eitaa logo
شهید رحمان مدادیان (عمو رحمان)
654 دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
7.8هزار ویدیو
72 فایل
فراموشم نکن حسین جان فراموشت نخواهم کرد قسمتی از وصیت نامه ی شهید مدادیان بیسمچیمون ⤵️⤵️⤵️ https://abzarek.ir/service-p/msg/584740 پیج اینستاگرام ⤵ https://www.instagram.com/shahidmedadian 💖 خادم کانال @Zsh313 اومدنت اینجا اتفاقی نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
عشق است و راه دورش، راهی که در ما جایی اگر نباشید بی جا ادامه دارد مجنون اگر چه چندیست دست از جنون کشیده لطفا به او بگویید لیلا ادامه دارد دهه هفتادی ها ادامه دارند ... هفتادی_ام کانال شهدایی شهید رحمان مدادیان 👇 @shahidmedadian 🇮🇷🕊🌷🌼🌷🕊🇮🇷
AUD-20220430-WA0795.mp3
4.47M
✅ وداع با ماه رمضان و روضه وداع حضرت سيدالشهدا ممنونم اگر نروی... می‌میرم اگر بروی... 🎙 ميرزا محمدي ༄ུ💐🌺💐༄ུ💐🌺💐༄ུ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕊🌺الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍باد زمان در این شهر زمینی می وزد نه در آن شهر آسمانی که در کرانه ی ابدیت بیرون از رهگذر باد وجود دارد. ✅گلزار شهدای کرمان سی ام فروردین هزار و چهارصد و دو کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 : یادشهدا،افتخارات شهدا،عزت شهدا را همه باید نصب العین خودشان قرار بدهند، نگذارید شهدا فراموش بشوند۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ 🌷به یاد 34 شهید فراموش شده گردان محرم (در فروردین ماه) سال ۶۶ و۶۷ دفاع مقدس 💚 سلامتی و طول عمر رهبر فرزانه انقلاب و روح ملکوتی شهدا صلوات کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
clip-vedae-ba-ramezan.mp3
1.3M
﷽ نمیدانم تا سال بعدی زنده ام یا نه؟ نمیدانم بخشیده شده ام یا نه ؟ 😔 🎶 پادکست وداع با ماه رمضون😭 🎙حاج منصور ارضی 🎙حاج آقا مجتهدی(ره) ✅️ خیلی زیبا کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
لحظات_دعا_1620901241.mp3
5.47M
🎧 :حاج مهدی رسولی لحظات دعا خداحافظ روزهای خدا خداحافظ چشم های به در خداحافظ سحرهای دعا خداحافظ حال و هوای قبل افطاری قدرهای بلند بیداری چقدر مانده است تا سلمان رمضان رفت ای دل غافل راه باز است تو نمی بینی میوه ی بغض را نمی چینی خویشتن را بشوی پس با اشک دست بر دامن توأم با اشک اشک تنها چراغ این راه است از مسیر درست آگاه است دست خود را بده به سمت چراغ تا کبوتر شود دوباره کلاغ تا پر و بال در حرم بزنم توی باب الجواد قدم بزنم شب جمعه شبای آخر چه مأیوسی تو که مثل کبوتر طوسی آقا گاه در پشت پنجره فولاد گاه در کنج صحن گوهرشاد از همین راه دور السلام علیک دلتنگم السلام علیک دلتنگم ای بمیرم که مایه ی ننگم به من خسته هم نگاهی کن دل من را دوباره راهی کن کجا ؟ امام رضا کاش دلم کبوتر تو ایوون طلا بود از حرمت این دل من راهیه کرب و بلا بود کرب و بلا کاش خونم کنار خونه ی شاه کرم بود پنجره ی خونه ی من سمت حرم بود پرچم سرخ یا حسین بالا سرم بود حسین..... •┈┈••✾••┈┈• http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ┄┅┅❅❁❅┅┅♥️ @rafiq_shahidam96 ❁═══┅┄ 《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️👆》
