eitaa logo
شهید رحمان مدادیان (عمو رحمان)
654 دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
7.9هزار ویدیو
72 فایل
فراموشم نکن حسین جان فراموشت نخواهم کرد قسمتی از وصیت نامه ی شهید مدادیان بیسمچیمون ⤵️⤵️⤵️ https://abzarek.ir/service-p/msg/584740 پیج اینستاگرام ⤵ https://www.instagram.com/shahidmedadian 💖 خادم کانال @Zsh313 اومدنت اینجا اتفاقی نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃فیلم کوتاه قهرمانان بمناسبت روز مقام معلم 🔹بیاد معلم فداکاری که در سال ٧۶ جان ٣٠ دانش آموز گرفتار در آتش را نجات داد 👌👌 کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تشییع باشکوه ‌پیکر شهید حمیدرضا الداغی در مشهد‌ کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
..🖇♡" ســــــــــلام و درود و صبح بخیر به قشنگترین لبخنــــــــــدصبح ツ حال و احواڵ بہ کامه؟ امࢪوز شھادت شهیدمطھری عزیزهست💔 ان شالله همنشیݩ اهل بیت باشن مـــــرد بزرگ دانشمند بھتون پیشنهاد می کنم کتابهاشون رو حتما مطالعه کنید😌 تبریک ویژه به به اعضای کانالمون که معلم هستن😍 معلمای عزیز شما همیشه توقلب مایید♥️ بابت همه زحمتاتوݩ تشکر ❤️🌱 خب بریم سراغ ساختن روز قشنگموݩ اولا روز معلم رو فراموش نکنین هم اونایی که بچه مدرسه ای دارن😌☝️ دوما اگه خودتون معلم یا استاد عزیزی دارید حتما بهش تبریک بگید این روز رو مخصوصا معلم های قدیمی😍 نمیدونی چقدر خوشحال میشن اخہ..♥️✨ سوما دوست داشتی بهمون بگو بهترین معلم رو کلاس چندم داشتی چرا بهترین بود ؟؟ https://nazarbazi.timefriend.net/16830023128584 اینجا برامون بنویس👆👆
🔹️السّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ...✋ 🌟سلام بر تو ای مولایی که زمین و زمان در ید قدرت توست. سلام ‌بر تو و بر زمان آمدنت... 📘 صحیفه رضویه، ص541، زیارت امام زمان عجّل تعالی فرجه در حرم شریف امام رضا علیه السلام اللهم عجل لولیک الفرج 🤲 کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
✋🏻 هرکــی آرزو✨داشتهـ باشهـ خیلے خدمتـ کنهـ⛑ میشهـ...!🕊 یهـ گوشهـ دلتـ پا👣بدهـ، شهدا بغلتـ میکننـ...💞 ـ ما بهـ چشمـ دیدیمـ اینارو...👀 ـ ازاینـ شهــدا مدد بگیرید،🖐🏼 ـ مدد گرفتنـ از رسمهـ...✔️ دستـ بذار رو خاکـ قبر شهید💭بگو... حُسینـ❣بهـ حقـ اینـ شهید،🥀 یهـ نگاهـ بهـ ما بکنـ..💔🌱 🌱 کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢بدون تعارف با خانواده شهید غیرت و ناموس، شهید حمیدرضا الداغی کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
👆👆 مزار شهدای گمنام میدان شهدا مشهد تولد داداش ابراهیمم🫀🫂 ┄┅┅❅❁❅┅┅♥️ @rafiq_shahidam96 ❁═══┅┄ 《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️👆》
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷رهبرمعظم انقلاب: 🔶احساس هویت ایرانی و اسلامی را باید در کودکان زنده کنیم. کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 «یکی از مهم‌ترین نشانه‌های ظهور» ⚠️ اگر به دنبال زمان ظهور هستید به این علامت نگاه کنید استاد کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خروش سبزواری‌ها در بدرقه شهید «حمیدرضا الداغی» کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مصاحبه با خانواده شهید حمیدرضا الداغی کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتما ببنید‌ انتشار دهید🌸 راوے؛حاج‌حسین‌یکـتا😍 کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
شهید رحمان مدادیان (عمو رحمان)
🌷🇮🇷 🇮🇷🌷 بسم ربِّ زهـــرا سلام الله قسمت بیست و پنجم #خاطرات_شهیدتورجی_زاده... 🌷 __جمکران راوی:سر
🌷🇮🇷 🇮🇷🌷 بسم ربِّ زهـــرا سلام الله قسمت بیست وششم ...🌷 __شوخ طبعی راوی: سردار علی مسجدیان قرار بود برویم پدافندی، چند گردان هم برای عملیات انتخاب شده بودند. حاج حسین خرازی آمد چادر فرماندهی. جلسه داشتیم. وسط صحبتها دیدم محمد تعدادی از بچه ها را جمع کرده بود و داد می زدند: خرازی، مسجدی عملیات عملیات! چند دقیقه بعد دیدم کل گردان جمع شده پشت سنگر ما و شعار می دهند. آمدم بیرون. دیدم محمد یک تسبیح دستش گرفته و یک شال به کمرش بسته. آمدم جلو. محمد گفت: درسته شما فرماندهی، اما ما می خواهیم برویم عملیات! گفتم: محمد اگه یکدفعه دیگه تکرار کردی می زنم تو گوشِت! گفت: خُب بزن، من هم می گم:آخ، اما ما می خوایم بریم عملیات. می دانستم چه کنم. محمد را در آغوش گرفتم و گفتم: محمد جان این بچه ها رو آماده کن باید زودتر حرکت کنیم. محمد هم با بچه ها رفتند. خیلی کارهام زیاد بود. داخل چادر نشستم. اعصابم به هم ریخته بود. داشتم برگه ها را امضاء می کردم.