلویزیون را دیدم:شما عزیزان میتوانید نظرات خود را درباره زندگی شهید دکتر مجید شهریاری به شماره پیامک...چشمانم برقی زد و سریع به سمت موبایلم رفتم و اسمی که خوانده بودم را سرچ کردم.هیجانی عجیب و شور انگیز داشتم.نتایج جست و جو را با کنجکاوی خواندم:شهید مجید شهریاری.دکترای فیزیک.رتبه ۲ کنکور.دقیقا تمام چیز هایی که در ذهنم برای خودم می خواستم.درجات علمی بالا،رتبه های برتر و شغلی این چنین با نو آوری و انگیزه.این شهید دانشمند بزرگ هسته ای بود.چه جالب.به سمت تلویزیون رفتم و ادامه سریال را تماشا کردم.حس عجیبی داشتم.حسی که خبر های خوبی می داد.وقت خواب که شد به سمت اتاقم راه افتاد.قبل از خواب،در دل خود گفتم:شهید جان عنایتی هم به مابکن.خنده ای کردم و خوابیدم.در خواب چیزی دیدم که برای همیشه زندگی ام را متحول کرد... ✍ادامه دارد... ##کپی_فوروارد_برای_دوستتون_و_گروها_کانالها_از_داستان_حرام⛔️ 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃

#حسی_که_دور_نبود در خواب شهید شهریاری را دیدم.چهره ای سراسر نور.بسیار زیبا بود.از دیدن او بسیار خوشحال شدم.این خوشحالی از جنس خوشحالی های زمینی نبود.پاک بود.زیبا بود.واقعی بود.ماندگار بود.آن خوشحالی بهترین خوشحالی بود که در عمرم تجربه میکردم.آنقدر رویایی بود که دوست نداشتم تمام شود.چیز هایی به من گفت که درست متوجه نشدم.گویی با من حرف نمی زد؛اما هر نگاهش مفاهیم زیادی را به من منتقل می کرد.خواست که برود.گریه کردم و التماس کردم که نرود.هر کس هم جای من بود به هیچ وجه دوست نداشت آن حس بی نظیر و زیبا را از دست بدهد.هنگام رفتن،ماشینی که در فیلم ها دیده بودم رزمندگان را منتقل میکرد،به مکانی که ما در آن بودیم آمد.خانوادم شهید شهریاری هم در آن بودند.شهید سوار ماشین شد.گریه کردم که نرود،ولی رفت.از خواب پریدم... ✍ادامه دارد... ##کپی_فوروارد_برای_دوستتون_و_گروها_از_داستان_حرام⛔️ 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃

#حسی_که_دور_نبود از رخت خواب بلند شدم.حس گیجی داشتم.ولی در عین حال بسیار خوشحال و سرمست بودم.آرامشی وصف ناشدنی داشتم.بسیار زیبا بود.آرامشی بی نظیر.دلم نمی خواست از آن خواب شیرین بیدار شوم.اما بعد از آن هم حال خوبی داشتم و آرامش خوبی را تجربه می کردم.دلم روشن شده بود.دو دل بودم که به کسی بگویم یا نه.بی اختیار ذهنم به سمت قرآن رفت.قرآن را برداشتم و بوسیدم.به نیت استخاره آن را باز کردم.سوره کهف آمد.ناخداگاه به داستان اصحاب کهف فکر کردم.خوابی عمیق و عرفانی که ۳۰۰ سال طول کشید.آنها چرا این همه درد و رنج را تحمل کردند؟به خدا خدا؟بله جواب همین است.پس خدا باید عشقی بی نهایت شیرین داشته باشد.باز فکر کردم.شاید عشقی مثل همین حسی که در خواب داشتم.تصمیم خود را گرفته بودم باید عاشق خدا می شدم.نماز هایم را با توجه بیشتری خواندم.بسیار قرآن می‌خواندم و حجابم را بیشتر رعایت میکردم.و حالا آرامشی وصف ناشدنی دارم.آری این ثمره عشق به خداست.به امید اینکه همه تجربه کنند. ✍پایان ##کپی_فوروارد_برای_دوستتون_و_گروها_از_داستان_حرام⛔️ 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