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸﷽🌸 📺 حتماً ببینید 📽 برشی از مجموعه‌ی مستند "روایت فتح" 🎤 روایتگری شهید سید مرتضی آوینی: 🔊《... اینجاست که تو به ژرفای این روایت عجیب پی می‌بری و در می‌یابی که چگونه معرفت امام زمان(عج)، شرط خروج از جاهلیت است. ببین که عصر جاهلیت ثانی چگونه در هم فرو می‌ریزد، و ببین که چه کسانی راه تاریخ را به سوی نور می‌گشایند. بچه‌های محله‌ی تو و من، همان‌ها که اینجا و آنجا، در مدرسه و بازار و مسجد و نماز جمعه می‌بینی؛ با همان سادگی و صفایی که در دعای توسل اشک می‌ریزند، تکبیرگویان به قلب سپاه دشمن می‌زنند و مکر شیاطین را یکسره بر باد می‌دهند...》 🌷🌱🌸🌙🌸🌱🌷 🌷نثار ارواح مطهر شهید "سید مرتضی آوینی" و همه‌ی شهدای عزیز صلوات🌷 کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
شهید رحمان مدادیان (عمو رحمان)
🌷🇮🇷 🇮🇷🌷 بسم ربِّ زهـــرا سلام الله قسمت بیستم #خاطرات_شهیدتورجی_زاده...🌷 عطش راوی:نوارمصاحبه شه
🌷🇮🇷 🇮🇷🌷 بسم ربِّ زهـــرا سلام الله قسمت بیست و یکم ...🌷 صدای پای آب راوی:نوارمصاحبه شهید تورجی- و خاطرات دوستان دو گروهان از گردان یا زهرا (علیها السلام) به ما ملحق شد. با شوق به سمت آنها رفتم. حال خودم را نمی فهمیدم. باخوشحالی سراغ آب را گرفتم. گفتم: دبه های آب کجاست!؟ برادر نوروزی فرمانده گردان با تعجب گفت: دبه آب!؟ بعد ادامه داد: ما خودمان را هم به سختی تا اینجا رساندیم. قمقمه آب بچه های ما هم خالی شده! بعد مسیرش را عوض کرد و رفت سراغ بچه های گردان. باتعجب به او نگاه می کردم. خستگی این مدت روی دوشم نشسته بود. نشستم روی زمین. نگاهی به سنگر انداختم. بچه های مجروح همگی منتظر آب بودند. بی اختیار قطرات اشک از چشمم جاری شد. به یاد کربلا افتادم. در دل فقط می گفتم: یا حسین(علیه السلام) چقدر سخت بود اشتیاق اهل حرم! آنها که منتظر آب بودند. اما امیدشان ناامید شد! رفتم به سمت سنگر. همه مجروحین سراغ آب را می گرفتند. گفتم: دیگه حرف آب نزنید. آبی در کار نیست! نگاه های بهت زده و متعجب بچه ها را فراموش نمی کنم. توان تحمل آن صحنه ها را نداشتم. بی اختیار از سنگر بیرون آمدم. فرصتی برای حمله به دشمن نبود. گردان دیر رسیده بود. قبل از روشن شدن هوا تعدادی از مجروحین از منطقه تخلیه شدند. با تلاش برادر قربانی به هر مجروح به اندازه یک دَر قمقمه آب رسید! *** آفتاب روز دوشنبه بالا آمد. دشمن با تمام قوا آماده حمله مجدد بود. ساعتی بعد شلیک خمپاره ها آغاز شد. دیگرکسی برای مقاومت روی تپه نبود! همه یا شهید شده بودند یامجروح. این تپه به خون بهترین عزیزانمان آغشته شده بود. سریع خودم را به داخل یک سنگر رساندم. چند نفر از مجروحین در انتهای سنگر بودند. هنوز چندلحظه ای نگذشته بود که یک گلوله خمپاره روی سنگر خورد! بدن یکی از مجروحین متلاشی شده بود. از حرارت و آتش بوجود آمده موها و ریشهای من سوخت. خواستم از سنگر بیرون بیایم. گلوله دیگری جلوی سنگر خورد. چند ترکش ریز به من خورد. به داخل سنگر دیگری رفتم. سه نفر از بچه ها آنجا بودند. آنها قبلاً ارتشی بودند ولی به صورت بسیجی همراه گردان