یکدفعه دیدم برادرم وارد چادر شد. به محض این که او را دیدم کلی خندیدم. روحیه ام برگشت! برادرم تازه از اصفهان آمده. در آنجا از افراد شّر و ... بود. موهای او بلند بود. محمد تورجی به او گفته بود: باید در جبهه موهایت را کوتاه کنی! بعد با ماشین از ته موهای او را زده بود! نیمی از موهایش را زده بود. بعد به شوخی گفته بود: ماشین خراب شده، برو پیش برادرت! نیمی از سرش را از ته زده و نیمی دیگر هنوز بلند بود. بعد محمد وارد چادر شد. آمد و گفت: ببخشید، دیدم اعصاب نداری، خواستم کمی بخندی! *** گردان را بردیم برای تمرین. کلی سینه خیز بردیم. بعد رسیدیم به یک کانال. پر از گل و لای بود. گفتم: همه باید سینه خیز بروند! صحنه جالبی بود. وقتی بچه ها از کانال خارج می شدند از همه وجودشان گِل می چکید! حتی موهای آنها غرق در گِل بود. بعد به همان صورت برگشتیم سمت اردوگاه. من جلوی تویوتا بودم. بچه ها به همراه محمد در عقب ماشین بودند. رسیدیم به سه راه،چند مغازه آنجا بود. محمد سریع از ماشین پیاده شد و گفت: حاجی وایسا! همه ریختند پایین! محمد داد می زد: فرمانده باید چی بخره!؟ همه می گفتند: نوشابه، نوشابه! وقتی محمد به شوخی و خنده می پرداخت دیگر ول کن نبود! بچه ها خیلی از دست او می خندیدند. مشغول خوردن نوشابه بودیم. یکی از مسئولین از آنجا رد می شد. محمد اشاره کرد و گفت: یه حالی به این بنده خدا بدیم! خیلی کت و شلوار قشنگی دارده! آن مسئول و محافظین او پیاده شدند. محمد جلو رفت و با همان سَر و وضع گِلی سلام کرد و دست داد. بعد هم او را در آغوش گرفت! چند نفر دیگر از بچه ها هم این کار را کردند! سر تا پای آن مسئول گِلی شده بود. محافظین او هم همینطور! بعد هم از آن شخص خواست برای ما صحبت کند. بعدها فهمیدیم که این آقا برای سخنرانی در یک جلسه آمده بود. دقایقی بعد آقای قرائتی را دیدیم.همه به قصد روبوسی و در آغوش گرفتن به سراغ او رفتیم! آقای قرائتی قسم داد و گفت: من لباس اضافه نیاوردم. خلاصه آنروز حکایتی داشتیم. بعد هم به حمام رفتیم. آنجا هم ماجراهایی داشتیم. همه از دست کارهای محمد می خندیدیم. بعد محمد شروع کرد لباسهای من را شُست! گفت: لباسهای فرمانده را شُستم تا زودتر به من مرخصی بدهد. بعد هم یک پیراهن زیبا داشتم که برداشت و گفت: حیف است شما بپوشی! من باید بپوشم! محمد روزها همیشه می گفت و می خندید. همیشه شاد بود. اما نیمه شبها خلوت عجیبی با خدا داشت. ناله های او ما را به یاد اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در صدر اسلام می انداخت. یکی از کسانی که مجذوب محمد شده بود حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی بود. ...... 📚 کتاب یازهرا کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
!! من هم توی قتل شهید شریکم! اما دستگیرم نمیکنن!!!😳😭 حتما ببینیم سهم ما از این خون چیه!؟ کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌷🍃❣ 🍃السَّلامُ عَلَیْکَ یا قاطِعَ الْبُرْهانِ... 🌷سلام ‌بر تو‌ ای مولایی که در برابر کلام نافذت، همه دلیلها رنگ می بازد؛ سلام بر تو و بر روزی که برهان های محکمت، جایی برای تردید باقی نخواهند گذاشت... 📗صحیفه رضویه، ص541، زیارت امام زمان عجّل تعالی فرجه در حرم شریف امام رضا علیه السلام. 🍃🌷🍃
غیـر قـابل بخشش 🥀 آرمان از غیبت‌کردن و دروغ‌گفتن بسیار متنفر بود. اگر جایی، غیبت می‌کردند اول از عواقب آن مفصل توضیح می‌داد... او اشاره می‌کرد که غیبت چقدر گناه بزرگی نزد خدا محسوب و به چه اندازه غیر قابل بخشش است! او می‌گفت: هر چیزی که برای خودت نمی‌پسندی برای دیگران هم نپسند.‌.. اگر ادامه می‌دادند، آرمان آن جمع را ترک می‌کرد.به روایت مـادر شهیــد شادی روح آرمان‌عزیز صلوات 🕊 کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
داشت محوطه رو آب و جارو میکرد به زحمت جارو رو ازش گرفتم، ناراحت شد و گفت: بذار خودم جارو کنم، اینجوری بدی هایِ درونم هم جارو میشن... کار هر روز صبحش بود کار هر روز یه شهید محمد ابراهیم همت🕊🌹 کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇 🇮🇷 @shahidmedadian ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي  و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اولیائک دستام خالیه دستامو بگیر محتاج توام محتاج و فقیر آقا