#ادم_پست ۱ مادرشوهرم با عمه م دوست صمیمی بودن و با هم رفت و امد میکردن ی بار مادرشوهرم بهش میگه که دنبال ی دختر خوب برای پسرم ساسان میگردم عمه م هم میگه بیا برادرزاده من ندا رو براش بگیر هم دختر خوبیه هم بسازه من لیسانس حسابداری دارم وقتی اومدن خواستگاری‌ و رفتیم حرف بزنیم به شوهرم گفتم من باید بر سرکار و نمیخوام زن خونه نشین باشم گفت اتفاقا زن باید درس بخونه و کار کنه من از خونه نشین بدم میاد زن باید فعالیت اجتماعی داشته باشه و همپای مردها کار کنه خیلی از دیدگاهش خوشم اومد از اینکه انقدر به زن ازادی میده و از نظرش نقش زن زاد و ولد نیست خودش ولی درس نخونده بود و پشا نیسان هندونه میفروخت بابام گفت حلال خوره و زحمت کش منم جواب مثبت دادم #ادامه‌دارد ❌کپی حرام⛔️

🖥 توصیه‌های مهم استاد #رائفی‌_پور برای زائران #اربعین حسینی (علی‌الخصوص خانم‌ها) 🗓 ۹ شهریور ۱۴۰۱

م_ک این شهید آدرس ندارد‌. تا اطلاع ثانوی درب تابوت باز نشود. محل شهادت حاج عمران شهادت۱۳۶۵/۶/۱۱ میخ بر تابوت مردی می‌زنند که ساعتی قبل طنین صدای شیر آسای او لرزه بر اندام ده لشکر کماندویی حزب بعث می‌انداخت و ارتش صدام با شنیدن نامش ماست ها را کیسه می‌کردند. شهید محمود کاوه🌷 لشکر ویژه شهدا حاج عمران ، قله۲۵۱۹ 🌟شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ 🦋🦋🦋

🔰 فیلمی قدیمی مربوط به سال ۱۳۶۵ مشروح سخنان رهبر معظم انقلاب پس از شهادت شهید محمود کاوه در حسینیه پادگان لشکر ویژه شهدا و گریه های ایشان در فراق شهید کاوه؛ 🌹به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_محمود_کاوه 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ 🦋🦋🦋

شهادت حضرت رقیه (س) ریحانة الحسین علیه السلام تسلیت باد. 🏴 گر دخترکی پیش پـــدر ناز کند گِرهِ کرب و بلای همه را باز کند 🦋🦋🦋

#حاج_قاسم یقیناً کُلُه خَیر ! پر میشود از آرامش تمام وجودم ، زمانی ڪه تصورمیڪنم صدایِ تو راڪه بایقینِ تمام میگویی : یقینا ڪله خیر . . . + خدایا ؛ قلبی آرام و مطمئن میخواهم ، شـبیه حــاج قـــاســم ! 🦋🦋🦋

#ادم_پست ۲ وقتی مادرش زنگ زد و جواب گرفت دقیق یک ساعت بعدش عمه م اومد خونمون و گفت من فکر کردم بهش جواب منفی میدی چرا جواب مثبت دادی اگر تو میگفتی نه منم دخترم زهرا رو میدادم بهش مامانمم گفت ابجی دیگه قسمت این بوده عمه م خیلی ناراحت شد برای من ناراحتی اون مهم نبود مهم ساسانی بود که الان قلب و روحم متعلق به اون شده بود همش تو فکرم با ساسان بودم و باهاش حرف میزدم بالاخره روز عقد فرا رسید و ما عقد شدیم‌ مهربونی ساسان حد و مرز نداشت بعد از عقد من زهرا دختر‌عمه م هم عقد کرد براش ارزوی خوشبختی کردم دختر خوبی بود و لیاقت ی زندگی خوب رو داشت از بابام شنیدم که شوهر زهرا خیلی پولدار و خوش مشرب هست #ادامه‌دارد ❌کپی حرام⛔️

🦋شاهکارقرائت من سوره:البقره🦋 #آیه:196 #القاری:الاستاد:محمدصدیق المنشاوی #امیرالقرا سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ،بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید. شهید سید مجتبی علمدار شهادت آرزومه🕊💚🌷🖤 #نشرمطالب_صدقه_جاریه_است 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃

دل ڪہ هوایـے شود، پرواز است ڪہ آسمانیت مےڪند. و اگر بال خونیـن داشتہ باشے دیگر آسمــان، طعم ڪربلا مےگیرد. دلــ‌ها را راهےڪربلاے جبــ‌هہ‌ها مےڪنیم و دست بر سینہ، 🌷زیارت "شــ‌هــــــداء"🌷 بِسمِ اللّٰہِ الرَّحمٰن الرَّحیم اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَہُ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَہُ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے عَبدِ اللہِ، بِاَبـے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم... سلام وقتتان ذاکری🥀🙏🏻 التماس دعای فرج و شهادت یا علی مدد #نشرمطالب_صدقه_جاریه_است 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃

┅┅┅🌸┅┅┅ ☝ #عزیزم_آخرالزمانه... ⚠️یه وقت نیاد تو #جاهلیت پیدات کنه 👤 استاد رائفی پور #اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج #نشرمطالب_صدقه_جاریه_است 🍃┅🦋🍃┅─╮ @shahidma ╰─┅🍃🦋🍃

🔰 صوت بیسیم تاریخی صدای شهید محمود کاوه سردار بی شکست دفاع مقدس با معاونین خود سرداران علی صلاحی و قدرت الله منصوری روی قله ۲۵۱۹ 🌹به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_محمود_کاوه 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ 🦋🦋🦋

#ادم_پست ۳ بعد از عروسی متوجه رفت و امدهای زیاد عمه م و مادرشوهرم شدم اهمیتی ندادم بالاخره قبل از ازدواج منم با هم دوست بودن رفت و امد زیادی داشتن اما چیزی که جالب بود این بود که هر بار که عمه م خونه مادرشوهرم ساسان هم اتفاقی اونجا بود با اینکه میگفت اتفاقیه و اصلا قصدی توش نیست ولی من باور نمیکردم مگه میشد؟ کا هر بار دقیقا هر بار ساسان اتفاقی بره خونه مادرش و عمه م اونجا باشه کم کم متوجه شدم که اختلافات من و ساسان برمیگرده به این مهمونی ها ی بار وسط دعوا ساسان گفت عمه ت راست میگه شما ... حرفش رو خورد هر چی به ساسان گفتم عمه م بهت چی گفته قبول نمیکرد و میگفت الکی گفتم زنگ‌زدم به عمه م و گفتم دست از سر زندگیم بردار انقدر برای من شر بپا نکن بذار زندگیم رو بکنم زهرا م سر زندگیشه راضیی اتفاقی برای زندگیش بیافته؟ #ادامه‌دارد ❌کپی حرام ⛔️