ما آمده بودند. یکی از آنها ترکش به سرش خورده بود. دیگری به پهلویش و آن یکی هم شهید شده بود. آنها هم آب می خواستند. من هم شرمنده! عصر دوباره آتش دشمن سنگین شد. با انفجار هر گلوله خمپاره ناله عده ای بلند می شد و ناله عده ای خاموش! آقای قربانی را دیدم. گفت: صبرکنید هوا که تاریک شد برمی گردیم! بعد هم خودش تعدادی از مجروحین را برای رفتن آماده کرد. لحظات غروب بود. هیچ صدایی نمی آمد. با سختی از سنگر بیرون آمدم. تعداد زیادی از سربازان عراقی از بالای ارتفاع به سمت ما می آمدند. توان راه رفتن نداشتم. به حالت چهاردست وپا شروع به حرکت کردم! از کل گردان کمتر از ده نفر باقی مانده بود! همه شروع به دویدن کردند. به یکی از بچه ها که لباس سپاه به تن داشت گفتم: لباست را در بیار، اگه اسیر بشی اذیتت می کنند. من هم سریع به دنبال آنها رفتم. کمی جلوتر برگشتم و برای آخرین بار به تپه نگاه کردم. تقریباً همه جای تپه را خون گرفته بود. هنوز از داخل برخی سنگرها صدای ناله می آمد! کمی آن سوتر سنگری خراب شده بود. بدن یکی از پیرمردهای گردان زیر آوار مانده بود. فقط سر او بیرون بود. پیرمرد زنده بود و من را نگاه می کرد. باتعجب نگاهش کردم. عراقی ها با من کمتر از صد متر فاصله داشتند. پیرمرد گفت: داری می ری!؟ گفتم: کاری دیگه نمی تونم بکنم! گفت: به امان خدا، سریعتر برو! هیچ لحظه ای در زندگی برای من سخت تر از آن موقع نبود. شروع کردم به خواندن وجعلنا... خودم را به سختی روی زمین می کشاندم. رسیدم به بالای درّه. باید حدود صد متر را پایین می رفتم. بچه های دیگر زودتر از من رفته بودند. عراقی ها خیلی نزدیک شده بودند. حتی صدای آنها را می شنیدم! یکی یکی مجروح ها را تیر خلاصی می زدند! تصمیم خودم را گرفتم. از روی تپه غلطیدم و به سمت پایین رفتم! بدنم مرتب به سنگ ها می خورد. گاهی مواقع از روی زمین بلند می شدم و چند متر پایین تر محکم به زمین می خوردم. بالاخره به پایین رسیدم. حال تکان خوردن نداشتم. تمام لباسهایم پاره شده بود. دوست داشتم همانجا می خوابیدم. گفتم: حتماً اینجا شهید می شوم. استخوانهایم خیلی درد می کرد. آنقدر که تشنگی را فراموش کرده بودم. هوا تاریک شده بود. همانجا دستم را روی خاک زدم. تیّمم کردم و نماز خواندم. یکدفعه صدای بچه ها را شنیدم. همان بچه هایی بودند که زودتر از من برگشتند. آنها را صدا زدم. با هم راه را ادامه دادیم. هنوز چند قدمی نرفته بودیم که دوباره صدای عراقی ها آمد. ادامه دارد... یا زهرا ... کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
سلام و عرض ادب 🖐 همراهان گرامی🍀 ❤️به مناسبت سالروز ولادت هادی❤️ جهت تعجیل فرج 👇 🌸 به نیابت از شهدا بلاخص شهید ابراهیم هادی سردارشهید و وشهید وشهیدان و دیگرشهداو😍😍 نیت ازدواج و شغل وخانه دارشدن مستاجران جوانان عزیز وبه نیت افزایش جمعیت محبین وشیعیان امیرالمونین علی علیه السلام‌🤲 وحاجت روایی شما دوستان و همراهان همیشگی مجموعه فرهنگی مجازی شهید ابراهیم هادی ♥️🌷 هرکس مایل به شرکت در ختم صلوات هست لطفا تعداد صلوات ها در آی دی زیر اعلام شود 🌱🍀 👇👇 @rogaye_khaton315 فرصت فرستادن صلوات ها تا جمعه ان شاءالله ❤️🍀❤️ مناسبتی انشاءالله که همگی حاجت روا شوید 🤲 ┄┅┅❅❁❅┅┅♥️ @rafiq_shahidam96 ❁═══┅┄ 《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️👆》
❤️ ‌ ‍ 🌺نفس هایم در سینه حبس میشود... فقط چند ساعت دیگر تا تولد ناجی زندگی ام باقی مانده. ‌ 💐 ناجی جان؟! دیوانه وار منتظر گذشت ساعت هستم تا خودم تنها برای تنها خودت جشن بگیرم... ‌ ❤️ ابراهیم جان میدانی چقدر از روزهای بدون تو بودن متنفرم؟؟ راستش را بخواهی سنی ندارم.. شاید هفت یا هشت ماه؛ شاید هم شش ماه و شایدم چندسال باشد که دنیا آمده ام. زندگی ام را درست از آنجایی شروع میکنم که آمدی در زندگی ام تا برای همیشه بمانی ... ‌ 🍃پیشاپیش تولد شصت و شش سالگی ات مبارک ابراهیم جانم❤ ‌ برادر شهیدم 🕊🕊 ┄┅┅❅❁❅┅┅♥️ @rafiq_shahidam96 ❁═══┅┄ 《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️👆》
عرض سلام و ادب😊 گزارش تصویری سفر راهیان تهران در ایام تولد شهید جاویدالاثر وکنار مزار یاد بود وبا روایت گری جناب آقای سیاری 👆👆👆 طاعات و عبادات قبول و پیشاپیش عید سعید فطر بر همه عزیزان مبارک باد🌸 ⚘تشکر میکنم از دوستانی که در این سفر معنوی ما را همراهی کردند ، ان شاءالله زیارت همه عزیزان قبول درگاه حق... ⚘تشکر ویژه از برادر بزرگوار جناب آقای سیاری بابت برگزاری اردوی ، زیارت بهشت زهرا و زیارت حضرت شاه عبدالعظیم حسنی (علیه السلام ) ⚘از طرف همه دوستان گروه نائب الزیاره بودم.. ⚘بهشت زهرا تهران ⚘۱۴۰۲/۱/۳۰⚘ و توضیح هدیای که از طرف مجموعه فرهنگی مجازی شهید ابراهیم هادی پخش شد انشاءالله که مورد شفاعت شهدا باشند خیرین وهمه دوستان ♥️🌷🤲 ┄┅┅❅❁❅┅┅♥️ @rafiq_shahidam96 ❁═══┅┄ 《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️👆》 ┄┅┅❅❁❅┅┅ https://eitaa.com/joinchat/319357276Ceb68ec28c2 ┄┅┅❅❁❅┅┅┄ کانال رسمی سردار شهید مهدی زین‌الدین👆 ♥️
♥️بسم الله الرحمن الرحیم ♥️
❤️ رمضان امسال را با تمام دعاهاے فرج وقت افطارش، با تمام گله هاے هر شب افتتاحش، با تمام «عجّل» هاے شب هاے قدرش، می‌سپارم به شما اے آقاے من! به این امید ڪه به یمن آمین هایت، آخرین آدینه رمضان بے حضورت باشد! آخرِ رمضان که می شود فقط یک حسرت عجیب دلم را می سوزاند و آن این است که کاش برای ظهور شما بیشتر دعا می کردم حالا در این دقایق آخر هم وقت غنیمت است: کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
تحدیر_+جزء+سی+ام+قرآن+کریم+.mp3
4.04M
✅✅✅ 🍃خوشبختي یعني بہ نیابت از امام زمانمون هر روز قرآڹ بخونيم😍😍😍😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 💢 خاطره‌ای شنیدنی از شهیدی که گفته بود هر وقت اراده کنم شهید می‌شوم ❤️ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌ 🤲🏻 کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ـــــ ـ با شهدا گُم نمی‌شویم💔 •◡• !
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘༻‌﷽‌༺☘ اے قیام ڪنندهٔ بـہ حق جہــاڹ انتظارِ قدومت را می کشد چشمماڹ را بہ دیده وصاڸ روشڹ ڪڹ اے روشڹ تر از هر روشنایی! ✋ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🤲 اللّٰھـُــم ؏جـــِّل لِوَلـیڪَ الفــَرَجـْــ کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